استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: نگاه به گردشگری در شوش دارای دو جنبه است.هر یک از افراد با توجه به نیت خود آن را مد نظر قرار می دهند و در باره ی آن قلم فرسایی می نمایند.در شکل اول شوش منبع درآمدزایی است و با توجه به منابع جذب کننده مانند آثار باستانی و نیز وجود دانیال پیامبر و امثال آن این نکته را مهم می دانند و جذب گردشگران خصوصا خارجی ها را راهی برای رفع بیکاری قلمداد می نمایند.به نظر ما این یک نظریه ی اقتصادی است و البته مشکلی هم در مطرح کردنش نیست.
شکل دوم مربوط به جایگاه شوش به عنوان شهری جذاب در طول تاریخ است که در این باب مهاجرت پذیری به دلایل بسیاری و سکنی گزینی در آن اساس تلقی می گردد.در این نظر عواملی که باعث ماندگاری مردم می شود و یا افرادی هر چند به صورت کوتاه مدت آن را زیارت می نمایند مد نظر قرار می گیرد.هر دو نظریه برای خود دارای حایگاه هایی خاص هستند.
دیروز: نگاه ما به دیروز شوش هرگز مربوط به موارد اقتصادی برای کسب درآمد نیست.شوش شهری مهم در ابعاد مختلف بوده که باعث شده تا افرادی به شکل های متفاوت آن را انتخاب نموده و در آن ماندگار شوند.کسانی که چنین نگاهی به شوش داشتند به عوامل مهمی مانند آب و هوای خوب و استعداد کشاورزی و به تبع آن دامداری و تولید نگاه ویژه داشتند.
در کنار آن افرادی بودند که گردشگری برای چپاول را مد نظر قرار دادند و با تهاجم و یا بهتر بگوییم غارت اموال مردمان سخت کوش شوش به آن حمله نمودند.در هر دو صورت جدابیت هایی برای افراد وجود داشت.این نکته که شوش حتی در قبل از تاریخ دارای جاذبه های خاصی بوده انسان را به تفکر وادار می کند.
در دوران باستان شوش به اندازه ای دارای جذابیت بوده که شاهان ساسانی و قبل از آن، انتخاب پایتختی را رقم زدند.در شوش آن زمان که در مقابل شهرهایی مانند هکمتانه یا همدان امروزی و نیز تخت جمشید دارای چه برتری هایی بود که مسئولین مملکت تصمیم گرفتند تا آن را برگزینند؟ سئوالی مهم برای مطالعات آتی است.
به نظر می رسد که گردشگری در این فصل برای بزرگان ایران زمین اساسی داشت که مهم ترین ان ها ملایم بودن زمستان و مدنیت آن با توجه به آب و هوا و رودخانه های پرآب بود.لذت بردن از زندگی در شوش اصلی است که نباید مورد غفلت قرار گیرد.جاذبه های شوش هرگز محدود به زمان های خاصی نبود.
در شوش اسلامی هم ورود برادر خلیفه به شوش نه تنها برای دیدار بلکه دیدن عظمت باستانی شوش بود.جذابیتی که او را وادار کرد تا با وسایل ساده ی آن زمان ساعاتی را در شوش ماندگار شود.ورود موسی اشعری هم نشان دهنده ی نوعی جذابیت بود.گرچه در تاریخ از یافتن غنایم صحبت شده و مقداری نیز حمل گردید اما زیارتگاه حضرت دانیال نیز جاذبه ای خاص داشت زیرا از این بزرگوار در تاریخ فراوان نوشته شده است.
در شوش جدید جاذبه های گردشگری در دو بعد خارجی و داخلی قابل توصیف بود.در آثار باستانی ورود انواع ملیت ها به شوش باعث ساختن مهمانسرای جهانگردان در شوش گردید.تصاویر بسیاری از ورود خارجی ها حکایت دارد.شاید تبلیغات مسیحی ها برای تغییر عقیده ی شوشی ها یکی از مهم ترین جاذبه های آن زمان باشد.
در تشکیل شوش جدید ما جاذبه های ورودی به شوش را عوامل زیر می دانیم.وجود بارگاه جضرت دانیال(ع)،کارخانه ی نیشکر هفت تپه، کاغذسازی پارس، حریر پارس، کارخانه ی قند،موزه، تپه های باستانی، قلعه ی دمورگان، مقبره ی دعبل خزائی، زیارتگاه های امام زادگانی مانند عباس بن علی و شچاخ، رودخانه ی شاوور، بیشه زار شوش، رودخانه ی کرخه،لبنیات سنتی، حیوانات اهلی مانند گاومیش، گوسفند، گاو و بز، انواع حیوانات وحشی مانند شیر، گراز، کفتار، انواع مارهای سمی و غیر سمی،پرندگان بومی مانند انواع کبک ها و سارها در کنار کبوتران چاهی را می توان ذکر نمود.
امروز: در نگاه امروز گردشگری کاملا تغییر یافته است.جذابیت نیشکر به فراموشی سپرده شده است.کاغذ پارس آن ابهت سابق را ندارد، آب شاوور آلوده و ماهیگیری در آن عملا کنار گذاشته شده، آثار باستانی در بلا تکلیفی است.توجهی به کاخ های عظیم شوش نمی شود.بیشتر توجهات به آثار باقی مانده از جنگ است.
کسی از درون بیشه زار ها حمایت نمی کند.جنگل ها رو به نابودی هستند.مدیریت درستی در حفاظت از محیط زیست نیست.دانیال پیامبر به دلایلی که مشخص نیست مورد کم لطفی قرار دارد.دعبل خزائی تنها مکانی برای گذر مردم شده و وسائل جدابی در خود جای نداده است.بیشتر از اینکه تاریخی باشد درآمدزایی اقتصادی است.
فردا: ما از فردای گردشگری در شوش بیمناکیم.اعتقاد ما بر عدم توجه است.نابودی آثار باستانی گرچه ممکن است از جهالت باشد احتمال عمدی بودن را نیز تقویت می کند.شنیده ها حاکی از کنار زدن آن و جایگزینی مواردی مشابه است.فردای گردشگری شوش از این هم بدتر می شود.کاخ اردشیر سال هاست که در حاشیه است و به احتمال زیاد نابود نیز خواهد شد.
گردشگری در امروز شوش بدون زیربناهاست و بنابراین در آینده نیز قابل فروپاشی است.گردشگران داخلی خصوصا در هنگام نوروز با انوع موانع خصوصا در برخورد با مسائل نقلیه هزینه های زیادی را بر آن ها تحمیل می نمایند.شوش پر بار دیروز به بی باری فردا دچار خواهد شد.این هشداری است برای آیندگان که بدانند بر روی گنج خوابیده اند و از آن غافل می شوند.