آرمان : محسن غرویان از مدرسان فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم در سال ۱۳۵۸ شروع به تحصیل علوم حوزوی کرد. از اساتید وی میتوان به آیات عظام وحید خراسانی، فاضل لنکرانی، شیخ جواد تبریزی، مکارم شیرازی و جوادی آملی اشاره کرد. محسن غرویان همچنین دارای ۴۰ تالیف است.غرویان در گفتوگوبا آرمان با تحلیل ریشههای انحراف اطرافیان احمدینژاد تصریح میکند «برخی رفتارها در دولت گذشته مانند صندلی خالی گذاشتن برای امام زمان نشاندهنده عمق انحراف فکری وعوامفریبی است.» وی به ماجرای دیدار احمدینژاد و آیتا... جوادی آملی و طرح مبحث وجودهاله نور در هنگام سخنرانی احمدینژاد در سازمان ملل اشاره میکند و تصریح میکند «ما که از نزدیک با آیتا... جوادی در ارتباط هستیم متوجه شدیم که آیتا... جوادی طرح این مباحث را جدی نگرفتند» در ادامه متن گفتوگوی آرمان با محسن غرویان را از نظر میگذرانید.
به تازگی برخی از اصولگرایان طرح عبور از روحانی را مطرح کردهاند. به نظر شما طرح این تئوری یک ضد تاکتیک سیاسی برای برونرفتن اصولگرایان از بحران است یا اینکه اصولگرایان با طرح چنین مسائلی قصد دارند فضای بازی سیاسی را به هم بزنند؟
طرح اینگونه مسائل ایجاد یك موج كاذب سیاسی است. کسانی که چنین مسائلی را مطرح میکنند بیش از آنکه خود به این موضوع اعتقاد داشته باشند، به اهداف گروهی میاندیشند. این عده تلاش میکنند با طرح چنین مسائلی با برهم زدن آرامش رقیب سیاسی، به وضعیت درونگروهی خود سروسامان بدهند. با این وجود آنچه از زمان روی کارآمدن دولت آقای روحانی تاکنون برای همه مسجل شده، این است كه آقای روحانی هم در مسائل داخلی و هم در مسائل دیپلماسی خارجی موفق بودهاند. این را میتوان از واکنش مردم نسبت به عملکرد دولت به خوبی تشخیص داد. مردم امیدوار و راضی هستند و با خوشبینی به آینده نگاه میکنند. در نتیجه طرح اینگونه مسائل بیشتر رنگ و بوی سیاسی دارد و برای ایجاد جو و فضای روانی خاص در كشور است. به هر حال آقای روحانی شخصیتی هستند كه مورد احترام مقام معظم رهبری، علما، مراجع، روحانیت، فرهیختگان و آحاد ملت است. به نظر میرسد مردم مدتها به دنبال چنین شخصیت دانشمند و معتدلی بودهاند که با پیروزی ایشان در انتخابات ریاستجمهوری به خواسته خود رسیدهاند. به همین دلیل و برای احترام به خواست مردم، شخصیتهای سیاسی و مسئولان کشور باید بیش از هر زمانی فضای کشور را به سمت همكاری و همدلی سوق بدهند تا ایشان بتواند 4 سال ریاستجمهوری رابا موفقیت پشت سر بگذارد. بنده از فرزند آیتا... سبحانی درباره دیدگاه آیتا... سبحانی درباره آقای روحانی وعملکرد ایشان در طی این مدت سوال کردم.ایشان فرمودند: «آقای دكتر روحانی از خودمان هستند. یك شخصیت روحانی و حوزوی و یكی از محصولات حوزه علمیه قم هستند. باید با ایشان همدلی داشت تا ایشان بتوانند با موفقیت به اهداف دولت خودشان نائل بشود. بنده از فضای حوزه اطلاع دارم. تقریبا همه مراجع از روی کار آمدن آقای روحانی و رویه متعادل و همراه باعقلانیتی که در پیش گرفتهاند راضی هستند. بنابراین تعابیری مانند «عبور از روحانی» تعابیر سست و بیپایهای است كه مطرح میشود.
