مقدمه:حقوق بشر واژه ای زیبا و مورد نیاز در ارتباطات انسانی است.استفاده ی از آن در محافل بین المللی و جهانی به وفور یافت می شود و در سخنرانی ها بر آن تاکید می گردد.این مطلب که بشر دارای حقوقی است بدون شک برای تمامی انسان ها پذیرفته شده است اما آیا این پذیرش باعث تبدیل شدن آن به عمل نزد دولت ها گردیده است؟
چندی است که غرب ، کشورهای غربی و اروپائیان با استفاده از نفوذ این واژه نزد انسان ها به حملات خود به ایران به عنوان یکی از کشورهای ناقض حقوق بشر ادامه داده و سعی می کنند تا وضعیت را به صورتی وارونه جلوه دهند.
اینکه تلاش های آن ها تا چه حدودی دارای منطق و دلیل است و از همه مهم تر تاریخچه ی حقوق بشر در کدامین کشور و دین دارای سابقه ی درخشان است؟ ما را بر آن داشت تا این مطلب را هر چند کوتاه مورد بررسی قرار داده و پاسخی ارائه داده باشیم.
تعاریف: حقوق بشر از نظر تعریف به اساسی ترین و ابتدایی ترین حقوقی گفته می شود که هر فرد به طور ذاتی، فطری و به صرف انسان بودن از آن بهره مند است.حقوقی که لازمه ی طبیعت انسانی است و پیش از پدیداری دولت وجود داشته و مافوق آن است.
جقوق بشر از نظر دین: حقوقی بنیادین و پایه ای است که هر انسان از آن جهت که انسان است،فارغ از رنگ، نژاد، زبان،ملیت،جغرافیا و اوضاع و احوال متغییر اجتماعی یا میزان قابلیت و صلاحیت ممتاز و فردی و هر عنوان عارضی دیگر بر او، از خداوند دریافت کرده است.
پیشینه ی حقوق بشر: اولین منشور حقوق بشر موسوم به استوانه کورش در سال پانصد و سی و نه قبل از میلاد به فرمان کورش دوم هخامنشی ساخته شد.این اولین منشور حقوق بشر در جهان شناخته شده و هم اکنون در موزه ی بریتانیا نگه داری می شود.
اعلامیه ی حقوق بشر توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال هزار و نهصد و چهل و هشت به تصویب رسید.مطابق این اعلامیه به رسمیت شناختن منزلت ذاتی و حقوق برابر و مسلم همه ی اعضا ی خانواده ی بشری اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.این اعلامیه دارای یک مقدمه و سی ماده است.حقوق اساسی بشر در این اعلامیه شامل، حق زندگی،منع شکنجه، منع برده داری، برخورداری از محاکمه ی منصفانه، آزادی بیان، آزادی فکر،عقیده و مذهب و حق مباحثه است.
حقوق بشر اسلامی یا اعلامیه ی حقوق بشر اسلامی موسوم به اعلامیه قاهره اعلامیه ای است که توسط سازمان کنفرانس اسلامی در سال هزار و نصد و نود میلادی برابر با سال شصت و نه شمسی در قاهره به تصویب رسید این اعلامیه خلاصه ای از نگاه اسلام به حقوق بشر فراهم می کند.این اعلامیه به عنوان واکنشی اسلامی به اعلامیه ی حقوق جهانی حقوق بشر پس از جنگ جهانی دوم تلقی می شود.
حقوق بشر غربی و تضاد آن با ایران اسلامی: تاریخچه ی حقوق بشر در ایران را می توان از دو دیدگاه مورد بررسی قرارد داد .نکته ای ظریف که به خودی خود پاسخی به دروغ پردازی های غرب و اروپائیان تلقی می گردد.
تدوین اعلامیه ی کورش قبل از هر اعلامیه ای در جهان نشان می دهد که ایران و ایرانی از بدو تاسیس تا کنون رعایت حقوق بشر را امری ذاتی دانسته و بر اجرای آن تاکید داشته است.زمانی این رویداد به وقوع پیوسته که از اروپا و جهان غرب جز معدودی از کشورها مانند ایتالیا یا روم قدیم خبری نیوده و نشان می دهد که ایرانیان اولین ملتی بودند که حفظ حقوق انسان ها را محترم می شمردند.
