کد خبر:
10774
ارسال شده در مورخه :
دوشنبه، 29 شهريور ماه، 1395 -
03:30
تهران - ایران اُنا: واقعیت انسانی آن چیزی است که هست و ما موجودیت آن را تایید می کنیم.واقعیت هایی مانند گرسنگی، قتل، جنگ و خونریزی، زورگویی، فشار های مضاعف، فقر و بدبختی در میان انسان ها وجود دارند و ما آن ها را مشاهده می کنیم اما آیا این نوع موارد انسانی هستند؟
|
استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: واقعیت واژه ای است که اکثر مردم از آن استفاده های نادرستی می نمایند.شاید علت این قضیه عدم شناخت معنای درست آن باشد.واقعیت نگری حتی برای بسیاری از افراد ،اصلی برای زندگی شده است.مثال های زیادی در این رابطه قابل ارائه است.به طور مثال ما همین هستیم که هستیم یا از واقعیت نمی توان گریخت. پذیرش رویدادها از جمله اشتباهاتی است که از معنای آن برداشت می شود.ما در بهترین شکل از برداشت تنها می توانیم بگوییم که واقعیت ممکن است درست یا غلط باشد و غیر از آن برداشت ها غیر صحیح می باشند.در واقع می توان گفت که واقعیت به هر امری اتلاق می شود که وجود دارد اما اینکه درست یا غلط باشد جای تامل دارد.
واقعیت انسانی در این معنا یابی بسیار مهم است.آدمی از این نظر که می کوشد تا خود را در این دنیای عظیم به موفقیت برساند گاه از غفلت های عمیقی برخوردار می شود که مهم ترین آن ها همان واقعیت انسانی است که ممکن است آن را با موارد دیگری اشتباه گیرد.واقعیت انسانی از نظر ما کلیه ی رویدادها یا بروزهایی است که از طرف انسان روی می دهند اما همیشه درست نیستند و گاه بسیار غلط و منحرف می باشند.بنابراین باید میان واقعیت انسانی و حقیقت آن تفاوت قائل شد.
واقعیت انسانی آن چیزی است که هست و ما موجودیت آن را تایید می کنیم.واقعیت هایی مانند گرسنگی، قتل، جنگ و خونریزی، زورگویی، فشار های مضاعف، فقر و بدبختی در میان انسان ها وجود دارند و ما آن ها را مشاهده می کنیم اما آیا این نوع موارد انسانی هستند؟ آیا انسانیت آدمی در گروه اجرای چنین اعمالی است؟ واقعیت هایی که آدمی می بیند و بروز دهنده ی آن ها را انسان برمی شمرد.انسان هایی که آغاز گر جنگند، چپاولگرانی که طمع می ورزند و افرادی که با انواع فریب ها همنوعان خود را به دره های فقر و بدبختی می کشانند، واقعیت های موجود ،جامعه انسانی است اما این ها انسانیت آدمی را شامل نمی شوند.
ما در یک نگاه کلی واقعیت انسانی را کلیه ی مواردی می دانیم که به وسیله ی انسان بروز می یابند و موجودند اما هرگز آن ها را درست نمی دانیم بلکه میان درست و غلط بودن در نوسانند.واقعیت آن چیزی است که هست در حالی که در انسانیت ماندن و موجودیت را تایید کردن اساس نیست بلکه همیشه به دنبال فردایی است که بهتر از امروز است.بنابراین می توان واقعیت را با حقیقت انسانی مقایسه کرد.حقیقت انسانی آن چیزی است که باید باشد.
این مطلب که واقعیت همیشه غلط هم نیست ما را بر آن می دارد تا مقایسه ای میان واقعیت و انسانیت داشته باشیم.هر نوع رفتاری که با عنوان واقعیت روی می دهد باید در ترازوی آدمیت قرار گیرد.این مقایسه قادر است تا واقعیت را حقیقت یابد یا اینکه آن را راهی برای رسیدن بدان بداند.به طور مثال فریب کاری امروز در دنیای سیاست واقعیتی است که همه آن را می دانند آما آیا این نشان دهنده ی ویژگی های رشد یافته ی بشری است؟ بدیهی است که جواب منفی است.انسانیت اجازه نمی دهد تا آدمی دیگرانی را که همنوع او هستند فریب دهد.
واقعیت انسانی تنها هشداری برای شناخت و نشانه ای برای تشخیص خطوط مستقیم از غیر مستقیم است.راهی برای پی بردن به حقیقت و روشی برای ارزیابی عملکردهاست.واقعیت انسانی از این نظر که می تواند یاری دهنده در تشخیص حقیقت گردد مفید است اما از این نظر که تبدیل به عادت شود بسیار خطرناک می باشد.واقعیت انسانی حرکت به سمت خواسته های فردی و برتری جویی های افرادی است که قصد دارند با عدم رشد انسانی خود دیگران را وادار به تسلیم نمایند.شاید واقعیت طلبی نوعی فریب کاری برای رسیدن به مقاصد منفی باشد.
باید واقعیت انسانی را اصلی برای ارزیابی رویدادها دانست که بنیان آن جوهره ی آدمی است.ثروتمندانی که حاضر به دون کشیدن خود یا بالا رساندن دیگران نیستند از واقعیت غیر انسانی برای رسیدن به هدف های خود سوء استفاده می کنند.استفاده از کلماتی مانند قسمت و سرنوشت تنها نشان دهنده ی گرایش به واقعیت های غیر انسانی است.
بسیاری از متخصصین پذیرش واقعیت ها را راهی برای کسب آرامش می دانند و به زبان ساده افراد را قانع می کنند تا با قبول انواعی از ناملایمات با آن ها کنار آیند.ما این نوع تفکر را موقتی موثر می دانیم اما قبول آن را ضربه ای به انسانیت و آدمیت نوع بشر می دانیم.حرکت از واقعیت انسانی و دست یابی به حقیقت او راهی است که برای ما مهم و ضروری است.باید واقعیت انسانی را با برداشت های انسانی مقایسه کرده وسپس تلاش شود تا با تغییرات درونی و یا انواعی از تحولات برونی آن را به حقیقت انسانی نزدیک نمود.انتظار ما از جامعه ی بشری ماندن بر واقعیت های انسانی نیست بلکه دست یابی به حقیقتی است که نماد انسانیت نشانه ای بزرگ برای تشخیص می باشد
امانت داري و اخلاق مداري
استفاده از اين خبر فقط با ذکر منبع مجاز است.
|