کدام یک از مراجع عظام به طور خاص آقای روحانی و عملکرد ایشان را تایید کردهاند؟
آیتا... مكارم شیرازی، آیتا... جوادی آملی، آیتا... موسوی اردبیلی، آیتا... شبیری زنجانی، آیتا... سبحانی، آیتا... نوری همدانی، آیتا... علوی گرگانی. همه این حضرات در مصاحبههایی كه میكنند عملکرد آقای روحانی را مورد تایید قرار دادهاند. همچنین در دیداری كه دکتر ظریف وزیر امور خارجه با این حضرات داشتند همه خوشحال، راضی و امیدواركننده برخورد میكردند. بنده از نزدیك در جریان این ملاقاتها بودم. البته مراجع همیشه تذكراتی دارند، تذكرات ایشان هم اصلاحی و به نفع مصالح اسلام و مسلمین است. تذکرات خود را هم مطرح کردند. تمامی علما و مراجع اعظم روند حركت دولت آقای دكترروحانی را روند مطلوب و راضیكننده میدانند. حمایت مراجع و علما از دولت آقای روحانی پشتوانه بسیار عظیم روحی، روانی و معنوی است که میتواند در ادامه راه دولت تدبیر و امید به کار دولتمردان بیاید.
محمود احمدینژاد هم در ابتدای کار ریاستجمهوریاش تلاش داشت رابطه محکم و مثبتی با مراجع و علمای قم داشته باشد. اما هرچه از طول مدت دولتش میگذشت این رابطه کمرنگ میشد. به شکلی که در سالهای پایانی دولت وی، بسیاری از علمای قم نسبت به عملکرد احمدینژاد انتقاد جدی داشتند. به نظر شما آقای روحانی برای استمرار رابطه مثبت خود با مراجع و علمای قم میباید چه اقداماتی را در دستور کار خود قرار بدهد؟
در ابتدا باید بگویم، تفاوت آقای روحانی با آقای احمدینژاد از زمین تا آسمان است. آقای روحانی در همین حوزه علمیه كه مراجع و علمای بزرگ تربیت شده و پرورش یافته و رشد پیدا کرده است. ایشان در عین حال که با مبانی فقهی و دینی آشنایی کامل دارند، تحصیلكرده رشته حقوق در انگلستان و آشنا با مبانی حقوقی جهان معاصر هستند. در نتیجه جمع بین علم و دین دراندیشه آقای روحانی تحقق پیدا كرده است. به هرحال آقای احمدینژاد ازنظراطلاعات مذهبی و فقهی در این سطح نبودند و با مسائل حوزوی آشنایی چندانی نداشتند. آقای روحانی شخصیت مجتهد، عضو مجلس خبرگان، مورد تایید شورای نگهبان و مورد تایید علمی مراجع وعلما هستند و لذا قیاس كردن این دو شخصیت با یكدیگر قیاس معالفارق است.در موردرابطه آقای روحانی با مراجع باید بگویم، ادامه حركت ایشان، از همین حركات آغازی و ابتدایی قابل پیشبینی است. ایشان در ادامه راه هم از رهنمودهای مراجع استفاده میكنند و رابطه با مرجعیت و حوزه را حفظ خواهند كرد. تعابیری كه مقام معظم رهبری درباره شخصیت ایشان بیان كردند هم نشان دهنده تاییدات مذهبی و سیاسی است. لذا باید با دید مثبت به آینده دولت تدبیر و امید نگاه كنیم. دین، مرجعیت و حوزه به هر حال یكی از پشتوانههای اساسی نظام جمهوری اسلامی است. آقای روحانی هم كاملا به این نكته توجه دارند و امیدواریم كه انشاا... این مسیر را همچنان با قوت و قدرت و همراه با عقلانیت ادامه بدهند.
