به گزارش ایران انا، تحصیلات ابتدایی را در همان روستا و راهنمایی را همراه برادر بزرگترش، حاج قربان قائم مقام- که بعدها از افراد مورد اطمینان محل شده بود – در شهر گنبد با موفقیت سپری نمود.

بعد از اتمام این دوره، تحصیلات متوسطه اش را در رشته علوم تجربی در دبیرستان شهید مطهری آزادشهر ادامه داد.

او در تمام دوران تحصیل، شخصی جدی، کوشا و مصمم بود و با توجه به درآمد کم خانواده بسیار قانع و کم توقع بود.

در سال 1361 به ندای امام بزرگوار (ره) لبیک گفت و به دانشگاه بزرگ انسان سازی (جبهه) اعزام شد و به مدت چهار ماه در جبهه های جنوب همدوش رزمندگان اسلام، با مزدوران بعثی به نبرد پرداخت. در سال1362 نیز دوباره به میدان های نبرد عزیمت نمود.

او همواره اعزامش مصادف با عملیات بود و با توجه به شجاعت و توانمندی اش، به عنوان مسئول رسته رزمی انتخاب می شد. البته درکنار امر جهاد، از درس و تحصیل نیز غافل نبود ودر سال 1364 موفق به اخذ مدرک دیپلم شد.

پس از آن، به جهت علاقه به فراگیری علوم دینی، همراه برادر کوچکترش به حوزه علمیه قم هجرت نمودند و در مدرسه محمد رسول ا... (ص) مشغول فراگیری دروس حوزوی شد.

شهید یکی از بسیجیان مخلص و فعال بود. در انجام امور خیریه از جمله رسیدگی به امور مسجد، تشکیل کلاس های مذهبی، برگزاری مراسم سوگواری شهدا و رسیدگی به خانواده های بی بضاعت و کم درآمد فعالیت داشت. اغلب دیده می شد که افراد مسن برای رفع مشکلات خود به ایشان مراجعه می کردند.

وی به دلیل احساس مسئولیتی که داشت، مجددا در تاریخ 22 بهمن ماه سال 1365 حوزه را به عزم جبهه ترک گفت و در هفت تپه  در گردان امام محمد باقر(ع)  سازماندهی شد. تا اینکه به عنون مسئول رسته در مرحله سوم عملیات کربلای 5  شرکت نمود. سرانجام در تاریخ 13/2/66 در منطقه عملیاتی شلمچه به اتفاق چند تن از همرزمانش، نام خویش را در کاروان شهدای ساکنان حرم الهی ثبت نمود و با رشادت تمام، بهشت برین را جایگاه ابدی خویش ساخت.

