در آستانه سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، و آغاز دهه مبارک فجر نگاهی گذرا به برخی مولفه های انقلاب اسلامی داریم.
اندیشمندان در تئوری های انقلاب هر کدام از دریچه ای انقلاب ها را مورد بررسی قرار داده اند. برخی نگاهی طبقاتی، عده ای مباحث توسعه ای و گروهی هم مباحث ساختاری را مد نظر قرار داده اند از جمله آنها می توان: تئوری مارکسی انقلاب (مبارزه طبقاتی)، نظریه بسیج منابع چارلز تیلی، نظریه توسعه نامتوازن هانتینگتون و.. را نام برد.
انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های سیاسی- اجتماعی قرن بیستم، نه تنها موجب تحول و دگرگونی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران گردید، بلکه حوزه نظریه های سیاسی- اجتماعی مربوط به انقلاب ها نیز از این تغییرات مصون نماند . تمام نظریه هایی که مدعی تبیین و پیش بینی انقلاب ها بودند، به خاطر ناتوانی در پیش بینی و تبیین این پدیده بزرگ، مورد چالشی اساسی قرار گرفتند. از این رو برخی از اندیشمندان و نظریه پردازان، درصدد تعدیل و اصلاح آنها برآمده اند.
در جهان دو قطبی که نظام های سرمایه داری و کمونیستی نمادش بودند، هر کدام پایان تاریخ و آرمانشهری را در ایدئولوژی هایشان به تصویر می کشیدند. یکی پایان تاریخی لیبرالی را بر اساس سبک زندگی غربی و نگاه سود محور و دیگری رسیدن به کمون اولیه یا جامعه بی طبقه را مطرح می کرد.
روح سرمایه داری که زاده اخلاق پروتستانی بود نگاهی سکولار داشته و دین را مربوط به حوزه خصوصی می دانست و آن را از حوزه عمومی خارج کرده بود. روح کمونیستی نیز که شعار برابری می داد دین را افیون توده ها می دانست و اجر و قربی برای معنویت قائل نبود و ماتریالیسم و ماده گرایی را سر منشا شعارهایش کرده بود.
اولی غافل از گستره دین و ظهور و بروز گفتمان مبتنی بر دین بود و رویکردی سود پرستانه و سرمایه محور داشته و دچار بحران معنا شده بود و دومی از جوهره و ذات دین غافل بوده و رویکردی ماده گرایانه داشته و دچار پوچ گرایی و هیچ انگاری شده و فاقد خلاقیت و معنویت بود.
مقام معظم رهبری بسیار زیبا فرموده اند که " امام بزرگوار ما با ارائه مکتب سیاسی اسلام ، خط بطلان برهمه تلاشهای فرهنگی و سیاسی دشمنان اسلام در طول یک قرن و نیم گذشته کشید".
در دنیای بی روح و اسیر تلاطمات زندگی ماشینی، اتفاقی بزرگ در راه بود؛ اتفاقی که ضالین و مغضوبین تاریخ را که همان دو بلوک غرب و شرق عالم بودند را متوجه ریل اصلی و صراط مستقیم کرد. آن اتفاق بزرگ انقلاب اسلامی ایران بود که به قول فیلسوف فرانسوی" میشل فوکو" (انقلاب ایران روح یک جهان بی روح بود)، و میرفت تا بشر رفته در خواب را بیدار کند.
این انقلاب پس از قرنها تئوری جدایی دین از سیاست و نظامهای حکومتی لائیک که بر دنیا سیطره داشتند را به کناری زده و پیوند و همبستگی دین و سیاست و نظام مبتنی بر قوانین الهی را که شامل موازین و آموزه های دینی بود را به منصه ظهور رساند و مهر پایانی بر جاهلیت مدرن و قرن بیستمی بشر زد. انقلابی که ثمره مبارزات ضد طاغوتی بوده و شعارش استقلال،آزادی و جمهوری اسلامی می باشد، شعار نه غربی و نه شرقی میدهد و جریانی تازه در تاریخ به راه می اندازد که این نشانگر آن است که دین فقط برای اخرای بشر نیست بلکه برای دنیای بشر هم برنامه دارد.
یکی از مهمترین ویژگی های هر انقلابی، نقش رهبری آن است. امام خمینی(ره) بزرگمردی بود که ابراهیم وار بتهای زمان را شکست و بناهای طاغوتیان زمان را با ندای اسلام و قرآن در هم شکست.
به فرموده مقام معظم رهبری:نکتهى اساسى در انقلاب ما این بود که نقش مردم با پیروزى انقلاب تمام نشد؛ و این از حکمت امام بزرگوار ما و ژرفنگرى آن مرد حکیم و معنوى و الهى بود. او ملت ایران را بدرستى شناخته بود، ملت ایران را باور کرده بود، به سلامت و صداقت و عزم راسخ و توانائىهاى ملت ایران ایمان داشت(1)
یکی از شاخصه های انقلاب اسلامی ایران عزت دادن به مسلمین جهان در شرایط بلوک بندی جهانی بود. به فرموده رهبر معظم انقلاب: انقلاب اسلامى، در سطح جهان به اسلام و مسلمین عزّت بخشید. این یک واقعیت است. پیش از آن، مسلمانان - اعم از جوامع، دولتها و شخصیتهاى مسلمان - در هر جاى دنیا که بودند، احساس انفعال مىکردند و براى خود و پیامشان ارزشى قائل نبودند. یک عدّه متفکّرین دلسوزِ مسلمان، از اسلام دفاع مىکردند؛ اما دفاع آنها نه از روى قدرت و عزّت که از روى دلسوزى و دلسوختگى بود. زیرا اسلام در غربت به سر مىبرد. در افریقا،در آسیا و در خاور میانه، چقدر کشورهاى اسلامى وجود دارد که در آنها نظامهایى رفت و نظامهاى دیگرى آمد؛ اما همه جا مسلمانان در انزوا و عزلت بودند. مقصود این است که با پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، اعتزاز و افتخار و مباهات به اسلام، در مسلمانان زنده شد. اسلام، عزیز شد و مسلمان احساس کرد که اسلام مایه سربلندى اوست. این هم از برکات انقلاب اسلامى بود. (2)
از شاخصه های انقلاب اسلامی ایران مردمی بودن آن است همانگونه که مقام معظم رهبری فرموده اند: انقلاب عظیم ما از لحاظ کیفیت پیروزى، انقلابى استثنایى بود. یعنى واقعاً انقلابى با این ابعادِ عظیمِ مردمى که به وسیله حضور مردم در خیابانها و در فضاى شهرها و روستاها پدید آید و در آن، با حضور همه مردم، علیه رژیم حاکم مبارزه شود، تا آن زمان لااقل در انقلابهاى دوره خود ما سابقه نداشت. همه انقلابهایى که تا آن روز در اطراف و اکناف دنیا اتّفاق افتاده بود - از جمله انقلابهاى چپ و مارکسیستى امریکاى لاتین و افریقا و آسیا و جاهاى دیگر - از نوع و شکل دیگرى بود.انقلاب ما به برکت حضور مردم شکل گرفت؛ مردمى که حضورشان در صحنه، ناشى از اعتقادات دینى بود.(3)
می توان گفت در حقیقت انقلاب اسلامی ایران، اسلام را به مثابه صراط می دید. شاهراه اصلی و صراط مستقیمی که تحولی بزرگ را در دوران معاصر رقم زد.
پی نوشتها:
1- بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه 20 /07/90
2- بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نمازجمعه 14/11/73
3- بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نمازجمعه 14/11/73
نگارش: محمد ستاری