بعضي از پيران و سالخوردگانِ قبيله ي آل كثير كه مي توان به سخنِ آنان اعتماد كرد براي ما جزئياتِ اقامه ي اين مراسمِ ديني را چنين نقل كردند ؛ « اولين اشخصاصي كه اين مراسم را بر پا كرده است ، شيخ فرحان ، شيخ غافل و شيخ فارس ابن شيخ سالم از قبيله ي آل كثير ( تيره ي بيت چريم ) بوده اند و شروع آن در اواسط قرنِ دوازدهمِ هجريِ قمري مي باشد » . در اين مورد داستانِ معروفي است كه به خلاصه اي از آن اشاره مي شود :
« شيخ غافل در سال 1224 هجري قمري مصدف با 1181 هجري شمسي ( يعني 204 سال پيش ) به قصد زيارتِ عتباتِ عاليات به عراق سفركرده و به شهر حله رسيده و آن روزها مصادف با ماه محرم الحرام بوده و مراسم تعزيه گرداني را مشاهده نمود و با شخصي روحاني بــه نامِ شيخ حسين آشنا مي شود و به او
مي گويد : دوست دارم كه همانندِ اين تعزيه را در قبيله ي خود برپا كنم و از شما مي خواهم كه يك سري از نسخه هاي تعزيه را در اختيارم بگذاري و در اين ثواب شريك باشي . شيخ حسين از اهالي شهر حله ي عراق درخواستِ شيخ غافل را اجابت كرد و يك نسخه از تمام نسخه ها همراه با تصاوير از تعزيه را به شيخ غافل مي دهد » . سالِ بعد يعني سال 1182 هجري شمسي شيخ غافل با دعوت از بزرگانِ قبيله ي خويش طيِ چند جلسه در مُضيفش اقدام به اجراي تعزيه ي حسيني در بيت چريم ( شهرِ حُر ) مي كند . آوازه ي اين تعزيه به سرعت پخش مي شود وسال به سال بيشتر بر شُهرتِ آن افزوده مي گردد و قبايلِ همجوارِ آل كثير هر ساله منتظرِ حلولِ ماهِ محرم الحرام مي شده تا در تعزيه ي سيد الشهدا حضرت امام حسين(ع) شركت كنند . حتي بعضي از آنها از روز هفتمِ ماهِ محرم مي آمدند و تا روزِ دهم كه روز برگزاري تعزيه است مي ماندند و جوانانِ قبيله ي آل كثير در اين مدت ميزبانِ آنان بودند و به رغمِ كمبودها و سختيِ زندگي در آن زمان و وجودِ خانه هايي كه از سياه چادرها و خيمه ها و مانند آنها درست شده بود ، از ميهمانانِ خود به گرمي استقبال مي كردند و اين كار را به خاطرِ خدمت به دين و لبيك گفتن به نداي هل من ناصرينصرنيِ امام حسين(ع) سيدالشهدا و براي رضاي خدا انجام مي دادند ، علاوه بر آن ميهمان نوازي را ، خُلق و خويي پسنديده از اخلاقِ قومِ عرب مي دانستند و گراميداشتِ مهمان را از صفاتِ نيكويِ خود به حساب مي آوردند . بعضي مردم در آن زمان مي گفتند بركت را در رزق و روزيِ خودمان احساس مي كرديم ، آنها كراماتِ زيادي را از اين عزاداري مي ديدند .
در آن زمان تعزيه ي اسراي اهل بيت(ع)وآنچه كه در مجلسِ يزيدبن معاويه بر آنها گذشت ، براي حفظِ شأن و منزلتِ اهلِ بيت(ع)را شبانه برگزار مي كردند و از شمع و وسايل ديگري براي روشنايي استفاده مي كردند . هر چند افرادي كه نقشِ زنانِ اهل بيت(ع)را ايفا مي كردند در حقيقت مَرد بودند و با اين وجود نشان دادنِ آنها را در روز هتكِ حرمت به اهل بيت(ع) مي دانستند .