انتقادات کشورهایی مانند ایران، عربستان و سودان به عنوان دولت های اسلامی به اعلامیه ی جهانی حقوق بشر به خاطر عدم در نظر گرفتن زمینه ی فرهنگی کشورهای غیر غربی ، نشان از ناصحیح بودن آن از نظر دین اسلام است.
حملات هرساله و گاه هر ماهه و زمانی هر روزه ی غرب به وضعیت حقوق بشر در ایران نشان می دهد که اساس نگرش غربی ها به این حقوق غلط بوده و اولین نقض کنندگان این حقوق آن ها هستند.برای روشن شدن مطلب ابتدا به نگاه اسلام به این حقوق می پردازیم که کرامت و شرافت انسانی را امری ذاتی می داند و در آیه های هفتاد نسا و بیست و نه بقره به صراحت به آن پرداخته است.
اسلام به هیچ عنوان حقوق بشر را امری غیر ذاتی نمی داند و معتقد است که فطرت و درون انسان و به عبارتی انسانیت خواهان اجرای آن است.انسان از نظر دین خلیفه است و خداوند حتی از ملائک می خواهد تا به او سجده کنند.این شرافت انسانی است که دین معرفی می کند.
نگاه غربی ها به حقوق بشر هر گز چنین نیست.آن ها حقوق را امری تعهدی می دانند که نیازمند تصویب و تبدیل به قانون است.آن ها از کشورها می خواهند تا آن را تصویب کرده و به مرحله ی اجرا گذارند.البته این نگرش برای آن ها درست است.
بر اساس دیدگاه تربیت انسان موجودی است که در ذات خود خواهان نیکی هاست اما ممکن است از این راه منحرف شود و چون در غرب انسانیت در بسیاری از موارد سقوط کرده است برای جلوگیری از حوادث بعدی ترمزی تحت عنوان معامله ی مردم با دولت ها در نظر گرفتند که می گوید میان دولت و مردم بدین شکل معامله صورت گیرد که مردم دولت تعیین کنند تا به خواسته های خود که البته بسیاری نامشروع و ضد انسانی است رسیدگی نماید و مردم نیز متعهد می شوند که از دولت ها حمایت کنند .از نظر آن ها حقوق بشر امری تعهدی و دارای منافع مشترک است و ربطی به ذاتی بودن ندارد.
وضعیت حقوق بشر در غرب کنونی:بر اساس مواد حقوق بشر و سی ماده ی تدوین شده ، دولت ها موظفند تا آن ها را رعایت نموده و اجرا کنند تا بدینسان حقوق انسان ها مورد احترام قرار گیرند.
در ماده ی یک ، آزادی، برابری و برادری ذکر شده است.در کدامیک از رفتارهای غرب این ماده رعایت گردیده است.مردم افغانستان، فلسطین، عراق،پاکستان در چه مواردی با آمریکایی ها برابر و برادر در نظر گرفته شده اند.کشتار مردم در این کشورها و بعضا در افریقا نشان دهنده ی کدامین برابری است؟
در ماده ی دو عدم تبعیض ذکر شده است.کدامین تساوی حقوق در غرب خصوصا انگلیس و آمریکا محترم شمرده شده است.تفاوت میان مسلمانان و مسیحیان در چیست که غربی ها بر آن تاکید می نمایند.مردم فلسطین به کدامین گناه روزانه قتل و عام می شوند.محاصره ی غزه به وسیله رژیم صهیونیستی با مجوز چه کسانی تایید می شود؟
ماده ی سه تا یازده حقوق و آزادی های شخصی ذکر گردیده است.حفظ حجاب به چه دلیل در فرانسه ممنوع اعلام می گردد و مجلس آن کشور آن را تبدیل به قانون نموده است.کدامین آزادی بیان برای انتقال نظریات انجام می گیرد.کدام آزادی در زندان های آمریکایی ها در افغانستان رعایت می گردد.
