جعفر دیناروند/ رئیس مرکز بررسی های اجتماعی
مقدمه: هر سال و همزمان با سالگرد شهادت فیلسوف گرانقدر و معلم توانا، شهید مرتضی مطهری در اقصی نقاط ایران از معلمین هر منطقه با عنوان "نمونه" قدردانی می گردد.اصل قدردانی از زحمات و فعالیت ها امری مبارک و ستودنی است.ستایش کارهای خوب و ارزنده باعث استمرار و ادامه ی آن خواهد شد.
نکته ی قابل بررسی، معیارها و چگونگی انتخاب چنین معلمینی است.ترازوهایی که میزان سنجش هستند و بر آن پایه در باره ی نمونه بودن و الگو شمردن فرد تصمیم گیری می گردد.این نمونه گیری و یا انتخاب اصلح معمولا در فعالیت های دیگری مانند کارگر نمونه، کارمند نمونه،شاگرد نمونه و امثال آن نیز اعمال می گردد.
به نظر می رسد که هدف عمده ی چنین انتخابی تشکر و قدر دانی از کسانی باشد که بدون چشمداشت و صرفا برای خدمت به خلق خدا به فعالیت های خود جهت می دهند.طبیعی است که عدم انتظار نیز به دنبال آن نماد می یابد.چنین افرادی دارای اهدافی بسیار والاتر و ارزشمند تر از یک جلسه و یا هدیه می باشند.
معلم نمونه در این بررسی جایگاه خاصی دارد.فعالیتی که چندان ملموس و قابل سنجش نبوده و تنها نوعی از فعالت محسوب می گردد که تعامل میان شاگرد و معلم را نشان می دهد..همین ویژگی باعث تحلیل های متفاوت مسئولین و متخصصین از روند انتخاب معلم نمونه می گردد.
نمونه گیری امری معیار پذیر است.باید برای انتخاب کم از میان بسیار ترازو و وسیله ی سنجش در اختیار داشت.البته این امر در باره ی بسیاری از موارد امکان پذیر است.معیار قند خوب برای خروج از کارخانه ی تولیدی، سفید بودن و شیرین بودن است.کارگر خلاق کسی است که وسیله ای جدید تولید می کند در حالی که دیگران نتوانستند آن را ایجاد نمایند.
آیا برای انتخاب معلم نمونه ،معیارها قابل اجرا هستند.اصولا چگونه می توان برای کار آموزشی و تربیتی ترازو ایجاد کرد؟چه کسانی قادرند این نمونه گیری را اجرا کنند؟ مسئولین ادرای، معلمان ، شاگردان و یا کادر فرهنگی و شاغل در مدرسه؟
نمونه و ماهیت:بدون شک نمونه دارای ماهیت و ویژگی است.در تمامی دنیا این حالت مورد توجه قرار می گیرد اما هیچگاه مانند هم و دقیقا یکی نیست.فرهنگ حاکم بر یک کشور ونوع نگاه آن ها به موضوع باعث تفاوت ها می گردد.انتخاب نمونه ها در بیشتر نظام های آموزشی جهان صورت می گیرد اما نکته ی جالب این است که اصل گزینش برای آن ها نه زمان خاصی است و نه افراد محدودی را شامل می گردد.برای آن ها ماهیت کار مهم ترین نکته است.
توجه ی به درون کار معلمی امری لازم و ضروری است.در ایران تجارب سال ها انتخاب ،نشان دهنده ی ضعف در این نکته است.ماهیت کار معلم، تعالی و رشد متعلمان است.معلم نمونه کسی است که بیشترین رشد را در شاگردان خود ایجاد نموده باشد.بدیهی است که برای رسیدن به این حداکثری وسایل و لوازمی لازم می آید.باید آن ها را نیز مورد نظر داشت تا بدین شکل قادر گشت تا انتخاب را همان طور که باید باشد، به نتیجه رساند.
آن هایی که روند انتخاب معلم نمونه را پی گیری می کنند بدانند که در این گزینش تنها کسی که بایدآخرین نفر در شناخت معلم نمونه باشد، همان معلمی است که انتخاب شده است.بنابراین به نظر می رسد که در روند نیز نقاط ضعف فراوانی وجود دارد.
