|
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 12606
ارسال شده در مورخه : جمعه، 15 دي ماه، 1396 -
03:30
![]()
هیچ انسانی در هیچ جایی از این دنیای بزرگ بی هویت نیست.ارزش هایی را پذیرفته است که زندگی را برای او معنا دار می کنند.با هنجارها می جوشد و آن ها را اجرایی می نماید.آدمی با این تفسیر ارزشمند است و در هر شکلی از شخصیت که قرار داشته باشد می کوشد تا خود را با هنجارها وفق دهد.این شخصیت اگر فرهنگی باشد دارای رنگ و بوی فرهنگی است کمااینکه شخصیت علمی نیز حالتی خاص دارد. ارزشمندی آدمی از این نظر مهم و حیاتی است که نوع زیست او را تعیین می کند.شاید تغییرات مداوم آدمی در زندگی که معمولا خواستاری پیشرفتگرایانه دارد از همین قضیه ناشی شود.اگر جبر در جا به جایی را کنار نهیم هر گونه تغییر خواهی تابعی از ارزشمندی است.انسان موجودی خاص با برتری های معین در شعور و فکر در میان سایر جانوران دنیاست.ما ارزشمندی آدمی را تنها موضوع مهم نمی دانیم که باور بر آن و حفظ چنین وضعیت را نیز حیاتی می شماریم. با توجه به اهمیت ارزشمندی آدمی است که گاه از دست دادن آن نیز مهم تلقی می شود.خود باختگی بیماری قرن و گذشته ی آدمی است که ناشی از باورهای غلط و نابسامانی روانی افراد یا گروه های مشخصی است.بنابراین چنین دردی هم حالت فردی دارد و هم شکل گروهی به خود می گیرد.بیان واقعیات فردی کافی است تا آن را به شکل گروهی نیز تفسیر کنیم. فردی که خود باخته است از نظر روانی دارای حالتی است که ارزش های درونی خود را نادیده می گیرد یا چنین احساس می کند که ارزش های او منفی هستند و از این نظر از بیان آن ها متنفر است و خواهان انتقال آن ها به سایر افراد نیست.پس درونگرایی است که فرد به شکل مستمر دارد اما استعدادها و قابلیت هایی که وی داراست را با توجه به ارزش ها و هنجارهای متقابل منفی می انگارد. نگاه خودباخته مقایسه ای است.به طور مثال زبان تکلمی خود را با سایر زبان ها در کنار هم می نهد و چون زبانی غیر از آنچه دارد را ارزشمند می شمارد لذا دچار ضعف می گردد و هرگز با زبان خود تکلم نمی کند و آن را بی ارزش می شمارد.او خوار شمار خویشتن است.در درون خود برتری نمی یابد و خویشتن را رها شده می بیند. هویت و معنایی برای خویشتن قائل نیست و یا در حداقل شکل قابلیتی برای آن ها در نظر نگرفته و آن را باور دارد.این مهم را می داند که هویت داری در درون او موجود است اما آن را ارزشمند نمی شمارد.این واقعیت باعث سردرگمی وی در جوامع و تقلید نمودن می شود.هویت از دست دادن یکی از نشانه های بارز این بیماری است.گرچه جنبه های مختلفی می توان برای چنین مرضی یافت اما خود باختگی فرهنگی یکی از مهم ترین نوع آن می باشد. با توجه به این که حالتی روانی است و فرد از وجود آن آگاه نیست درد بی علاج نامیده می شود.ممکن است گروهی چنین نظری را قبول نداشته باشند که فرد از هویت خویش آگاه است چگونه نمی تواند تشخیص بیماری دهد؟ پاسخ مشخص است بسیاری از افراد خود باخته با گرایش به سمت نقطه ای که ضد ارزش های اوست چنین امری را اجرایی می کند که هنجارهای هویتی او نیستند. منفی نگاشتن توانایی های خویش عاملی در این رابطه است.پس ناتوانی واقعی وجود ندارد بلکه برداشتی است که او از درون درک می کند.وقتی ناتوانی غالب شود حرکت نیز مدفون می گردد.مانند فردی است که منتظر مردن است لذا تلاشی برای زندگی نمی کند.خود باختگی از هر نوعی که باشد ارتباط مستقیم با فرد گرایی دارد. اعتبار بخشی برای بهزیستی و آرامش خواهی اصولی معین در میان انسان هاست.وقتی فردی با چنین ویژگی هایی موجود نباشد بدون شک خودباخته است.به زبان ساده وقتی فرد برای ارزش ها و هنجارهای خود اعتباری قائل نیست می کوشد تا بدون تفکر، ارزش ها و هنجارهای دیگران را پذیرا باشد. او از نداشتن هویت خویش لذت می برد.تفکر و تعقل در این باب بسیار مداخله گر است.در خود باختگی، تقلید حرف اول را می زند و گوش خود باخته به سمت سخنانی است که برای او ارزشمندی ایجاد می کند.خواه این طرف فرد باشد یا فرهنگی که برتر شمرده می شود.خودباختگی خصوصا در میان رقابت های سیاسی بسیار مهم تلقی می گردد. شکست ملت ها با جنگ مستقیم دیگر امکان پذیر نیست و به همین دلیل اسلحه های گرم به سرد تبدیل می شوند و وقتی ملتی ارزش های پذیرفته ی شده ی خویش را منفی می نگارد زمینه ی تسلط دیگران را مهیا می نماید.درد بی درمانی است که فرد یا گروه را به منجلاب ناتوانایی ها هدایت می کند و در نهایت باعث مرگ هویتی او می گردد.
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : بازگشت قناعت به زندگی مردم ایران [ سه شنبه، 6 آذر ماه، 1397 ] 498 مشاهده
چگونه از هک شدن حساب تلگرام خود با خبر شویم!؟ [ سه شنبه، 15 تير ماه، 1395 ] 900 مشاهده
روایت این روزها ازمعیشت خانوار [ جمعه، 22 آبان ماه، 1394 ] 1225 مشاهده
لغو پروانه طبابت پزشکان زیر میزی بگیر [ جمعه، 2 اسفند ماه، 1392 ] 1039 مشاهده
خودکشی دانشجوی خوابگاهی در ارومیه [ پنجشنبه، 15 اسفند ماه، 1392 ] 1312 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|