چندی پیش در جلسه محاکمه در شعبه هفتم دادگاه کیفری استان تهران، پدر مقتول در ازای دریافت دیه رضایت داد، اما مادر قصاص خواست سپس متهم گفت: «حمید از دوستانم بود، اما با خواهرم ارتباط پنهانی داشت. یک‌بار با همکاری برادرم، حمید را به حاشیه شهر بردیم و مورد ضرب و شتم قرار دادیم تا شاید دست از این کارش بردارد. به او گفتم خواهرم متاهل است و دو تا بچه دارد، اما باز هم به ارتباطش ادامه داد تا این که نیمه شب 15 اسفند 93، در حالی که مشروب خورده بودم به کوچه مان در شهرزیبا رفتم. مدتی بعد، حمید سر رسید و مرا سوار خودرویش کرد. قرار شد به خانه‌شان برویم و درباره ماجرای خواهرم حرف بزنیم اما وقتی وارد پارکینگ شدیم، با کنترل در را بست و بلافاصله سراغ عمویش رفت. ترسیدم همه بریزند و کتکم بزنند برای همین چاقو کشیدم. با حمید درگیر شدم و ضربه‌ای به پهلویش زدم. سپس به تبریز فرار کردم اما پس از مدتی به کلانتری رفتم و همه چیز را گفتم.»

متهم در پایان دادگاه، با بیان این که آن روز به‌دلیل مصرف مشروب، حالت عادی نداشته از مادر مقتول تقاضای بخشش کرد. سپس قضات وارد شور شدند و با محرز دانستن جرم قتل عمد، متهم را به قصاص نفس و به جرم شرب خمر به 80 ضربه شلاق محکوم کردند.