امروز نهم ذالحجه سال 1437  قمری . مصادف با 21  شهریور 1395 است

نامش روز عرفه است .

ونمی دانم از عرفات به عرفان می رسند یا از عرفان به عرفات .

و چنین پندارمی که ، باید بلندتر ببینیم و فراختر .

عرفه ،
همان شریعه ای ست که فرمود . و من عرفته عشقته ، و من عشقته قتلته .
و یا عرفه در محشر عرفات . اعتراف به درگاه عارف مطلق است .

آنسان که قتیل العبرات در مثل امروزی ، پای در صحرای عرفات نهاد و شد .
مذبوح من القفا ....

امروز پنجره باران خورده چشمانت ، به اعتراف و اقرار گشوده است .

الهی .......

کجاست ؟  آن  ماه پاره ، که دلمان سخت برایش تنگ است .

ای سید ما و مولای ما .

متی ترانا و نراک .

در کدام گوشه از صحرای عرفه دل در زانوی عرفان گذاشتی و دعا میکنی ؟

روی بنما ، که دل در گرو خال لبت بسته ایم که بیایی ...

الهی .

آنچه می پنداشتیم ظهور و حضور است ،
او که حاضر است ظهورش مقدر فرما .
و تو را می گویم ، که کمر خم فرود آوردی و در عرفات بدنبال معرفه الله می گردی ؟!

دل بدار :
که او اقرب من حبل الورید است .

دل بدار :
و خوش بحال باش ، که عشق تک سوار عشق را در دل گذاردی .

و دل بدار :
که هر چه سر فرود آوری ،  سر بلند می شوی و هر چه کمر خم می کنی به خمار می رسی .

و دل به دست آر :

که امروز حسینت : در کمین گاه صاحبان ادعا ، به دعا می نشیند و سپس ، به دعوت کوفیان ناعهد به عهد خود پای بند و رهسپار می گردد .

صدای ناقوس قافله به گوش می رسد .

و امروز :  سخت تر از دیروز است . الوان رنگارنگ خدعه و نیرنگ .
خائنان خادم نما بسیارند .

مبادا دل در گرو آب و دانه آنها گذاری ، که صیادانی طعمه نما هستند و ......

پس دل به دست آر.

امروز رهبرت : به عهدت دل بسته و امید .
مبادا سستی کنی و .....
محکم بمان و بایست .

تا پرچم پیامبر اعظم ص و مولایت امیرالمومنین ع به اهتزار در آید .
انشاله .......

عبدالحسین سرخه . نهم ذی الحجه 1437 .... 21 شهریور 95 ............