به نظر شما انتقادات و هجمه نسبت به دولت آقای روحانی زودهنگام نبوده است؟
یك گروه اقلیتی در کشور وجود دارد که همواره با افراط و تفریط به مسائل سیاسی کشور نگاه میکنند. این عده قبل از انتخابات ریاستجمهوری کاندیدای خاصی را مدنظر داشتند و نمیخواستند تفكر اعتدالی بر سركار بیاید. با پیروزی آقای روحانی، آن کاندیدای مشخص در انتخابات شکست خورد و در نتیجه تئوریسینهای افراطی ناکام ماندند. طبیعی است كه این تئوریپردازان كه باید به آنان لقب «فیلسوفان لعن و نفرین» داد از روی کار آمدن گفتمان عقلانیت در کشور ناراضی باشند. دیدگاههای جریانی به افراطیون اجازه نمیدهد به دغدغههای مردم احترام بگذارند. برای این عده مردم و مطالبات مردم در اولویتهای بعدی قرار دارد. اینها ارزشی برای رأی مردم قائل نیستند و درصدد هستند با فشار به دولت آقای روحانی به خود روحیه بدهند تا شکستشان در انتخابات جبران شود. به همین دلیل تلاش میكنند عملکرد آقای روحانی را ناموفق جلوه بدهند و او را به ورطه شکست بکشانند. برخی میخواهند آقای روحانی و وزرای دولت را عصبانی کنند. فلسفه وجودی و حیات طیف تندرو مبتنی بر كشمكش، جنجال و ماجراجویی است. اینها افرادی هستند كه شخصیت خاصی دارند وافرادی هستند كه میخواهند نفس كشیدنشان درفضای درگیری و نزاع و تهمت باشد. عقیده این عده لعن، نفرین، نزاع و جنگ است و گاها ارزش ما را در همین راستا تفسیر میكنند. این فیلسوفان افرادی در مجلس دارند، که ازاین افراد به عنوان ابزار استفاده میکنند. این فشارها همه برخاسته از نوع تفكر آنهاست. دیدگاههای این افراد به طور ناخودآگاه با آرامش، صلح، صفا و نشاط اجتماعی در تضاد است. بنابراین این احضار كردنها و كارت زرد دادنها به این دلایلی است که عنوان کردم. البته همینطور كه رئیس محترم مجلس آقای لاریجانی عنوان کردند وقتی این سوال و احضار کردنها از حد خودش بگذرد به ضد خودش تبدیل خواهد شد. یعنی نتیجه عکس در پی خواهد داشت. احضارهای پی در پی وزرا به مجلس هم به دلیل اینکه از حد خودش فراتر رفته تقریبا به همین شكل درآمده است. مردم هم متوجه شدهاند كه بعضی از این تندروها در مجلس حرفهایی عجیب و گاهی خندهدار مطرح میكنند. به عنوان مثال یکی از این آقایان که بارها از تریبون مجلس علیه آیتا... هاشمیرفسنجانی به بدترین شکل و با بدترین تهمتها صحبت کرده است به تازگی وکیل مدافع آقایهاشمی شده، که چرا فلان نماینده اروپایی در برابر آقای هاشمی به نشانه احترام بلند نشده و بیاحترامی كرده است. مردم، این گونه ظاهرسازیها و بازیهای لفظی را تشخیص میدهند. مساله كاملا روشن است. تندروها در مجلس دنبال جوسازی هستند. دیپلماسی دولت آقای روحانی با موفقیت در حال جلو رفتن است. توافق ژنو در حال اجرایی شدن است و وضعیت بازار و اقتصاد مردم روز به روز در حال بهبود و بهتر شدن است. من همین دیشب از یکی از مغازهداران محله خودمان وضعیت خرید و فروش اجناس را سوال کردم که اظهار رضایت کردند و گفتند: «قیمت اجناس بهتر از گذشته شده و ما راحتتر میتوانیم اجناس خود را تهیه کنیم. مردم هم با نشاط و امیدواری به آینده نگاه میكنند. این موفقیتها همه نشاندهنده حاکم شدن عقلانیت و تدبیر بر فضای مدیریتی کشور است. متاسفانه برخی این نشاط و امید اجتماعی را برنمیتابند و به هر طریق ممكن تلاش میكنند كه آقای روحانی شكست بخورد كه انشاءا... نمیخورد.
