. سرزميني كه پيدايش يكي از خطوط كهن كشاورزي و تجارت را از آنجا مي دانند و ساكنانش را متفكراني مي خوانند كه در كوتاهترين زمان ، درخشانترين تمدنها را پي ريخته اند ، مردماني كه ساكنان اروپاي همان روزگار خويش را در عصر توحش برجاي نهاده و خود بانيان زندگاني متمدن و شهرنشين و نيز مبتكرانِ ايجادِ نظامِ اجتماعي بوده اند ، هنگامي كه ساكنان اين دشت « شوش » شهرها را مي ساختند ، اروپــائـيـان هنوز پاره سنگهاي صيقل نيافته را ابزار خويش ساخته و اصطلاحاً در عصر پارينه سنگي بسر مي برد . منابع تاريخي ، بناي شهر باستاني شوش را به « شوش بن سام بن نوح (ع) » نسبت مي دهند و مي گويند كه وي آن را پس از طـوفـان نــوح (ع) بـنـا نهاد و از آن رو به نام خودِ او شهرت يافت .
شوش گاه بصورت شهري معظم و مركز فرمانروايي بزرگ درآمده و گاهي نيز به حد دهكده كوچكي تنزل مي كرده و حتي چندين باربكلي ويران و متروك گرديده ، اما پس از چندي باز رونقِ هزارة دوم قرن دوازدهم قبل از ميلاد دانست در اين زمان صنايع عمده بخصوص كارهاي فلزي در آن تمركز بافت و شبكة ارتباطي آن ناحية وسيعي از دنياي متمدن آن زمان گسترده شد . در نيمة اول هزارة اول قبل از ميلاد شهرشوش يكبار بدست « بخت النصر » بابل ، و يكبار بدست « آشوربانيپال » تسخير و ويران شد و علاوه بر اين دو شكست ، در اين دوران بطور كلي حكومت ايران رو به زوال رفت و طبعاً اين امر در تجارت و آباداني شوش نيز تأثير سوء داشت . اين دوره همزمان با آمدن قوم آريايي كه به سرعت سلطة خود را در منطقه گسترانيده و بالاخره با ايجاد فرمانروايي هخامنشي شوش بصورت يكي از سه پايتخت فصلي ايران درآمد و همچنين كاخهاي معظمي در آن ساخته شد كه آثارشان هم اكنون نيز باقيمانده است و در همين زمان بود كه « حضرت دانيال نبي (ع) » به شوش دعوت و زندگاني نمود و در همان جا فوت و مدفون گرديد .
دردورة اشكانيان هر چند شوش پايتخت نبود ، اما رونق فراواني يافت و اقوام گوناگوني از يونان و روم تا هندوستان و آسياي مركزي در آنجا سكونت داشتند . اين شهر يكبار نيز بدستور شاپور دوم به كلي ويران شد و اهاليِ آن قتل عام شدند و بجاي آن شهري بنام حوزة شاپور « ايوان كرخه » چند كيلومتر بالاتر شوش كنوني بنا شوش كه تا آخر دورة ساساني مورد توجه شاهان آن سلسله بود . با اين حال شوش عليرغم داشتن رقيبي بنام ايوان كرخه باز شروع به آباد شدن كرد و در پايان دورة ساساني تبديل به يكي از شهرهاي مهم ناحيه بود .
تا قــرنـهـا مسافراني كه از كنار اتلال باستاني شوش مي گذشتند ، حتي تصور آن را به مُخيلة خود راه نمي دادند كه اين پشته هاي عظيم خاك كه اكنون تپه هاي خاكي بيش نيستند ، روزگاري گهوارة تمدني درخشان و پايتخت پرشكوه فرمانروايان ظفرمندي بوده كه فاتحانه بر شهرهاي بين النهريني مي تاخته اند يا قلمرو ايشان از دروازه هاي اروپا تا هند گسترده بوده است . تمامي جهانيان ياد آن روزهاي درخشان را به بوتة فراموشي سپرده بودند ، الا كليمياني كه نام شوشان و گوشه اي از آنچه رادر گذشته بود ، در كتابهاي مقدس خود ثبت كرده و به خاطر داشتند . لذا تصادفي نبود كه نخستين كسي كه ويرانه هاي شوش را بازشناخت « بنجامين بن جناح خاخام كليمي » بود كه بين سالهاي 1163 و 1173 ميلادي براي بررسيِ وضع كليميان ، در ايران به سر مي برد ؛ وي هنگام زيارت آرامگاه دانيال (ع) از اتلال باستاني شوش نيز ديدن كرد و آن را همان « شوشان » مذكور در تورات شناخت . از اين هنگام تا ميانة قرن نوزدهم ميلادي ، كه براي نخستين بار كلنگ باستان شناسي در شوش به زمين خورد ، جهانگردان زيادي از اين محوطة باستاني ديدن كردند .
