شوش - ایران اُنا: از ویژگی های مردم شوش می توان به کم توقعی آن ها اشاره نمود. گرچه این خصوصیت می تواند مثبت باشد اما می تواند منفی هم باشد به طوری که مطالبه گری را در طول تاریخ از بین ببرد. |
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 12128
ارسال شده در مورخه : دوشنبه، 30 مرداد ماه، 1396 -
03:30
استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: خاطرات شوش با مردمش معنی می یابد.مردمانی که دارای گذشته ی تاریخی و باستانی هستند و متوصل به شوش جدید می باشند.گرچه موضوع مردم شوش می تواند بسیار گسترده و منسجم باشد اما این مهم به سادگی قابل انجام نیست.مطالعات من نشان می دهند که مردمان شوش در دو بعد قدیم و جدید قابل بررسی اند.هدف ما در این نوشته تاریخ نگاری کامل نیست و لذا آنچه در مورد مردم می نویسم مربوط به شوش جدید است. شوشی که با ورود باستان شناسان شکل گرفت و توسعه یافت.در مورد فرهنگ های مختلف مردم باید اساس را بر واقعیات قرار داد و آن اینکه مردم امروز شوش هیچیک بومی محسوب نمی شوند زیرا لفظ بومی فقط شامل کسانی است که یک شهر را می سازند و خود آن را به وجود می آورند در حالی که شوش جدید ادامه ی شوشی است که قبل از این وجود داشته است. مردم شوش از افرادی تشکیل شده که مهاجر محسوب می شوند.برای توضیح بیشتر لرهای شوش از دو استان لرستان و ایلام وارد شده اند که این امر به مرور بوده و ابتدا در کنار رودخانه ی کرخه و سپس شاوور مستقر شدند و البته به سمت روستاها رفتند و به مرور وارد شوش شدند. اعراب شوش نیز بعضی از نزدیکی های مرز وارد شدند و به هیچ عنوان شهر نشینی را انتخاب نکردند.روستاهای اطراف را شکل دادند و به طور واضح به امر کشاورزی و دامداری پرداختند و به مرور وارد شوش شدند و سکنی گزیدند.در قبل از انقلاب حتی از بستان و سوسنگرد هم افرادی وارد شدند و ماندگار گردیدند.بررسی وجود انواعی از روستاهای اطراف شوش خصوصا در دشت عباس و چنانه موید همین نکته است. بختیاری ها فقط به دلیل تاسیس دو کارخانه ی نیشکر و کاغذ پارس و تنها برای اشتغال وارد شوش شدند و به مرور در شهر سنکی گزیدند.تجمع آن ها در شهرهای کارگری نشان دهنده ی درستی این نکته است.ماندن آن ها تا به امروز به دلیل علاقه ی فرزندانشان به شهر دانیال نبی(ع) است. دزفولی ها اولین گروه از مردم شوش جدید بودند که در شهر مستقر شدند.کار اصلی آن ها داد و ستد و خدمات بازاری بود.انواعی از خدمات اولیه را در شهر ایجاد کردند به طوری که اولین داروخانه و پمپ بنزین را آن ها ساختند.توزیع نفت و فرآورده های نفتی را آن ها بر عهده داشتند.انواع معلمان هم آن ها بودند.استقرار و علاقه مندی آن ها به شهر باعث ماندگاری شده است.خدمتگزاران حضرت دانیال نیز آن ها و اداره کنندگان نیز همین مردم بودند. چهار گروه از مردم شوش اصلی ترین مردمان محسوب می شدند و تا به امروز نیز همین افراد قالب آن را تشکیل می دهند.شاید جالب ترین نکته در مورد مردم شوش که به عنوان خاطره مطرح می شود کنار هم زیستن آن ها باشد.فرهنگ های خاص هر یک می توانست منبعی برای تفرقه باشد اما زمان نشان می دهد که دوستی ها و صمیمیت این مردم به قدری بوده که با انواع ازدواج ها این نزدیکی ها را بیشتر نموده است.کمتر کسی در شوش یافت می شد که هر چهار زبان یا گویش را نداند. من به عنوان یک شهروند و در قالب های متفاوت فعالیتی معتقدم که دوستی و همدلی مردم شوش دارای دلایل بسیاری بود.شاید یکی از مهم ترین آن ها اعتقادات آن باشد.همه در روز محرم شرکت می کردند.