ویژگی ها و معیارهای دولت اسلامی

اگر بخواهیم شاخصه های حکومت را بیان کنیم شاید دهها شاخصه مهم را بتوانیم ذکر کنیم.

اولین شاخه اصلی دردولت اسلامی، اقامه دین الهی یعنی حاکمیت در قبال دین مردم، مسئول است. در واقع میزان سنجش هر دولتی چنانچه در حاکمیت کشور اسلامی باشد اساس کارش بر اقامه دین خداست. و اگرحکومت یا دولت اسلامی نتواند اقامه دین خداکند ان حکومت،حکومت علوی نیست. امروز در نظام اسلامی، همه کارگزاران حکومت ازپایین تا بالا از رهبری، از رئیس جمهور از وزرا و... همشان باید همت کنند تا در جمهوری اسلامی دولت اسلامی منظور برشاخص های تعریف شده تحقق یابد.

دومین شاخصه اصلی در دولت اسلامی عدالت طلبی است یعنی اجرای عدالت باید جزء اهداف دولت باشد. وظیفه ذاتی حکومت اجرای حق است حکومت یعنی حکمیت، حکمیت یعنی حکم کردن، پس حکم کردن در دولت اسلامی باید براساس حق باشد این می شود اجرای حق عدالت طلبی. حکومت و دولت اسلامی باید بنایش بر اجرای حق وعدالت باشد اگر اجرای حق وعدالت برمبانی اصولی وخواسته حضرت امیر(ع) درعلم کشور داری در نظام اداره علوی را فراموش کنیم اساس نظام را زیر سوال برده ایم مانمی توانیم وحقی نداریم که بگوئیم چون نمی توانیم مثل حضرت امیر(ع) اجرای حق کنیم پس تکلیفی هم نداریم نه! اجرای حق وعدالت فریضه و وظیفه دولت اسلامی است. دراجرای حق و عدالت دفاع ازمظلوم تا حصول به اطمینان از فرد مورد ظلم واقع شده از اصول و وظیفه حاکمیت است اما در اجرای این فریضه تا جایی که اثبات شود فرد و یا احدی ظالم است تا اخرین درجه اجرای حقوق اسلام کوتاهی نخواهد کرد.

سومین گام وشاخصه مبارزه بافساد ورانت خواری است یعنی مبارزه بافساد باید ازپایه های اصلی حکومت ودولت اسلامی باشد. برای مبارزه با فساد و رانت خواری باید از میان همین دستگاههای حاکمیتی شروع شود تا برسد به طبقات پائین دست باید برای جامعه مورد وثوق باشد.

چهارمین گام مردم داری ومردم باوری است. درحکومت ودولت اسلامی و ولایی رابطه محبت آمیز با مردم از روی احترام و اکرام یک اصل مهم و غیر قابل انکار است. هر جا مردم باشند باید مسئولین در کنارشان و همراه و همپای آنان حرکت کنند نباید در حکومت اسلامی مردم نیازمند امکاناتی باشند و دولت ان را دریغ کند. اگر بر رفع احتیاجات و حل مشکل مردم با موانعی انهم ازموانع و دست اندازی و سنگ اندازی های خواص پرنفوذ برخورد کردید مردم را برخواص ترجیح دهید. دراجرای وظایف محوله تمام مسئولین باید همت خودشان را جزم کنند، طرفداری ازمردم باید به معنای واقعی کلمه درجامعه پیاده و نمایان شود برای ادای وظیفه نباید بر مردم منت نهاد در اجرای وظیفه هرگونه منتی می تواند حسنات ایجادشده را ازبین ببرد.

گام پنجم پاکدامنی است. حاکمیت و کارگزاران دولت و حکومت اسلامی باید از آلودگی ها به دور باشند. اگر درحکومت اسلامی خدای ناکرده مدیری الوده باشد از ان مدیر اجرای فریضه اقامه عدل بر نمی اید. واگر ان فرد نتواند اقامه عدل و اقامه دین الهی نماید به تبع برهرالودگی دیگری رضایت می دهد و چون رضایت دهد ان دستگاه متولی امربه فساد دچارمی شود.

ششمین شاخص ساده زیستی مسئولین است. اگر در مسئولی انهم در حکومت و دولت اسلامی دنیا طلبی دیده شود نقض است، باید نگاه کرد ببینیم کجای زندگی مان را اشتباه کرده ایم که مثل اشراف شده ایم باید مقیاس حرکت درزندگی اجتماعی ما شخصیت الگوی حضرت امیر(ع) باشد مدیر حکومت اسلامی نباید به فکر رسیدن به مناسب دیگر تصاحب جایگاه و مقام باشد. اخلاق اسلامی، ساده زیستی، رفتارمناسب دفاع ازمظلوم، بیان حقایق عدالت و اسلام از ملزومات شاخص ساده زیستی در دولت اسلامی است. حفظ امانت، پاسداری از منافع عموم و بیت المال، جلوگیری از تصرف آن آباد کردن و توسعه همه جانبه امور جز این موارد محسوب می شود.

اما گام اخر و هفتم صداقت و صراحت است. مدیر و عضو دولت اسلامی در هر جایگاهی که هست باید انچه به بیان حقایق وحق نزدیک است را با مردم درمیان بگذارد و مطرح کند. وی باید انچه به اصلاح امور دولت و جامعه کمک می کند را عمومی نماید اگر نتواند کار کند اگر نشد که برنامه و  اهدافش تحقق نیابد بگوید خودرا نقد کند. مسئول باید راست بگوید تا مردم نیز به او اطمینان کنند، وقتی مردم به او و ساختار اعتمادکنند انگاه است که پایه های مقاومت وپایداری نظام محکم می ماند و همچون درختی تنومند رشد می کند.

انتهای خبر / پایگاه خبری ایران آنلاین (ایران انا) / کد خبر 3149 - 91