کد خبر:
2054
ارسال شده در مورخه :
سه شنبه، 15 اسفند ماه، 1391 -
03:30
یادداشت/ علیرضا بختیاری
آرگو و سینمای ما!!
ایران انا: این روزها بحث مهم فضای سیاسی فرهنگی موجود در رسانه های ما فیلم ارگو و جایزه اسکار تعلق گرفته به آن است فیلمی که به فرار 6 دیپلمات آمریکائی دارد که در سال 58 و بعد از تصرف لانه جاسوسی آمریکا که عنوان سفارت را داشت صورت گرفت... |
این واقعه در شکل اصلی خود از طریق سفارت کانادا و با صدور گذرنامه کانادائی برای این افراد انجام گرفته است و با توجه به وضعیت کشور در ان موقع از لحاظ نظم و انضباط که شکل خوشایندی هم نداشت فرار آنها به راحت ترین شکلی که کسی بتواند تصور انرا بکند انجام گرفت اما همین موضوع دست مایه ساخت فیلمی شد که اکنون باعث بحث ها و میز گردهای بسیاری در کشور ما شده است و در این میان بعضی صحبتها و اظهار نظرهای افراد محل تامل است منباب نمونه سخنان اقای خسرو معتضد که بعنوان مورخ در مورد وقایع آن زمان مطالبی را بیان میکرد و از اینکه کارگردان این فیلم مطالب دروغی را که حاصل عدم مطالعه است را در این فیلم آورده است و گفت که اگر این فرد به ایران بیاید به او خواهد گفت که مطالعه بکند !!!!! و بعد فیلم بسازد !!!!!!!!! یکی از نکاتی که همواره در بیانات اهل فرهنگ و سیاست ما کرارن دیده و شنیده شده بی سوادی طرف مقابل و عدم توجه به حقایق است !! که همین گونه اظهار نظرها حاکی از عمق شناخت این عزیزان از کسانی است که سر دشمنی با ما دارند ، مثلی وجود دارد که هر کس از ظن خود شد یار من ! و این به یک باور در نزد مدعیان فرهنگی ما است که تئوریسن ها و عاملین اجرائی پروژه های جهان غرب با کمترین شناخت و آگاهی از طرف مقابل اقدام به تولیدات خصوصن فرهنگی میکنند .... باید به این طرز تفکر افسوس خورد و گریست .... ایا واقعن سازنده فیلم آرگو هیچ شناختی از وضعیت ایران نداشته است و ندارد ؟ و همین طور از سر حدس و گمان تصاویری از ایران 58 را بتصویر کشیده ؟ و از یک سوی دیگر ناراحتیم که چرا سینمای ما اقدامی برای مقابله نمیکند ؟ یکی از ضعف های ما این است که سینما و رسانه های تصویری جهان غرب را همانند خودمان متصوریم یعنی یک کارگردان بعد از مدتی هنرپیشگی و یا ساخت چند کلیپ و فیلم کوتاه بیکباره میشود فیلم ساز یعنی همان چیزی که در سینمای حال حاضر ما در جریان است ! یعنی استیون اسپیلبرگ و یا کاپولا و یا ..... با همین طرز تفکر و تنها یک احساس نیاز وارد این فضا شده و قضا قورتکی فیلمهائی میسازند در حد اسکاری که ما آن را یک جایزه مسخره متصور میشویم ؟ نه عزیزان آنها حساب شده و بسیار هوشمندانه وارد این عرصه میشوند کارگردان آنها یک پازل را قبل از تولید طراحی میکنند ، در تولیدات آنها هر چیز حساب شده است همین فیلم آرگو نامش را از اساطیر یونان گرفته مثل خیلی فیلم های دیگرشان ، بسیاری از تولیدات آنها از مستهجن تا به اصطلاح صاحب کلاس شان هیچ گاه بی حساب و کتاب ساخته نمیشود شما در هیچ فیلم آمریکائی غیر ممکن است پرچم آمریکا را ولو در روی یک قوطی سیگار نبینید و بسیاری نکات ریز و درشت دیگر حال باورمان بشود که سازنده گان ارگو بی هیچ شناختی بیایند مردم ما را آنگونه بنمایش در بیاورند ؟ نه هدف آنها ایجاد فضای ذهنیتی خاص و طراحی شده ای است که دیده میشود همین و بس یعنی همان کاری که در یازده سپتامبر با افکار جهان و خصوصن آمریکا و اروپا شد ، مثل دیگری میگوید عقل مردم به چشمشان است و در علوم ارتباطی این نکته بیان میشود که 85 درصد دریافت اطلاعات انسان از طریق چشم است خوب با این وصف ایا سینما بعنوان یک رسانه تصویری بهترین راه برای تحت تسلط در آوردن افکار مخاطب نیست ؟ ایا سینمای ما همچون آنها دارای افرادی است که برای نظام اسلامی و ایرانی مطالعات عمیق و حساب شده داشته باشند ؟ ایا ما مانند آنها دارای سینمائی هستیم که نویسنده فیلم نامه اش تخصصی عمل کند و با مطالعات عمیق و بهره گیری از دانش تاریخی و فلسفی فیلم نامه بنویسد ؟ هرگز و هرگز ، براستی تا الان در زمینه دفاع مقدس چه کرده ایم ؟ از هر بعد آن که بخواهی فکر بکنی کارها بصورت اتفاقی بوده است و تصمیمات لحظه ای وهیئتی ، بدون هیچ کار کارشناسی ، براستی بر اساس گزینه های ایدئولوژیکی و گذاره های دفاع مقدس ما چند فیلم ساخته ایم ؟ تقریبن بخواهم خوش بینانه بگویم صفر ....بله صفر و همین و بس ، اینکه چند نفر را لباس نظامی بپوشانیم و یک خاکریز و چند حاجی و سید و انفجار ردیف کنیم از دید دوستان شد سینمای دفاع مقدس یعنی همان سینمائی که امثال استیون اسپیلبرگ برای ساخت فیلم نجات سرباز رایان می اید در ادبیات دفاع مقدس ما تحقیق میکند و فیلمی را میسازد که از لحاظ فضا و پی رنگ متفاوت با تمام فیلم های ژانر جنگی آمریکا میشود و اگر بخواهم درست تر بگویم اگر روزی استیون اسپیلبرگ یهودی صهیونیست بخواهد فیلم دفاع مقدسی برای ما بسازد قول میدهم که همه باورشان میشود که سازنده اش یک شیعه دوازده امامی بچه بسیجی بوده است ...........چرا ؟ چون انها برای ساخت و پردازش فیلمهایشان پروژه ای تعریف میکنند که بتواند در آن افکار و فلسفه فکریشان را جا بیاندازند ، آری آنها فیلم را تنها برای گیشه نمیسازند بلکه فیلم را برای جا انداختن یک اندیشه و تفکر میسازند تفکری که همواره به غرب بصورت یک ناجی بنگرد و به ماها ثابت کنند که ما همین هستیم و بیشتر از این نمیتوانیم باشیم و این تفکر بدرستی جا افتاده است چون فکر کردند و بعد عمل و حال به سینمای خودمان نگاهی بیاندازیم مثلن می آئیم و به فیلم روزهای زندگی لقب فیلم دفاع مقدس داده و آنرا بهترین فیلم دهه فجر سال قبل اعلام میکینم ولی کسی از خودش سوال نکرد که این چه فیلم دفاع مقدسی است که در ان موقع اعلام آتش بس و شادی پزشک شاکی کسی از مجروحین معترض نیمشود و همه در جشن او شریک میشوند !! کسی نپرسید که چرا وقتی آن رزمنده پیر ...پیر با تن زخمی قصد دوباره جنگیدن با دشمن را دارد چرا آن دو رزمنده دیگر هدف از جنگیدن را پیروزی اعلام میکنند و البته آن دو نفر جوان هستند و چرا در بیمارستان صحرائی از زبان حتی یکی از مجروحین ذکر نام ائمه ای را نیمشنویم و های دیگری که اگر بگویم این فیلم اتفاقن ضد دفاع ترین فیلم دفاع مقدس است دروغ نگفته ام !! صحنه حجوم رزمنده های تشنه بسوی اب یکی از زشت ترین صحنه ها بود که در میان بچه های رزمنده باورش سخت بود ایا این است فرهنگ دفاع مقدسی که ما در جبهه ها شاهد آن بودیم که بچه های زخمی دیگری را بر خود ترجیح میدادند ؟ البته در اینجا قصدم نقد این فیلم نیست بلکه منباب نمونه اشاره ای شد به هر حال آنها برای تمام کارهایشان برنامه دارند و اگر شکستهائی را هم داشته اند این سنت الهی است و تدابیری که فرزندان روح الله در جاهای دیگر نقشه های آنان را بر اب نموده اند نه دستگاه عریض و طویل به اصطلاح فرهنگی ما.
راوی و پژوهشگر دفاع مقدس
انتهای خبر / پایگاه خبری ایران آنلاین (ایران انا) / کد خبر 3133 - 91
امانت داري و اخلاق مداري
استفاده از اين خبر فقط با ذکر منبع مجاز است.
|