همه دانیال (ع) را پیامبر الهی برمی شمردند و احترام می گذاشتند.همه در غم هم شریک بودند به طوری که با فوت یک عرب همه در فاتحه خوانی قهوه می نوشیدند و همدردی می کردند.با فوت یک بختیاری و تشمال زنی غم انگیز، همراه می شدند.در مراسم فاتحه خوانی دزفولی ها مانند رسم آن ها عمل می کردند و در نهایت نوعی همدلی که هیچ عاملی تا به امروز نتوانسته آن را از هم جدا سازد.چمریونه لرها برای همه قابل احترام بود. مردم شوش را می توان از نظرهایی دیگر توصیف کرد.به نظر می آید که سخت کوش بودن آن ها و مقاومت در انواعی از مشکلات جوی و اقتصادی باعث استقامت آن ها شده باشد.از دیگر ویژگی های این مردم می توان به کم توقعی آن ها اشاره نمود.گرچه این خصوصیت می تواند مثبت باشد اما می تواند منفی هم باشد به طوری که مطالبه گری را در طول تاریخ از بین ببرد. از نظر طیف مردمی باید گفت که شوشی ها بیشتر از اینکه تفکر خودبزرگ بینی را داشته باشند از خود گذشته اند.میهمان نوازی آن ها در همه ی خرده فرهنگ ها مستتر است و شامل طایفه ای خاص یا قبیله ای مشخص نیست.ورود به خانه ی هر شوشی یعنی پذیرش در بالاترین شکل و مطلوبیت مورد انتظار.شوش به شهر کارگری معروف است. وصف دوران کودکی ما نشان می دهد که با غروب آفتاب شهر خلوت می شد و هنوز هم اثرات این تفکر پا برجاست.در زمانی که امکانات کم بود اگر مسافری وارد شوش می شد و هوا تاریک می گردید سردرگم باقی می ماند مگر اینکه اتفاقی کسی او را می یافت و به خانه می برد.آغاز زندگی در شوش قدیم بسیار زود و قبل از طلوع آفتاب بود.گاه قبل از اذان مردم در تلاش و کوشش بودند.این مردم خصوصا برای جمع اوری هیزم به بیشه ها می رفتند و کارگرها به سر کار در دو شرکت نیشکر و کاغذ پارس وارد می شدند. کشاورزان هم زودتر از آفتاب بیدار می شدند و کار خود را آغاز می نمودند.شاید به همین دلیل بود که شام را زودتر می خوردند و با غروب آفتاب در خانه ها می ماندند و بالای بام ها به خواب می رفتند.گله داران و گاومیش پروران نیز به همین شکل عمل می کردند.گاه شوش را در غروب شهر مردگان می نامیدند. مردم شوش را باید توصیفی ویژه نمود.در کمک به هم بسیار موثر وارد می شدند.در تنگ دستی ها یاور هم بودند.نه زبان برای آن ها اصل بود و نه طایفه و قبیله تاثیری در نزدیکی آن ها داشت.اعتماد به هم بسیار زیاد بود.من به عنوان یک شوشی به یاد ندارم که دعوا یا درگیری میان مردم باشد.شاید هم بوده اما من ندیدم.مردم به هم احترام می گذاشتند.نه تمسخری بود و نه کوچک شماری کسی مد نظر قرار می گرفت.من به عنوان کسی که بیشتر عمر خود را به یاد دارم معتقدم که شوشی ها مردمانی زحمت کش بودند اما در فعالیت های سیاسی یا درگیری ها جناحی هرگز وارد نمی شدند.گاه انسان به فکر فرو می رود که چرا مردم شوش جز خوبی و خوبی نمودن چیزی را دنبال نمی کردند؟این مربوط به یک زبان یا طایفه نبود که همه را در برمی گرفت.
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : تقدیر امام جمعه شوش از خدمات نیروی انتظامی [ جمعه، 10 مهر ماه، 1394 ] 1046 مشاهده
خاطرات شهر شوش - قسمت 36- کاوشگران [ چهارشنبه، 5 دي ماه، 1397 ] 634 مشاهده
دولتمردان محترم به داد مردم خوزستان برسید!!! [ پنجشنبه، 23 بهمن ماه، 1393 ] 2147 مشاهده
شوش، خُلقیات و موانع همگرایی [ شنبه، 10 مرداد ماه، 1394 ] 1245 مشاهده
یکسانسازی قرارداد کشت چغندر قند پاییزه [ دوشنبه، 13 شهريور ماه، 1396 ] 560 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|