بسیاری از پروندههای فساد اقتصادی دولت آقای احمدینژاد به تازگی و پس از روی کارآمدن دولت تدبیر و امید افشا شده است. به نظر شما چرا تا به این اندازه در دولت احمدینژاد فساد اقتصادی رخ داد؟
در مدت زمانی که از طول عمر دولت آقای روحانی گذشته است پروندههای مربوط به فساد اقتصادی دولت گذشته یکی پس از دیگری افشا شده است. من فكر میكنم حتی هنوز هم پروندهای دیگری مربوط به فساد اقتصادی دولت گذشته وجود داشته باشد که در آینده افشا خواهد شد.» این مساله به تازگی برای مردم هم سوال شده است که چرا در دولتی که به طور مستمر شعار عدالتمحوری، مبارزه با فساد اقتصادی و امثالهم میداد این همه فسادهای اقتصادی صورت گرفته است. تمامی این فسادهای اقتصادی به افراط و تفریط دولت گذشته بازمیگردد. این بدیهی است که دولتی که از عقلانیت دور شود، سببساز رفتارها و اقداماتی مانند اختلاس و... خواهد شد. به نظر من قوهقضائیه در این زمینه مسئولیت سنگین و بزرگی برعهده دارد. مردم در این رابطه از مسئولان پاسخ روشن و شفاف میخواهند. خواسته مردم این است که مسببین و تمامی کسانی که در این زمینه مقصر هستند محاکمه و مجازات شوند. مقتضیات دین مبین اسلام و خواسته مقام معظم رهبری که همواره به جلوگیری از فسادهای اقتصادی تاکید داشتهاند هم همین است. انشاءا... که قوه قضائیه در این زمینه به طور کامل و با قاطعیت به وظایف خود عمل کند.
یکی از نکات بارز دولت آقای احمدینژاد گفتمان موسوم به «بهار» و طرح مباحث انحرافی توسط اطرافیان آقای احمدینژاد بود که به طور غالب در شخصیت اسفندیار رحیم مشایی متبلور میشد. نظر شما به عنوان یک شخصیت مذهبی درباره این انحرافات چیست؟
بنده در این زمینه میباید به چند نکته اشاره کنم. اول اینکه تئوری پردازان اطراف آقای احمدینژاد مانند آقای مشایی كسانی بودند که در چارچوب همان دیدگاههای پوپولیستی دولت گذشته تلاش داشتند از اعتقادات برای تخطئه افکار عمومی استفاده کنند. بحثهایی که درباره آقای مشایی مطرح میشد مانند اینکه ایشان دست به حرکات شهودی میزند سخنان بیپایه و اساسی بود که هدفی جز عوامفریبی نداشت. خواص و اهل فن برای این ادعاها هیچ ارزشی قائل نبودند. البته افرادی تلاش داشتند با طرح چنین مباحثی از آقای مشایی یك شخصیت عارف مسلك و مرتبط با امام زمان(عج) درست بكنند تا به نوعی از فرصت انحراف افکار عمومی استفاده کنند و به سوءاستفاده از دولت بپردازند. من خودم این را شنیدم که ایشان در تلویزیون میگفت: «من از مقام معظم رهبری تشكر میكنم، از مجلس تشكر میكنم و از امام زمان هم تشكر میكنم كه كمك كردند این مراسم ما به خوبی برگزار شد. احمدینژاد به شکلی میگفت از امام زمان تشكر میكنم كه انگار ارتباط مستقیم دارد. به نظر من اینگونه صحبت کردن مضحک بود. هیچكدام از علما و اساتید هم ارزشی برای این حرفها قائل نبودند و بعضا هم به این حرفها میخندیدند. مثلا در قضیهای که آقای احمدینژاد مدعی بود در هنگام سخنرانیاش در سازمان ملل در اطرافشان هالهای از نور دیده است؛ ما که از نزدیک در جریان بودیم متوجه میشدیم که آیتا... جوادی آملی این حرف را جدی نگرفتند و به آن وقعی ننهادند. البته آقای احمدینژاد فكر میكردند كه علما تحت تاثیر بحث هاله نور قرار میگیرند ولی ما كه سالهاست در محضر بزرگواران و شخصیتهای بزرگی مثل آقای جوادی آملی هستیم، میفهمیدیم كه ایشان یك ذره ارزش برای این حرفها قائل نبودند و نیستند. جریان آقای مشایی هم همینطور است. برخی جوانها و انسانهای کماطلاع از امور دینی هم چون كه خیلی اهل كتاب و علم اندوزی نیستند تحت تاثیر این حرفها قرار میگرفتند و جذب میشدند. در حالیكه کسانی كه اهل معرفت، مطالعه و كتاب هستند با نگاه به تاریخ و توجه به ادعاهای مشابه درک میکردند که پس از مدتی اینگونه افراد که ادعای باطل داشتند رسوا شدهاند. اگر اینطور كه آقای مشایی و امثال ایشان میگویند باشد، خب خیلی از بزرگان و اهل سلوک و معرفت قبل از این، به چنین درجاتی رسیدهاند اما به این راحتی که این عده برای عوام مطرح میکردند عنوان نمیکردند. برای ما مثل آفتاب روشن است كه چنین دیدگاههایی تنها یك جریان انحرافی بود که به نوعی برای دولت احمدینژاد پشتوانه فكری محسوب میشد.