شهر شوش حدود 160 سال پيش نيز مورد توجه باستان شناسان اروپايي قرار گرفت و رفت و آمد سياحان قرار گرفت و در سال 1853 ميلادي ، ( 153 سال پيش ) حفاري توسط « ويليام كنت انگليسي آغاز شد ، اين حفاري حدود 5 سال ادامه داشت و پس از آن متوقف گرديد تا اينكه در سال 1886 ميلادي ( يعني 28 سال بعد از حفاري اول ) مجدداً حفاري توسط هيئت فرانسوي زير نظر مارسل ديولا آغاز شد . كاوشهاي باستانشناسي بطور مداوم توسط هيئت هاي ايراني و فرانسوي در جريان بوده تا اينكه انقلاب به پيروزي ميرسد و بلافاصله جنگ توسط عراق به سركردگيِ آمريكا به ايران تحميل شد و يكي از محور هاي نفوذ بعثي ها ، نوار مرزي مقابل شوش ( يعني پاسگاه مرزي فكه ) بود و به همين خاطر بجز عده ايي كه شاغل شركتها و كارخانجات هفت تپه و همچنين تعدادي از بسيجيان و سپاهيان شوشي ، ساير مردم به شهرهاي دور و استانهاي همجوار هجرت نمودند . جنگ تحميلي هشت سال ادامه داشت و شوش زير تيررس مستقيم گلوله هاي توپ ، تانك و انواع خمپاره ها بود و امر امر باعث گرديد كه به ميراث فرهنگي و مذهبي شوش خسارات زيادي وارد شده و مابقاي آثار باستاني به ميد اينكه روزي به موزة شوش برگردانده شوند به ساير موزه هاي ايران منتقل شدند ( هر چند در كاوشهاي قبل از انقلاب ، طلا و جواهرات و اجناس عتيقة كشف شده در اين منطقه به موزة لوور پاريس به يغما برده شد ) . تا اينكه در سال 1361 و با آغاز عمليات ظفرمند فتح المبين ، رزمندگان اسلام متشكل از ارتشيان ـ سپاهيان و بسيجيان لبخند را بر لبان اهالي شهرستان شوش نشاندند و مردم اين ديار كه براي برگشت به زادگاه خود لحظه شماري مي كردند ، بمحض رسيدن به شوش سجده كرده و دعاي شكر بجاي آورده و از سلحشوران سپاه اسلام تشكر كردند . با بازگشت مردم به شهري كه مورد آماج گلوله هاي صداميان قرار گرفته بودند ، دولتمردان و مردم دست دردست هم گذاشتند و به تعمير ، مرمت ، بازسازي و نوسازي خانه ها ، مغازه ها و خيابانها و در كنار آن به مرمت بقاياي ميراث فرهنگي پرداختند .
هم اكنون قلعة شوش كه در بلندتري نقطة شهر ( تپه هاي آكروپل ) بنا شده ، و هر مسافري كه از جادة ترانزيتي ( تهران ـ اهواز ) عبور مي كند ، بمحض رسيدن به شوش چشمش به قلعه مي افتد و براي ساعاتي از نزديك از اين قلعه و ساير آثار باستاني بازديد بعمل مي آورد .