فرازهایی از وصیت نامه شهید رمضان قائم مقام
خداوندا من به جز یک کلمه هیچ نمی دانم و آن لطف و مهربانی تو نسبت به بندگان گناهکار است. اینک که خداوند نظری از روی مهربانی به این ملت ستمدیده کرده و شما را از افراد مخلص و پیرو خویش و ادامه دهندگان راه دین خویش قرار داده و به شما رهبری عطا کرده که نمونه اش بعد از صدر اسلام تاکنون بر هیچ کشور وقبیله ای ارزانی نداشته  و مهدی صاحب زمان را، صاحب و سرپرست کشور شما قرار داده، قدر این همه نعمات را که از روی کرم به شما داده بدانید و سخنان فرزند رسولش، فرزند ائمه معصومش را گوش کنید و بدان عمل نمایید. تا جایی که جان در بدن دارید، هرگز از او دوری نجویید که در دریای متلاطم گروهک ها و دسته های منحرف غرق خواهید شد. از غرق شدن در دنیای مادیات و افتادن در دامن  دشمنان اسلام نجات خواهند داد و اگر توانی در بدن داشتید، کوشش کنید تا درس دین (طلبگی را) بخوانید و ادامه دهیدکه این راه ، راه انبیا و ائمه معصومین (ع) بوده است.
امت حزب ا... از آمدن فرزندان خود به جبهه ها ممانعت نکنید، زیرا این امتحان بزرگی است که خداوند توسط این امتحان افراد نیکو و مخلص را از افراد سست ایمان تفکیک می کند. عزیزان وبزرگواران، قلب های نورانی خودر ا با ذکر گفتن، به خدا نزدیک تر کنید و نگذارید که با گناه، قلب شما سیاه و پرده ای بین شما و خدا قرار بگیرد و خدای ناکرده، خدا نیز شما را فراموش کند.
خواهران گرامی، با حجاب خود، روح شهدا را شاد کنید و دنباله رو راه زینب (س) باشید. خود را از بند شیطان توسط نماز ودعا برهانید که این باعث خوشنودی خدا خواهد شد. برادران و خواهران مومن و مومنه ! مرگ انسان بعد از چندی فرا می رسد و انسان با مرگ زندگی جدیدی را آغاز می کند اگر می خواهید در زندگی نوین خود شاد و خوشحال و ائمه را در کنار خود بنگرید، عمل صالح انجام دهید که این خوشحالی خدا و رسولش را در بر دارد. آیا کسی از شما دوست دارد که در این دنیا بی بهره و در آخرت هم از لطف خدا به دور باشد. اگر دوست ندارید، خود را همیشه در محضر خدا ببینید و از او مغفرت بخواهید، چرا که او بهترین عفو کننده است. امیدوارم که خداوند به خاطر دعاهای خیر شما، این بنده گناهکار را که از میان شیاطین گریخته تا خود را به جاده مستقیم الهی برساند، پس از کرم، کمک کند تا بتوانم این مقصد را با چشم کورم پیدا کنم و چشم به وسیله نور تابان این جاده مستقیم، روشنایی یابد و به هدف واقعی که در انتظارش بودم، برسم.
والدین گرامی، خداوند می فرماید: که هرگز به فرزندان و مال دنیا دل نبندید زیرا که این همه برای آخرت دستگیر انسان نمی شود وانسان فقط با اعمالش تک و تنها می باشد هرگز ناراحت نباشید و خدای را شکر کنید که فرزند شما در راهی قدم گذاشته که رضای خدا ورسولش در آن بوده است. والدین محترم، آیا من از فرزند امام حسین (ع) یا از شهدای دیگر بهتر بودم، اگر ترجیح نمی دهید پس هرگز برای من غصه نخورید و زاری نکنید. تو خودت گفتی که تو را از کوچکی فدای ابوالفضل کردم. پس دعا کن همانطوری که ابوالفضل شهید شد، من هم آنگونه پیش معبودم بروم و از اینکه کم نورترین چراغت خاموش شد، ناراحت نباش و خدا را شکرگزار باش که در راهی فرزندت را دادی که خشنودی خدا و ائمه اطهار را در برداشت. می دانم که من بعد از مدتی از ذهن شما بیرون خواهم رفت و از یادها می روم، این مسئله ای نیست. اما هرگز اسلام عزیز و روحانیت اصیل را از یاد نبرید. زیرا با از یاد بردن اسلام، دیگر نه دنیایی دارید و نه آخرتی.
برادران عزیز و گرامی، امیدوارم که با زبان و عمل خود محافظ این انقلاب باشید، زیرا تمامی مستضعفان جهان،  چشم به این انقلاب دوخته اند و امیدوارم که شما هیچگاه دست از انقلاب برندارید و به مبارزه خود ادامه دهید. در جامعه طوری باشید که هرگاه مردم شما را دیدند، به یاد خدا بیفتند و همیشه به مستضعفان و مستمندان کمک کنید.  خانواده گرامی، امیدوارم از این قطره خونی که در راه خدا ریخته شده (آن هم معلوم نیست مورد رضای خدا قرار گیرد یا نه ) هیچگونه صحبتی در بین افراد، از من گفته نشود زیرا مزد و اجر را از خدا می خواهم نه از مردمی که چندین سال در زیر چکمه های شرق و غرب بوده اند./وصیت نامه شهدادفاع مقدس و استان گلستان

انتهای خبر / پایگاه خبری ایران آنلاین (ایران انا) / کد خبر 3262 - 91