کد خبر:
10030
ارسال شده در مورخه :
يكشنبه، 12 ارديبهشت ماه، 1395 -
03:30
شوش - ایران اُنا: سختی و حساسیت کارهای فرهنگی نشان می دهد مدیران فرهنگی شوش، به هیچ وجه نمی توانند کارهای فرهنگی را با چند توصیه و دستور العمل یا طراحی برخی برنامه ها خرد و مقطعی به پیش ببرند. برای مدیریت فرهنگی، همان قدر که تعهد و باور به ارزش ها مهم تلقی می شود، باید هوش ، ذکاوت و تخصص نیز ملاک تعیین کننده باشد!
|
عزیزالله احمدی - کارشناس ارشد مسائل فرهنگی: اگر به تعاریف مختلف فرهنگ توجه شود درمی یابیم که آنها را می توان در یک عبارت خلاصه کرد و آن "سبک زندگی"است. هرچند این عبارت نگاهی تقلیل گرایانه به فرهنگ است ولی به کار امروز ما در شوش بیشتر می آید! زیرا در درون خود متکی به جهان شناسی ، هستی شناسی ، انسان شناسی ، باورها ، عقاید ، آداب و رسوم ، نظام ارزشها ، هنجارها و تجارب تاریخی مشترک مردم است. مسولان فرهنگی شوش اگرخود را واقعا ً داعیه دار فرهنگ شوش می دانند باید در هر گونه عمل فرهنگی تمام موارد یاد شده را در نظر بگیرند.به بیان بهتر سبک های خاصِ پوشش و پوشاک ،مناسبات و روابط خانوادگی ، مفاهمه و زبان ،تفریحات و جشن ها ، مناسک دینی و نیایش ها ، انتقال ارزشها و دانشها و …و...و... همگی فرهنگ جامعه شوش را ساخته اند که در مدیریت فرهنگی باید همه را در نظر گرفت!
سختی و حساسیت کارهای فرهنگی نشان می دهد مدیران فرهنگی شوش، به هیچ وجه نمی توانند کارهای فرهنگی را با چند توصیه و دستور العمل یا طراحی برخی برنامه ها خرد و مقطعی به پیش ببرند. برای مدیریت فرهنگی، همان قدر که تعهد و باور به ارزش ها مهم تلقی می شود، باید هوش ، ذکاوت و تخصص نیز ملاک تعیین کننده باشد! .شوش مدیران و تحصیل کردگان شاداب، پرنشاط، موثر و دارای ایده و فکرزیادی که می توان از آنها در جایگزینی مدیرانی که یا "عبوس"اند یا" منفعل"،استفاده کرد و موقعیت فرهنگ در شوش را ارتقاء بخشید.
اما نارسایی ها:
نارسایی ها و آسیب های کلان مساله"فرهنگ" در شوش را می توان این گونه فهرست کرد:
یکم: سوء فهم از معنا و مفهوم فرهنگ
واقعیت ها نشان می دهد بیشتر مدیران یا دستگاه هایی که مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله ی "فرهنگ"در شوش سروکار دارند ، تعریف منقح و مستندی از فرهنگ در دست ندارند. در نگاهی خوشبینانه اگر هم چنین تعریفی هست ولی بر سر یک تعریف واحد توافقی وجود ندارد تا تمام اقدامات و عمل ها همسو و هم جهت باهم باشند!
دوم: عدم آشنایی مدیران با فنون مدیریت فرهنگی
اگر باور داشته باشیم که در اکثر نهادها و دستگاه های اداری و غیر اداری شوش ، مدیران حوزه فرهنگ ،نه دارای تحصیلات آکادمیک در زمینه مدیریت فرهنگی اند و نه تخصص لازم در حوزه مدیریت فرهنگی دارند ، سخنی به گزاف نگفته ایم اگر بگوییم اوضاع فرهنگی شوش از این که هست بهتر نخواهد شد .
سوم: تقلیل فرهنگ و کارفرهنگی به تبلیغات
ضعف عدم تخصص مدیران فرهنگی باعث شده تا ما در اغلب برنامه ها و فعالیت فرهنگی شوش فقط شاهد اقداماتِ خرد تبلیغاتی باشیم!آن هم فعالیت هایی که به جای خدمتگزاری به اهداف کلان و در برگرفتن تمام برساخته های فرهنگی، تنها اختصاص به تبلیغ برخی مناسک داشته باشد!
چهارم: نااتکایی یا کم اتکایی تصمیمات و اقدامات فرهنگی شوش به شواهد پژوهشی و مطالعاتی.
در شوش کمتر سراغ داریم که برنامه ریزی ها ، تصمیم گیری ها و اقدامات در حوزه فرهنگ به شواهد عینی و مطالعات و تحقیقات منظم دانشگاهی و علمی خالص اتکاء داشته باشند! اساساً از آنجا که در شوش، ما دارای "برنامه ریزی"های کلان و مشخصی در حوزه فرهنگ نیستیم از این رو هیچگاه معیاری برای انطباق فعالیت های فرهنگی مان با سیاست های کلان یا هدف گزاریهای از پیش تعیین شده در دست نداریم!
در نتیجه هر مدیری مطابق با سلیقه ی خود برنامه ریزی فرهنگی می کند که همان گونه که اشاره رفت به دلیل عدم اتکا به شواهد علمی و تحقیقاتی،اگر هم کارهایی انجام می گیرد ،کوتاه مدت ، روزمره ، تبلیغی و نمایشی اند.این ضعف عمده باعث شده تا فعالیت های فرهنگی در شوش یا دارای اثرگذاری سطحی و حقیرانه باشند یا گاه اثری معکوس بر مخاطبان بگذارد.
چالش ها و مشکلات حوزه فرهنگ در شوش یک ضرورت را بر ما آشکار می کند و آن این است که مدیران بخش فرهنگی باید خود را ملزم به فراگیری فنون مدیریت فرهنگی کنند . بویژه فنونی که لازمه ی مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک اند.
یعنی همان:
* ترسیم چشم انداز
*تهیه بیانیه ماموریت
*تحلیل وضعیت موجود یا ماتریس swot :
[یعنی قوت ها(Strength)
ضعف ها(Weakness)
فرصت ها(Opportunit )
وتهدید ها تهداها (Threa)]
*انتخاب راهبرد مناسب
* تعیین سیاست و خط مشی فرهنگی
* تدوین برنامه های پنجساله و میان مدت
*تدوین برنامه های سالانه
*به کار بستن روشهای بازخوراند به منظور بهبود مستمر کیفیت
*در گیر کردن مردم و سازمانهای کوچک ، کارامد و کم هزینه ی مردم نهاد(N.G.O )
*بهره گیری و مشارکت تمام توان اساتید ودانشگاهیان شوشی ، برای مطالعه ، تحقیق ، برنامه ریزی ، اقدام ، سنجش ، اندازه گیری ،نظارت و کلیه فرایند های مرتبط با مدیریت فرهنگی و...و...و...
باری به نظر می رسد تنها در صورت تمهید چنین تدارکات و الزاماتی است که می توان وضع موجود فرهنگ در شوش را به وضع مطلوب رساند و امید به کامیابی برنامه های فرهنگی داشت.
امانت داري و اخلاق مداري
استفاده از اين خبر فقط با ذکر منبع مجاز است.
|