نمايي از قلعة شوش
دلايل توسعه و گسترش شوش :
شهرستان شوش با مساحتي حدود 3585 كيلومتر مربع بين 47 درجه و 51 دقيقه تا 48 درجه و 41 دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ بين 31 درجه و 39 دقيقه تا 32 درجه و 32 دقيقة عرض شمالي از خط استوا در شمال غربي استان خوزستان قرار دارد . اين شهرستان از شمال به شهرستان انديمشك ، از شرق به شهرستان شوشتر ، از شمال شرقي به شهرستان دزفول ، از جنوب غربي به شهرستان دشت آزادگان از غرب به نوار مرزي عراق و از شمال غربي به استان ايلام محدود است . ارتفاع اين شهرستان از سطح دريا 87 متر است . جمعيت شهرستان شوش در آخرين سرشماري 220000 نفر است كه حدود 91000 نفر آن در شهر شوش و بقيه در شهر الوان و روستاهاي توابع شهرستان و يا بصورت عشاير ( كوچ نشينان ) ساكن هستند . اين شهرستان داراي سه شهر ( شوش ـ الوان و حُر ) دو بخش (مركزي و شاوور ) 7 دهستان و 220 روستا مي باشد . فاصلة شوش تا اهواز مركز استان خوزستان 110 كيلومتر و تا تهران پايتخت ايران 770 كيلومتر مي باشد .
دشت ياد شده نوار نسبتاً كم عرضي است كه در دو طرف شرق و غرب به رودخانه هاي دز ( حميدآباد ) و كرخه محصور گشته و رودخانة شاوور به موازات آنها در وسط شهر جريان دارد . شوش در زمان باستان به نامهايي نظير ( سوس ـ سوسن ـ سوزا ـ سوسيانا و شوشن ) نيز مهشور بوده و هم اكنون با پسوند دانيال به شوش دانيال (ع) در ايران و بين جهانگردان بين المللي با همان نام شوش معروف است .
شـهـر شـوش از 12 منطقة شهري تشكيل شده و مردم آن متشكل از « لُر ـ عرب ـ بختياري ـ دزفولي و عده ايي ترك و كرد از استانهاي قزوين ـ آذربايجان غربي و شرقي ـ لرستان ـ ايلام ـ كردستان و كرمانشاه كه به خاطر اشتغال به اين منطقه آمده اند و بالاخره عده ايي عراقي و افغاني ميباشد .
وجود تأسيساتي عظيم همچون « شركت كشت و صنعت نيشكر هفت تپه ـ طرح نيشكر ميان آب ـ كاغذسازي پارس هفت تپه ـ حرير سازي خوزستان ـ خوراك دام هفت تپه ـ شركت قند و تصفية شكر ـ كارخانة شير پاستورة منطقه ايي خوزستان ـ كارخانجات متعدد ذرت خشك كني و موزائيك سازي و همچنين مرغداريهاي فراوان و بالا بودن كيفيت خاك كه به طلاي سبز ايران مهشور شده ، باعث گرديده كه سالانه جمعيت آن بطور چشمگيري افزوده گردد .
ميانگين حداقل سرماي روزانه در دي و بهمن ماه 3 درجه و ميانگين گرماي روزانه در تير و مرداد 50 درجه بالاي صفر است . مقدار بارندگي بطور متناوب از 240 تا 520 ميليمتر بوده و فصل بارندگي معمولاً از آبانماه آغاز و تا پايان ارديبهشت سال بعد ادامه دارد . وزش باد در شهرستان شوش غالباً غربي است ، يعني كلاً شوش منطقة بادخيزي است و در فصل پائيز بادههاي موسمي زياد ميباشد .
مقبرة دانيال نبي (ع) :
دانيال يكي از پيامبران بزرگ بني اسرائيل در قرن هفتم قبل از ميلاد است . دانيال به زبان عبري مفهوم خدا حاكم من است را دارد . احوال و سيرت آن حضرت در تاريخ چنين بيان شده كه وي جواني و پيريِ خود را وقف خدمت به خداوند نمود و صفا و طهارت خود را همواره حفظ كرد . در ميان ساحرانِ آن دوره پاك و منزه بود و در حضور شاهزادگان بت پرست نام خدا را اقرار مي نمود . در هنگام جواني و در سال سوم سلطنت يهوياقيم ( 655 قبل از ميلاد ) وي را به دربار بخت النصر ( پادشاه بابل ) در بابل به اسارت بردند . كلدانيان او را بلشصر موسوم نمودمد و دانيال نبي بر علوم كلدانيان و زبان مقدس واقف گرديد و درحكمت بر آنها فزوني يافت . اولين واقعه اي كه سبب نفوذ دانيال نبي گرديد ، تعبير خواب بخت النصر بود كه در سال دوم سلطنت خود ديده بود ، دانيال به واسطة تعبير خواب ، پيغمبريِ خود را آشكار نمود و در نتيجه آن حضرت مورد توجه بخت النصر قرار گرفت و وي را بر ولايت بابل حكومت داد و به رياست سلسلة علما سرافراز گشت .
