محمد محمدی صاحب - معاون سردبیر ایران اُنا: اگر یکی از محوری ترین مسائل برای تحلیل شهری را "ساختار مدیریتی" بدانیم، مدیریت شهری شوش، از این منظر همواره جزء حساس ترین و پر چالش ترین مسائل به منظور رشد و تعالی آن بشمار آمده است.
زیرا این مدیریت که هدفش اداره ،هدایت ، کنترل و توسعه ی همه جانبه و پایدار شوش است نمی تواند محلی برای رغبت ها و سلایق شخصی یا مکانی برای طرح اختلافات شخصی افراد باشد!.
حساسیت ها نسبت به موضوعاتی چون: محیط زیست، حمل و نقل ،ایمنی ،تامین بهداشت ،نظافت محیط شهر،حفظ فضای سبز ،مسائل عمرانی ، خدماتی و برنامه ریزی های مختلف شهری سبب می شود کسانی در راس مدیریت آن قرار گیرند که علاوه بر موارد یاد شده بتواند از تسلط علمی و تجربه ای بالا برخوردار باشد!..
امروز راه توسعه ای شوش از مسیری می گذرد که کمترین اغتشاش و ناهم دلیِ منتخبان مردمش، می تواند موجب فنای یکبارگی آن و بانی هرج و مرج و اخلال در خدمت رسانی به افراد این جامعه شود .
طرح این مقدمه به منظور طرح این سوال است که چرا شهری همانند شوش با توجه به موقعیت جغرافیایی ، اقلیمی،تاریخی ،مذهبی، گردشگری ، مرزی و نیز ویژگی های برجسته ی قومی-فرهنگی اش، باید قربانی اختلافات درون شورایی و اعضای آن شود!!
شورای شهر و شهرداری که می توانستند در گرو سازوکارهای تعادل بخش، برای شوش،مدیریت واحد شهری ، تقویت فرهنگ شهروندی، احساس تعلق به شهر، را تحقق بخشند و پتانسیل های بالقوه ی آن را ،بالفعل کنند،هم اکنون آن نهاد را جزء اداره های درجه چندمی مبدل کنند که حتی توان اداره امور مدیریت شهری و حوزه های تعریف شده ی خود را نداشته باشد !
نارضایتی از عملکرد شورای شهر و به تبع آن شهرداری شوش، در سه بُعد عمده ی مدیریت شهری کاملاً نمایان است یعنی:
- ابعاد "اقتصادی "
- ابعاد "کالبدی –زیست محیطی"
-و ابعاد "فرهنگی –اجتماعی" .
فراموش کردن فلسفه وجودی شورا، و نادیده انگاشتن جایگاه حساس آن در ساختار مدیریت شهری به گونه ای است که انگار اعضای آن از یاد برده اند اگر بنا باشد تعصبی برای توسعه ی شوش داشته باشند ، نمی توانند آن را با سلایق شخصی خود بیالایند! یا این که به جای پی جویی حقوق معوقه ی مردم شوش ،سرگرم مجادلات شخصی خویش نمایند!!
متاسفانه وجود چند دستگی و عدم اجماع بر منافع مشترک مردم شوش، شورای شهر و شهرداری را عملاً از آمادگي صد درصدی براي عملی کردن ماموريت هاي عمراني ، فرهنگي و تعالي مبلمان شهري و نیز جهت دهي و هدايت اعتبارات و اقدامات اساسی اش، باز داشته است!
بی گمان اگر اختلافات عمیق نبود شوش هم اکنون با مديريت واحدشهري و ظرفيت سازي های قانوني- با محوريت شهرداري- می توانست هم از قانون مندی برخوردار باشد و هم جامعه ی شوش را دست کم در سه وجه:
1- سرعت در اجراي پروژه هاي تدوين شده و عدم نگراني از فرسايشي شدن طرح ها و برنامه ها در طول دوره اجرايي
2- صرفه جويي و استفاده بهينه از اعتبارات
3- کنترل و نظارت دقيق و جامع تر بر هزينه ها و عملکردهاي عمراني، اقتصادي و فرهنگي،با موفقیت های چشمگیری مواجه کند یا نظاره گر عملکردی مثبت از منتخبان و مسولان خود باشند!
اعضای شورای و شهردار، به عنوان نمایندگان مردم ضرورت دارد، دستاوردهای خود را در پیشگاه مردم شوش ، در محک ارزیابی قرار دهند و اثربخشی و کارآمدی آن را در روند تصمیم سازی و اداره امور شهری به قضاوت بگذارند تا مردم بدانند آیا شورا وشهرداری، برنامه ای جامع و مدون برای رویه های کاری خود داشته است ؟ یا این که شورای محترم کدام کمیسیون های تخصصی را تشکیل داده اند و در کدام سطوح با نماینده دولت در شوش تعامل داشته اند؟
کدام شورا یاری های تاثیر گذار را تشکیل داده اند ؟ در حوزه فضای سبز و بودجه ریزی عملیاتی و سیاست گذاری برای توسعه درون شهریِ شوش، کدام اهتمام های جدی را به خرج داده اند؟ چرا اعضا شورای و شهردار ، با شوش و مردم آن ، همانند یک شهرچند هزار نفری برخورد می کنند؟آیا قرار بود دستور کارهای و مشکلات اصلی شوش جای خود را به مسائل شخصی ، سلایق و اختلافات آنان بدهد؟
شورای شهر شوش چگونه است که نتواسته است دریابد شوش دیگر توان در جا زدن ها را ندارد و فردای شوش باید با امروزش متفاوت باشد؟
چرا به جای موافقت با "این" یا مخالفت با "آن" عضو شورا ، مدافع طرح یا مخالف لوایحی نیستند که بر زندگی شرافتمندانه ی مردم شوش اثر می گذارد ؟
مگر نه این است که شورا وظیفه داشت و دارد کمبودها نیازها و نارسایی های شوش و مردمش را بررسی کند و سپس با شناخت آنها طرح ها و راه حل های کاربردی را پیشنهاد، تدوین ، تصویب و عملی نماید !! پس این طرح ها و لوایح کجاست؟ اگر هست ، چپرا پیشرفت اجرایی آن را در اختیار مردم نمی گذارند و اگر نیست بگویند چرا ؟ و تاکنون چه کرده اند؟
باری ، وجود اختلاف اعضای شورا و احیانا ضعف عملکردی شهردار ،صرفنظر از بجا یا بی جا بودنش ، نه تنها وجهه ی اعضا و شهردار را نزد مردم شوش تیره کرده است بلکه عاملی برای کُندی حرکت مردم شوش برای تجربه ی جهشی توسعه ای به سمت افق های روشن ترشده است!! . محیط زندگی مردم شوش، بیش از این جای تلاطم ها را ندارد .
بنابراین، پایداری تحول شهری، تبدیل بیم ها به امید ها، ناامنی ها به امنیت و نیز تقویت روحیه مشارکت جویی شهروندان و..و..و...جزء خطوط قرمز هایی هستند که شورای اسلامی شوش آنها را نه تنها تحقق نبخشید بلکه همه را فدای اختلافات درونی بین اعضای خود کرده است!!