چرا دولت احمدینژاد به این سمت کشیده شد؟
دلیلش را ما نمیدانیم. به قول حکیم خیام «اسرار ازل را نه تودانی و نه من، این حل معما نه تو خوانی و نه من، هست از پس پرده گفتوگوی من و تو، چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من». این به باطن و نوع نگاه به زندگی افراد برمیگردد. به هر حال احمدینژاد یك سری خصوصیات روانی، فكری و باطنی داشت که کم و بیش در اطرافیانش هم متبلور شده بود. خوشبختانه با انتخابات ریاستجمهوری و پیروزی آقای روحانی جلوی به قدرت رسیدن مجدد این تفكرات افراطی در ایران گرفته شد. به تعبیر خیلی از بزرگان این یك معجزه الهی بود كه در کشور اتفاق افتاد و دولتی متعادل سکان هدایت کشور را به دست گرفت. بنده از نزدیك با علما و بزرگان برخورد داشتم. برخی از بزرگان معتقد بودند كه این یك نعمت الهی و معجزه و لطف الهی بود كه در درون مردم ایران اتفاق افتاد که مسبب بر سر کارآمدن دولتی باتدبیر شد. دولتمردان هم باید به این مطالبات مردم توجه داشته باشند كه در همین مسیر اعتدالی حركت كنند و مردم را ناامید نکنند.
آیا احمدینژاد تلاش میکند که به قدرت بازگردد؟ آیا شرایط برای بازگشت وی فراهم خواهد شد؟
به هر حال آقای احمدینژاد و همفكران ایشان برای آینده نقشه و برنامه دارند و درصدد هستند به نحوی به قدرت بازگردند. در عین حال این احتمال را باید بسیار ضعیف تلقی کرد. با توجه به فسادهای اقتصادی افشا شده و انحرافات فكری كه همفكران ایشان وجود دارد مردم دیگر رغبتی به سمت این تفکرات نشان نخواهند داد. به همین دلیل مردم هم باید آگاه باشند و در انتخابات مجلس آینده به نمایندگانی رای بدهند كه از هرگونه انحراف فکری مصون باشند. مجلس آینده میباید یک مجلس خردگرا، متعادل و همراه با عقلانیت باشد تا بتواند به عنوان یار و بازوی حركت برای پیشرفت و اهداف دولت آقای روحانی عمل بكند.
یکی از مشکلات تاریخی ما پس از انقلاب اسلامی رابطه با آمریکا بوده است. دولتهای مختلف در ایران و در آمریکا هر کدام به نوعی با این مساله برخورد کردهاند اما هیچگاه رابطه ایران و آمریکا به روابط معمول دیپلماتیک تبدیل نشده است. آقای روحانی اما با گفتوگوی تلفنی با رئیسجمهور آمریکا قفل این رابطه را شکسته است. به نظر شما ایران و آمریکا میتوانند در طول مدت دولت آقای روحانی تنشهای فی مابین را به شکل قابل توجهی کاهش دهند؟
در این زمینه من به فرمایش مقام معظم رهبری استناد میکنم که فرمودند «ما با ملت آمریكا مشكلی نداریم و وقتی میگوییم مرگ بر آمریكا، بر ملت آمریكا مرگ نمیفرستیم». ایشان حتی فرمودند ما با دولت آمریكا هم از جنبههای استكباریش مشکل داریم و نه جنبههای دیگرش. پس در حقیقت ما با استكبار سرجنگ داریم. اگر دولت آمریكا دولت استكباری نبود ما با دولت آمریكا هم كاری نداشتیم. الان هم وضعیت به همین شکل است. مقام معظم رهبری فرمودند اگر دولت آمریكا بخواهد رویه استكباری داشته باشد و از جایگاه ظالم به ما نگاه بكند، نه جمهوری اسلامی ایران کشوری است که زیر بار حرف ظالم برود و نه حریت و آزادگی ملت بزرگ ایران چنین اجازهای را میدهد. اما اگر دولت آمریكا احترام به حقوق دیگر ملتها را سرلوحه کارش قرار بدهد و با تکریم و حسن نیت به ملتها و از جمله ایران نگاه کند، در مقابل ما هم رفتار مناسبی در