اكنون مقبرة وي در شوش قرار دارد ، در آغاز قرن حاضر به بعد به دليل ارزش ـ اهميت و معجزات حضرت دانيال (ع) ، عده اي در اطراف بقعة آن حضرت ساكن شدند .
در گذشته بقعة دانيال (ع) داراي دو حياط بود ، حياط اول كوچك بود و براي استقرار هيئت زنجيرزنان قاسمه در نظر گرفته شده بود و يك حياط بزرگ و وسيعتر كه از سه طرف داراي اطاقهايي كه براي اقامت زوار تخصيص شده بود . اما هم اكنون هر دوحياط يكي شده و هيئت زنجيرزنان قاسميه بجاي ديگري و در جوار حرم دانيال(ع) نقل مكان نمود .
گنبد مقبرة دانيال (ع) مرتفع ، پائين آن به شكل كثير الاضلاع شش ضلعي است كه هر ضلع آن به طول شش قدم ميباشد ، در روي اين كثيرالاضلاع كه به منزلة پاية گنبد است ، دوايري بريده اند و خود آن دواير را نيز به صورت كثير الاضلاعهاي مخروطي در آورده اند كه تعداد اين اضلاع ، مربع هاي فوقاني و تحتاني است و هنگامي كه خورشيد به گنبد مي تابد ، سايه روشنهاي بسيار زيبايي در روي مربع هايي كه يك در ميان محدب و مقعرند ايجاد مي شود . مجموع گنبد به شكل مخروط مي نمايد .
قلعة شوش :
قلعة شوش به دست هيئت باستان شناسي فرانسوي در سال 1897 ميلادي بر روي بلندترين نقطة شهر شوش ( آكروپل ) بنا شده است و شباهت بسيار زيادي به زندان باستيل فرانسه دارد . اين قلعه با استفاده از آجرهاي به دست آمده از كاخ داريوش و تعدادي از آجرهاي منقوش به خط ميخي چغازنبيل بدست معماران دزفول و با نظارت هيئت فرانسوي بنا شده است . اين قلعه تا پيش از انقلاب اسلامي در اختيار فرانسويان بود و پس از آن به عنوان پايگاه باستان شناسي شوش مورد استفاده قرار گرفت .
مجسمة معروف ملكة ناپيراسوستون ، لوح قانون نامة حمورابي و ليوان مشهور سفالي شوش به رنگ نخودي و نقش بز كوهي از مهمترين آثار به دست آمده از اين مكان است . قلعة شوش كه بناي آن 15 سال به دراذا كشيد و دژ دفاعي باستان شناسان فرانسوي در برابر هجوم ها و يورشهاي قبايل و عشاير منطقه بوده است ، در طول جنگ تحميلي ، ده ها بار مورد اصابت گلوله هاي توپ و خمپارة دشمن بعثي قرار گرفت و يكي از آثاري است كه ستاد بازسازي استان خوزستان مستقيماً مرمت آن را بعهده گرفت .
قلعة شوش
كاخ اردشير دوم:
پس از حملة ناموفق اسكندر به ايران ، اردشير دوم كاخي زمستاني در شوش بنا كرد . به گفتة كارشناسان ، اين كاخ در حملة آشوربانيپال ويران شد . محوطة كاخ كه به استناد مطالعات باستان شناسي داراي گچ بري ها و نقش هاي تزئيني بسيار زيبايي بوده ، به طور مكرر مورد اصابت گلوله هاي دشمن در جنگ تحميلي قرار گرفته است .
كاخ آپادانا :
كاخ آپادانا اقامتگاه داريوش و چند پادشاه هخامنشي بوده است . اين كاخ كه داراي قدمتي فراتر از تخت جمشيد است ، در فصل گرما مورد استفادة شاهان هخامنشي قرار مي گرفته است .