تهران - ایران اُنا: اعتماد دختر جوان به بچه محل شیشه ای، خواهرش را تا یک قدمی سناریوی شیطانی کشاند. |
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 10500
ارسال شده در مورخه : سه شنبه، 15 تير ماه، 1395 -
03:30
خرداد ماه امسال بود که دختر جوانی در تماس با پلیس از ماجرای آدم ربایی شیطانی پسر جوانی پرده برداشت و از ماموران خواست تا عامل این سناریوی سیاه را دستگیر کنند. پریسا 37 ساله در حالیکه دستان خواهر کوچکش را به دست داشت پای در دادسرای امور جنایی تهران گذاشت و پیش روی بازپرس شعبه هفتم از ماجرای فرار خواهرش از دست مردی هوسران خبر داد.
پریسا به بازپرس پرونده گفت: باجدایی از همسرم با 2بچه ام زندگی می کنم و چون نمی خواستم در محل برایم مزاحمت ایجاد شود تصمیم به تغییر محل زندگی ام دادم که پس ازجابه جایی بخشی از وسایلم در خانه قبلی مانده بود که به کمک خواهرم آنها را به خانه جدیدم انتقال دادم و در همین زمان بود که با راننده پیکان وانت که وسایل خانه را برایم بار زده بود آشنا شدم.
وی افزود: مدت آشنایی ما فقط 4 روز بود که در این چند روز مرد جوان که محسن نام دارد همراه من به دادگاه خانواده و پلیس کلانتری می آمد تا در انجام کارهایم تنها نباشم و جوان مورد اعتمادی بود. روز چهارم بود که خواهرم مهشید 25 ساله در خانه من میهمان بود و آن روز برای کارهای دادگاه باید به کلانتری می رفتم که از محسن خواستم به دنبالم بیاید و ما را تا کلانتری برساند. همراه خواهرم سوار بر خودروی پیکان وانت محسن شدیم و به کلانتری محل رفتیم که محسن و خواهرم داخل خودرو ماندند تا من کارهایم را انجام دهم. پس ازپایان کارهایم وقتی از کلانتری خارج شدم محسن و خواهرم آنجا نبودند و هرچه با موبایلشان تماس گرفتم کسی جواب نداد و نگران به سمت خانه رفتم که پس از چند ساعت خواهرم مهشید با چهره ای هراسان و بهت زده به خانه برگشت و با دیدن من شروع به گریه کرد. پریسا ادامه داد: محسن پس از ربودن خواهرم قصد آزار و اذیت مهشید را داشته اما خواهرم با جیغ و فریاد توانسته بود خود را از چنگال این مرد فریبکار نجات دهد. بدین ترتیب تیمی ازماموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 27 برای دستگیری این مرد فریبکار وارد عمل شدند و با اقدامات فنی و پلیسی پس از دو هفته، محسن نخستین روز تیرماه از سوی کارآگاهان دستگیر شد. محسن وقتی شنید که به اتهام یک تراژدی شیطانی دستگیر شده است با چهره ای متعجب خود را بی گناه معرفی کرد. این جوان صبح امروز12 تیرماه در دادسرای امور جنایی تهران به خبرنگار رکنا گفت: روز نخست با پریسا که بچه محل هستیم در خیابان آشنا شدم و در این چند روز برای انجام کارهایش همراهی اش می کردم و با هم به دادگاه خانواده و کلانتری می رفتیم و می دانستم از همسرش جدا شده است و خواهرش مهشید نیز با او زندگی می کرد. به گزارش خبرنگار رکنا، محسن که پس از 7 سال ترک مواد نزدیک به 6 ماه است که دوباره به شیشه اعتیاد پیدا کرده و همسرش نیز باردار است ادامه داد: در این مدت کوتاه که با پریسا آشنا شده بودم با خواهرش نیز آشنا شدم و با هم طرح دوستی ریختیم تا اینکه روز 18 خرداد با هم بیرون رفتیم و شب او را به خانه خواهرش رساندم. وقتی به خانه برگشتم پریسا به من زنگ زد و خواست تا برای جابه جایی خانه اش 5 میلیون تومان به وی کمک کنم که من این پول را نداشتم ولی نمی خواستم آنها متوجه شرایط مالی ام بشوند که ابتدا گفتم فرصت بده اما در تماس بعدی گفتم نمی توانم این پول را تهیه کنم و هنوز حرفم تمام نشده بود که پریسا مرا تهدید به شکایت کرد. وی افرود: من از روی نادانی با مهشید طرح دوستی ریختم که بعد از آن پشیمان شدم و فکر نمی کردم آنها برای من نقشه ای طراحی کرده باشند تا به اتهام آدم ربایی دستگیر شوم. بنا به این گزارش، بازپرس پرونده در این مرحله دستور داد تا متهم در اختیار ماموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران قرار گیرد تا راز این 2 داستان متفاوت شاکی و متهم فاش شود.
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : سالانه 2.5 تریلیون تومان در ایران دود میشود [ پنجشنبه، 18 شهريور ماه، 1395 ] 539 مشاهده
اعتراف آقای وکیل به قتل پسر دایی با تبر [ پنجشنبه، 6 خرداد ماه، 1395 ] 787 مشاهده
خودستایی آزاردهنده شبکه خبر [ شنبه، 26 مرداد ماه، 1392 ] 1008 مشاهده
وضع اقتصادی جامعه فوقالعاده بد است [ يكشنبه، 20 مرداد ماه، 1392 ] 2790 مشاهده
انتصاب معاون فرهنگی و اجتماعی ایران انا [ شنبه، 12 بهمن ماه، 1392 ] 1629 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|