قبال آمریکا در پیش خواهیم گرفت. رابطه باید پایاپای و برابر باشد و هیچ دولتی نباید با فخر فروشی به ملتهای دیگر نگاه کند. رابطه نباید رابطه گرگ و میش باشد. رابطه نباید رابطه ظالم و مظلوم باشد. اسلام معتقد است مسلمین در ارتباط با دیگران هم تکریم کنند و هم مورد تکریم قرار بگیرند. امروز هم با توجه به شرایط جهانی ما نمیتوانیم منزوی باشیم و در یك گوشهای از كره زمین بدون ارتباط با دنیای پیرامون زندگی کنیم. خداوند متعال به پیغمبر مکرمش در قرآن میفرماید «همه را به راه حق دعوت کن» این یعنی ضرورت ایجاد رابطه با دیگران برای گسترش پیام حقانیت و وحدانیت خداوند. هدف جمهوری اسلامی ایران هم در شرایط فعلی همین است که دنیا را به حق، عدالت، توحید، خداپرستی و ارزشهای اخلاقی دعوت کند. نمیشود که ما منزوی باشیم و بعد تلاش کنیم دیگران را به سمت ارزشهای متعالی بشریت دعوت کنیم. ما باید با ایجاد رابطه مثبت و دوسویه به کشورهای دیگر سفر کنیم. ما باید با دیگران رفت و آمد داشته باشیم. بزرگان کشورهای دیگر باید به ایران سفر کنند. ما باید به کشورهای دیگر سفر کنیم. باید با دولتمردان، سیاستمداران، فلاسفه و متفکران آنها بحث و تبادلنظر داشته باشیم تا بتوانیم در یک فضای پویا و سرشار از خلاقیت با جهان خود در ارتباط باشیم. دعوت اصلا بدون مذاكره و گفتوگو معنا ندارد. بنابراین آمریکاهم برای ما به مانند سایر كشورهاست. مقام معظم رهبری هم در حمایت از تیم مذاکرهکننده هستهای تاکید فرمودند: «تیم مذاكرهكننده بچههای انقلاب خودمان هستند که برای سربلندی نظام زحمت میکشند». در واقع به همین صورت هم هست.دولت آقای روحانی و دستگاه دیپلماسی کشور که از شخصیت دانشمندی مانند آقای ظریف بهره میبرد مخلصانه برای پیشرفت كشور و برای برداشتن تحریمها و حل مشکلات کشور تلاش میکنند. هدف هم این است كه ایرانهراسی و اسلامهراسی و دیدگاه منفی که در دولت گذشته در عرصه بینالمللی علیه ایران شکل گرفت به ایران دوستی و اسلام دوستی تبدیل شود. متاسفانه رفتارهای گذشته سبب این شد که غرب و آمریکا دچار این توهم شود که ایران با استفاده از انرژی هستهای قصد دارد بمب اتمی بسازد. دولت آقای روحانی اما تلاش کرده غرب را از این توهم و ذهنیت منفی خارج کند. ما نیاز به بمب اتمی و سلاح کشتارجمعی نداریم. اسلام چنین اجازهای به ما نمیدهد که سلاح بسازیم که جمعیتی از مردم را از بین ببریم. این با مبانی اصیل قرآنی ما در تضاد است. ما هیچ گاه به این سمت حرکت نکرده و نمیکنیم. الحمدا... با سیاست و دیپلماسی عاقلانه و حكیمانه دولت تدبیر و امید این ذهنیت در حال پاک شدن است. به تازگی توافقنامه ژنو در حال اجراست و این اتفاق بارقههای امید را در بین ملت به وجود آورده است. البته آمریكاییها سابقه بدی در ذهن ما ایرانیان دارند که نیازمند تعامل و نشان دادن حسن نیت از طرف آنهاست. دیوار بیاعتمادی هنوز بین ما وآمریکا وجود دارد. راه دیگری به غیراز گفتوگو و مذاكره هم پیش روی دو کشور نیست.در عین حال بزرگان و علما باید نظرات و تذکرات خود را به تیم مذاکرهکننده اعلام کنند و تیم مذاکرهکننده نیز باید نظر بزرگان را سرلوحه کار خود قرار بدهد. با این وجود به نظر من روند و رویکرد مذاكرات ایران با کشورهای جهان مبتنی بر مصلحت اسلام و ملت ایران بوده است.