تهران - ایران اُنا: شاید برای درد بی درمان سخن پایانی بی معنا باشد زیرا این درد هر روز گسترش می یابد و از حد تصور نیز فراتر می رود.دردهایی که درمان هایی برایشان متصور نیست. |
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 12716
ارسال شده در مورخه : دوشنبه، 16 بهمن ماه، 1396 -
03:30
استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: برای بسیاری از انسان ها درد همان مرضی است که انسان ها در جسم دچار آن می شوند.انواعی از بیماری ها مانند سرما خوردگی یا اشکالی که به جراحی نیاز دارند را درمان پذیر گویند اما سرطان یا انواعی مشابه را درد بی درمان گویند که نتیجه ی آن مرگ و نیستی است.این برداشتی سطحی از درد بی درمان است.بسیاری از درد ها جسمی نیستند و اصولا در میان عوام درد نامیده نمی شوند.نوع نگرش آدمی است که به واژه ها معنا می بخشد و با ارائه ی موضوع طریق درک را مهیا می نماید.درد بی درمان همان دردهای انسانی است که بعضی چنان در آن غوطه ورند که احساسی به نام مرض را در خود نمی یابند.درد بی درمان همان آزارهایی است که به نوع بشر می شود و مسیر انسانی را منحرف می کند.آدمیت فراموش می شود و نوع بشر به هرآنچه به نفع شخصی خود مربوط می شود انجام می دهد. شاید برای درد بی درمان سخن پایانی بی معنا باشد زیرا این درد هر روز گسترش می یابد و از حد تصور نیز فراتر می رود.دردهایی که درمان هایی برایشان متصور نیست.از این نظر است که میان بیان درد و جویایی درمان رابطه ای یافت نمی گردد.درد بی درمان همان زجرهایی است که نوع بشر با نام هایی مانند جنگ و خونریزی، دروغ و فریب، غیبت و بدگویی،انحراف و همجنس بازی،عریانی و بی غیرتی و بسیاری از مطالب که من در متن آورده ام،درگیر است.دردهایی که تنها دردمندان می یابند و بی دردان آن را گسترش می دهند.در تمام موضوعات نیز قابل تصورند و کمتر دایره ای را می توان یافت که دچار آن نشده باشد.در اقتصاد انواعی از فسادها، در سیاست انواعی از قتل ها، در فرهنگ انواعی از انحرافات، در جامعه انواعی از رفتارها و قوانین و در نهایت در تمام نمادهایی که نوع بشر ساخته است. درد بی درمان تنها بیانی از واقعیات است.نه اینکه تلخ یا شیرین باشند که نشان دهنده ی عملکرد نوع بشر در مراودات خویش است.آنجایی که نژاد برتری می جوید،رنگ نوعی خودخواهی می گردد،طایفه نوعی افتخار محسوب می گردد و فرهنگ فشاری بر نوع آدمی وارد می کند.ما چنین وضعیتی را خطرناک توصیف کردیم و از دیگران خواستیم تا وارد معرکه شوند و در این مبارزه درد ها را درمان پذیر کنند و شاید هم بهتر است بگوییم دردها را حذف نمایند.ن وع بشر سازنده ی آن هاست پس از بین برنده نیز هست.انواعی از زجر های آدمی در طول تاریخ با هر رنگ و بویی که باشند درد بی درمانند زیرا استمرار دارند و گریبان انسان ها را گرفته اند.در جنگ ها چیزی عوض نشده است.ابزار پیشرفته ی ذهن آدمی وارد میدان گردیده و کهنه ها را به زباله دان تاریخ سپرده است.جنگ همچنان از نوع بشر جان می گیرد. وقتی نیاز آدمی زندگی کردن با عزت است بنابراین توجه ی به بی عزتی و رایج نمودن آن درد بی درمان است.چنان به آن افتخار می کنند که گویی بخشی از ذات آدمی است.بی عزتی مربوط به انسان ها نیست بنابراین باید درد باشد اما اینکه تلاشی برای درمان آن نمی شود بی درمان در نظر گیرند. ما خود باختگی را نیز به همین شکل مطرح کردیم که بی درمان است زیرا فرد می داند که خود را از دست می دهد اما این از دست دادن باعث ناراحتی او نمی شود و شاید هم نوعی شادی را در او ایجاد کند.همین معنا را در آبروداری می توان یافت.بشر با ابروی خود زنده است.اگر آن را از دست دهد به حیوان متمایل تر می شود. حال در چنین وضعی آبروی دیگران را ریختن یا تلاشی برای حفظ آن نکردن که روی دهد، بی درمان می شود.شاید بعضی حتی آن را درد هم نگویند اما واقعیت نشان دهنده ی درد بودن آن است. ما موضوع درد بی درمان را نه از نظر فلسفی و نه از نظر علمی خاص مورد تعقیب قرار ندادیم بلکه نگاه ما کلیاتی انسانی بود.این بدان معناست که آدمیزاده در گذشت زمان از درون خود فاصله می گیرد و به موجودی بدلی تبدیل می شود.این برای ما درد است. شاید احساسی که نشان دهنده ی انحراف باشد در انواعی از انسان ها موجود نگردد اما این به معنای تایید بی دردی نیست.این همان عدم احساس انسانی است که در صورت روی می دهد اما در ماهیت جدا می گردد.درد بسیاری از انسان ها بی درمان گشته است.نه چاره ای برای آن در افق ها متصور می گردد و نه امیدی به بازنگری در ذات قابل پیش بینی می شود.شاید روزی کسانی بالاتر از نوع بشر حاضر شوند و از بالاترین تعالی خود نگرشی سازنده داشته باشند.عیب ها را بگویند و دردها را نشان دهند و به تبع آن درمان ها را نیز مشخص نمایند.
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : فرهنگ شناسی شوش - قسمت هفتم [ پنجشنبه، 21 خرداد ماه، 1394 ] 1398 مشاهده
3 مرد وزارت ارشاد که لباس روحانیت نمیپوشند [ شنبه، 26 بهمن ماه، 1392 ] 1328 مشاهده
شبکههای اجتماعی دلیل68درصد طلاقها [ جمعه، 28 آذر ماه، 1393 ] 1655 مشاهده
انتقاد از سالمندآزاری و پیری ستیزی در کشور [ پنجشنبه، 13 مهر ماه، 1396 ] 918 مشاهده
بیکارترین رشتههای تحصیلی کدامند؟ [ شنبه، 30 خرداد ماه، 1394 ] 2306 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|