ماده دوازده تا هفده بیان می دارد که حقوق بنیادی فرد در رابطه با خانواده و سرزمین باید مورد احترام باشد.این ماده به صراحت تشکیل خانواده برای ادمه ی نسل را مطرح می کند.آیا این ماده با همجنسگرایی غربی ها در تضاد نیست.تبدیل ازدواج های همجنسی و تایید آن به وسیله ی دولت مردان و بعضا جشن و سرور بر پا نمودن برای نشان دادن موفقیت بشری با این ماده هماهنگ است؟فسادهای اخلاقی، برهنگی، بی بند و باری، می گساری و دائم الخمر بودن برای غربی ها چه معنایی دارد و چگونه این مواد را رعایت می نماید؟
ماده ی هجده تا بیست و یک که به صراحت آزادی اندیشه، عقیده و مذهب را مطرح می نماید، چگونه به وسیله ی غربی ها رعایت می گردد.این آزادی خصوصا در سازمانی که ملل متحد نامیده می شود با توهین به رئیس جمهور ایران که به دعوت همان سارمان برای سخنرانی آمده است و ترک جلسات به وسیله کشورهای غربی به چه شکل مورد احترام قرار می گیرد؟
ماده ی بیست و دو تا بیست و هفت که بر حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تاکید دارد چگونه با تحریم کشورها خصوصا آمریکا و اروپائیان به عنوان یک حربه ی سیاسی برای به زانو در آوردن ملت ها تحقق می یابد.غارت نفت کشورها، منابع آفریقا ، تهاجم فرهنگی، بی محتوا جلوه دادن باورهای مردم، توهین به مقدسات آن ها، سوزاندن قرآن ها، توهین به پاک ترین فرستاده ی خدا، کدامیک این مواد را برای غربی ها قابل اجرا می داند؟
در ماده ی بیست و هشت تا سی اعلامیه ی حقوق بشر، حقوق مربوط به ارتباط میان فرد و جامعه مطرح شده است.بر این اساس فرد مختار است تا با جامعه ای که در آن زندگی می کند به شکلی آزاد در ارتباط باشد.برخورد غربی ها با مسلمانان و مهاجرین خصوصا در استرالیا، حملات وحشیانه به مردم دیگر کشورهای مقیم و بعضا کشتن آن ها نشان از اجرای کدام ماده دارد.قطع رابطه ی میان افراد تحصیل کرده با دانشگاه ها در فرانسه به دلیل داشتن حجاب چه توجیهی دارد؟
واقعیت امر این است که غربی ها اولین ناقضان حقوق بشر در طول تاریخند.در جنگ های جهانی اول و دوم سردمداران آن بوده اند، جنگ های ساختگی در کشورهای فقیر خصوصا افریقا، کشورهای مسلمان خصوص افغانستان و عراق، کشتن مردم بیگناه در پاکستان، تحریک تروریست ها در سوریه که البته نوعی نسل کشی مسلمانان نیز محسوب می شود، نظاره گری بر نسل کشی در بوسنی ، حمایت از جنایات اسرائیل، شکنجه ی زندانیان در اقصی نقاط کشورهای اشغال شده و تحریم های اجرا شده برای قطع ابتدایی ترین حقوق بشر یعنی غذا و درمان از مشخص ترین نقص های اعلام شده است.
با این توصیفات می توان حملات غربی ها به ایران را نوعی موفقیت دانست زیرا تعریف آن ها می تواند همسویی را در ذهن ها متبادر نماید.بنابراین باید این حملات را نوعی درستی کار و راه مستقیم انسانی دانست.ایران کشوری بزرگ با آزادی های قابل احترام، کرامت انسانی، مقید به انسانیت و آدمیت، شاخص ترین کشورها در جهان امروز است زیرا احترام به حقوق بشر را یک امر ذاتی می داند و هرگز به تعهدی بودن آن معتقد نیست.حقوق بشر تنها با ذات انسانی هماهنگ است و ساختن انسان های رشد یافته تنها راه توفیق در این راه است که ایران اسلامی با جدیت دنبال می کند.
جعفر دیناروند/ استاد دانشگاه