يكي از بزرگانِ قبيله ي آل كثير در مورد مي گويد : « يك سال قبيله ي آل كثير در حال اجراي تعزيه ي به ارسارت بردن اهل بيت(ع) بود كه مردي از قبيله ي ديگر به طرفِ آنان تيراندازي كرده تا مراسم را برهم زند . آنان گمان مي كردند كه موردِ حمله ي دشمن قرار گرفته اند ، زيرا در آن زمان غارت و دزدي از امور عادي بود همه پس از شنيدنِ تيراندازي متواري شدند و مراسمِ عزاداري به هم خورد . در همان سال عذابِ خداوند بر آن مرد نائل شد و آن شخص و فرزندانش به هلاكت رسيده و مقطوع نسل شد » .
بعد از وفاتِ شيخ غافل فرزندِ بزرگش شيخ علي ، رهبريِ قبيله ي آل كثير را به عهده گرفت . او به دينداري و تقوا معروف شده بود به طوري كه باستان شناسِ فرانسوي ( مادام ديولافا ) در كتابِ خود به نامِ باستان شناسيِ شوشِ ترجمه شده مي گويد : « شيخ علي مردي مُتدين و نسبت به دينش متعصب بود » . شيخ علي در زمانِ رهبريِ قبيله ي خود بنايي معروف به حسينه را در كنار رودخانه ي دز ساخت كه معماريِ آن همانندِ مساجد بود كه در آن آلات و وسايلِ تعزيه خواني مانند ( شمشيرها ، نيزه ها ، كمانها و …… ) چيزهايي كه به نامِ دوائر معروف بودند ، نگهداري مي شد . دوائر عبارتند از (( خانه هايي كه از جنسِ چوب بودند و هرمي شكل بودند ، ارتفاعِ اين هرم ها 10 متر و
رنگهاي متنوع رنگ آميزي مي شدند و با تزئينِ آنها به جاي خيمه موردِ استفاده قرار مي گرفتند و هر كدام از آنها را به نامِ يكي از اهل بيت(ع) منسوب مي كردند . حسينه ي ذكر شده همانگونه كه اشاره شد براي نگهداريِ ادوات تعزيه گرداني در سرماي استخوان سوز و بارندگي هاي زمستان و گرماي طاقت فرساي تابستان ساخته شد . قبل از آن براي نگهداري وسايلِ تعزيه از خانه هاي بزرگان قبيله استفاده مي شد و هر كس به سهمِ خود مقداري از وسايل را نزد خود نگهداري مي كرد ، تا 40 سالِ پيش اين حسينه پابرجا بود . بعد از وفات شيخ علي ، رهبريِ قبيله را فرزندِ بزرگش شيخ حيدر به عهده گرفت . او مردي شجاع و مُتدين بود و از اطاعت ارتشِ اشغالگرِ انگليس در جنگ جهاني اول امتناع ورزيد . وي از ملاقات و دست دادن با نماينده ي انگليس خودداري كرد و بين ارتشِ اشغالگر و قبيله ي آل كثير جنگي صورت گرفت كه به نامِ جنگِ ( هندو ) معروف شد و سببِ تسميه ي آن اين بود كه بيشتر سربازانِ انگليسي را سربازِ هندي تشكيل مي داد ، در اين جنگ تعدادي از افرادِ قبيله ي آل كثير به شهادت رسيدند و شيخ حيدر نيز اسير شد و او را در قلعه ي شوش كه مقرِ فرماندهيِ حاكمِ انگليسي بود زنداني كردند . شيخ حيدر در همان قلعه وفات يافت و گفته مي شود كه توسطِ حاكم انگليسي مسموم گرديد . بعد از وفاتش رهبريِ قبيله به فرزندش شيخ خلف رسيد . وي در برپاييِ مراسمِ تعزيه ، راهِ پيشينيانِ خود را ادامه داد و در اين راه اموال زيادي را وقف تعزيه نمود و خود شخصاً در اين مراسم حضور مي يافت و بر اجراي تعزيه نظارتِ مستقيمي داشت و سرانجام در سال 1353 ( 32 سالِ پيش ) و در روز عاشورا به هنگامِ اقامه ي تعزيه پايش به سيمِ بلندگو برخورد كرده و به زمين مي افتد و از آنجا جهت معالجه ي شكستگي كه از ناحيه ي پا ديده بود به بيمارستان منتقل و بعد از 4 ماه كه در بسترِ بيماري بود به ديار حق شتافت .
