ایران اُنا: همت پشت بیسیم مدام به فرمانده گردان میثم میگفت: کسائیان، مچ دستتو ببین، هوا رو ببین، چیزی به صبح نمونده، پس چرا تمومش نمیکنی؟! |
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 4620
ارسال شده در مورخه : يكشنبه، 18 اسفند ماه، 1392 -
03:30
با آغاز عملیات آبی ـ خاکی خیبر، شهید همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص) طی چند مرحله نبرد سخت همراه گردان های خط شکن خود، محور طلائیه را مورد هجوم قرار داد اما هر بار با مشکلاتی روبرو می شد با این حال سختی ها و مشکلات او را از پای ننشاند. با تمام تلاش هایی که گردان های لشکر 27 در محور طلائیه داشتند با دژ مستحکمی مواجه می شدند و پیچیدگی عملیات با موانعی که دشمن به کار برده بود، بیشتر می شد. روایت مهدی شریفی از نیروهای گردان میثم تمار لشکر 27 محمد رسول الله (ص) از این عملیات و سیلی که از فرمانده گردان میثم خورد در ادامه می آید: در عملیات «خیبر» من بی سیم چی شهید سید ابراهیم کسائیان؛ فرمانده گردان میثم از لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بودم گردان ما برای شکستن خط دشمن در منطقه طلائیه و دژ جمهوری وارد عمل شده بود. هیچ وقت آن لحظه را فراموش نمی کنم، دقایق آخر بود. همت پشت بی سیم مدام به فرمانده گردان ما می گفت: کسائیان؛ مچ دستتو ببین، هوا رو ببین، چیزی به صبح نمونده، پس چرا تمومش نمی کنی؟! کسائیان مانده بود که چطوری به همت بگوید که چه غول گنده ای جلوی ماست. پشت بی سیم هم نمی توانست به صورت فاش بگوید که از گردان میثم چیزی نمانده تا بتوانند این خط را بشکنند. عراقی ها هم سنگین روی بچه های ما آتش می ریختند، طوری که اصلاً نمی شد لحظه ای تمرکز کرد تا بشود تصمیم گرفت. یگان های توپخانه و زرهی ارتش عراق آتش می ریختند و نیروهای پیاده آنها هم، هلهله کنان جلو می آمدند. وقتی توی آن شرایط سخت، کسائیان از همه چیز قطع امید کرد، یک یادداشتی را نوشت و آن را به من داد و گفت: مهدی جان، جلدی برو عقب، این را بده به حاج همت. من هم با دیدن آن اوضاع، فهمیده بودم که دیگر لحظات آخر است، روی این حساب نمی خواستم بروم عقب. التماس کردم که همانجا بمانم وقتی خیلی اصرار کردم، کسائیان یک سیلی خواباند زیر گوشم و مرا به عقب هل داد، بعد هم پرتم کرد به سمت خاکریز و گفت: به تو می گم، برو؛ این جا نمون! حالا فکرش را می کنم، نمی توانم خودم را ببخشم من اگر دو تا سیلی دیگر هم می خوردم، نباید می رفتم عقب، باید همان جا، کنار ابراهیم می ماندم.(فارس)
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : نمادهای متضاد تربیتی در عاشورا [ شنبه، 9 اسفند ماه، 1393 ] 1217 مشاهده
تاسف نماینده سازمان ملل به فاجعه هامون +عکس [ سه شنبه، 15 بهمن ماه، 1392 ] 1103 مشاهده
یک حقیقت و دو تجلی/ 2 [ شنبه، 18 خرداد ماه، 1392 ] 1058 مشاهده
نگران سابقهام در ستاد موسوی نیستم [ دوشنبه، 15 مهر ماه، 1392 ] 1054 مشاهده
دیدار جمعی از معلمان کشور با رهبر انقلاب [ چهارشنبه، 17 ارديبهشت ماه، 1393 ] 996 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|