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ( به استثناي تعزيه ي حسيني شوش كه در سال 1285 « دقيقاً يك قرن پيش » تأسيس گرديده است و بصورت متوالي هرساله به طرز باشكوهي برگزار شده است ) مراسم تعزيه در روستاي جريه ي سيد محمد رواج پيدا كرد . در گذشته برگزاري تعزيه وسيله اي براي كسبِ رزق و جمع آوري نذورات نبود ، بلكه هدف از برگزاريِ آن اظهارِ مظلوميتِ اهلِ بيت(ع) و زنده نگه داشتنِ نامِ آنها و همچنين محكوم كردن دشمنانِ تشيع و نشر عقايد و افكارِ آنان بود و روشن است كه روي آوردن به امورِ مادي قداستِ اين تعزيه را از بين مي برد و تأثيرِ آن را بر روح و روانِ مردم كم مي كند و ميدان را براي تمسخرِ دشمنانِ اهل بيت(ع) باز مي كند كه هميشه به دنبالِ فرصت براي ضربه زدن به عقايدِ شيعيان هستند و بديهي است كه امام حسين(ع) و يارانش براي تأمينِ رزق و روزيِ عده اي از مردم كه مي خواهند سربارِ ديگران شوند ، شهيد نشدند ؛ بلكه به خاطرِ ارزشهاي والاي انساني و حفاظت از كرامت و ناموسِ دين شهيد شدند و اوست كه مي فرمايد : « اگر دينِ جدم پايدار نشود مگر با كشتنم ، پس اي شمشيرها مرادريابيد » . آري هدف از برپايي اين مراسم شناخت مفاهيمِ دين و نشرِ عدل و اصلاح و مبارزه با هر گونه ظلم و فساد است .
اما متأسفانه همين تعزيه كه بيش از دو قرن قدمت دارد ، چندسالي است كه غرقِ در ماديان شده ، براي هر شخص كه نقشِ يكي از مــوافق خوانها را برعهده دارد گروهي بمنظور جمع آوري نذارات انتخاب كرده
وهمينكه تعزيه بطور كامل اجرا شد ، صندوق هر بازيگر بصورت جداگانه باز و شمارش گرديده ، درصدي به گروه جمع آوري نذورات داده شده و مابقي آن كه يك رقمِ ميليوني مي باشد به بازيگر تعلق مي گيرد اي كاش اين نذورات وقف هيئت مي شد تا با خريد وسايل مورد ، در سالهاي بعد كمبودها برطرف گردد تا سال به سال شاهد رقابت عده ايي براي گرفتن نقشِ موافق خوان ، آن هم صرفاً براي به نوايي رسيدن نباشيم . اين معضل به جايي رسيد كه تعزيه در سالجاري ( 1385 ) بر سريكي دو نقشِ موافق خوان عده ايي اقدام به تهديدنمودن و كُشت و كُشتار همديگر شده تا نهايت مسئولين شهرستان بخاطر بروز هرگونه درگيري آنهم در تاسوعا و عاشوراي حسيني از برگزاري تعزيه در شهرِ حُــر جلوگيري نمود . اميد است اين عده ي قليل به خود آيند و با حفظ فرهنگِ والاي عاشوراي حسيني ، به جوانان مؤمن ، حزب الهي و انقلابي ، اين عاشقان و دلسوخته گان سروروسالارشهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(ع) اجازه دهند كه امورات تعزيه را عهده دار شده تا ضمن حذف تحريفات در اجراي تعزيه ي 204 ساله و صرفاً در راه رضاي خدا و بدست ثواب ، نوجوانان و جوانان را با فرهنگ عاشورايي بيش از پيش آشنا نمايند .
اما نوبت به معرفي تاريخچة تعزيه ي يكصد ساله است . تعزيه ي حسيني شوش كه توسط هيئت امناي حسينه ي اعظم شهرستان شوش هر ساله برگزار مي شود .
تهيه و تنظيم : عباس كرم الهي