نمونه و هدف: هر کاری را هدفی و مقصودی است.انتخاب معلم نمونه برای چیست؟ ما به دنبال چه چیزی هستیم؟ قرار است با انتخاب معلم نمونه چه اتفاق میمونی روی دهد؟چه تحولی در نظام یاد دهی و یاد گیری به وقوع بپیوندد؟ چه کسانی مورد تشویق قرار گیرند؟ چه کسانی با این انتخاب تشویق و ترغیب گردند؟
از نظر علمی و تخصصی انتخاب نمونه برای ایجاد تغییر و به دنبال آن تحول است.این روند به مسئولین و متخصصین تربیتی این امکان را می دهد تا با مرور برنامه های قبلی خود نقاط ضعف و قوت را بیابند و با تشویق افرادی که نقاط قوت را که همانا تحول سازی در یاد دهی و یاد گیری است، مورد تاکید قرار دهند.
گذشت سال ها در نظام آموزشی ایران کدامیک از این حالات را ایجاد کرده است.متخصصین و البته نه سیاستمداران، نظر خود را صریح اعلام کنند.نظام کنونی ایران کدامین نکته برای تحول سازی را به همراه داشته است.انتخاب معلم نمونه چه تاثیری در این روند داشته است؟ اگر جواب منفی است که هست باید نتیجه گرفت که اهداف انتخاب معلم نمونه به هیچ عنوان درست نبوده است.
نمونه و روند گزینش:روش انتخاب معلم نمونه در ایران با کدامین معیارها و وسایل انجام می گیرد؟ چه کسانی می توانند در این میان نظر دهند؟شکل گیری آن از ابتدا تا انتها چگونه است؟ با بررسی این روند در کشور متوجه ی خطاهای بسیاری می شویم.اشتباهاتی که نه تنها باعث رشد و تعالی مجموعه ی نظام آموزشی نمی گردد بلکه نوعی ماتع سازی در کارهای شایسته فردی نیز می شود.
خطاهایی مانند:
الف: معلمی که می خواهد نمونه شود، مدارک خود را به ادرات تحویل دهد.این زمان محدود است و باید در همان حدود عمل نمایند.در این میان باید تاسف خورد.چرا معلمی که کار شایسته انجام می دهد باید خود را با همین عنوان خطاب کند.افرد شایسته همیشه مایلند تا در گمنامی بمانند.الگوی آن ها امامی است که شبانه و ناشناخته غذا به درب نیارمندان می برد.ابهت معلمی چه می شود؟ چرا باید این معلم التماس کند که من را نمونه کنید؟ اشکال در کجاست؟ چرا مسئولین به نکات ریز توجه ندارند.شکستن ابهت معلم اولین گام در شکست نظام های آموزشی است.
ب: معیارهای آموزشی و تربیتی مواردی هستند که به طور مستقیم به عملکرد معلم و عکس العمل شاگردان مربوط می گردد.آیا چنین عملکردی را می توان در یک کلمه و یا جمله خلاصه کرد؟ در کدامین دوره از انتخاب معلم نمونه به این مهم توجه شده است؟این خطایی بزرگ است اگر اصل رابطه ی یاد دهی و یاد گیری که همان تغییر و تحولات درونی شاگردان است، نادیده گرفته شود،تمامی روند با مشکل روبرو می گردد.
ج:گزینش گران چه کسانی هستند؟ این نکته در تمامی انتخابات پر رنگ است.برای انتخاب یک انسان نخبه، یک کتاب خاص، یک داروی جدید، افرادی با تخصص های متفاوت وارد عمل می گردند تا این امر به بهترین شکل انجام دهند.در انتخاب معلم نمونه ،شاگردان اولین افراد دخیل در روند هستند.متاسفانه هیچ جایگاهی و نقشی برای آن ها در نظر گرفته نشده است.این هم خطایی آشکار در این زمینه است.
نتیجه گیری:تشکر و قدردانی از معلمین زحمت کش و افراد دخیل در روند آموزش و تربیت امری مبارک و قابل ستایش است.اصل قدردانی را باید یک رویداد مهم و در عین حال به پیشبرنده در جامعه دانست.در انتخاب معلم نمونه باید به اصل ها پرداخت و فرع ها را در درجه ی دوم اهمیت قرار داد.
روند کنونی انتخاب معلم نمونه به هیچ عنوان بیانگر تاثیرات تحول گرا و تکامل گرا نیست.شاگردان به عنوان اصلی ترین افراد، معلمین به عنوان محور ترین جنبه ی فعالیت، وسایل با دید برنده ترین وسیله و مدیران مدارس به عنوان مستقیم ترین افراد در کنار خانواده ها به عنوان اولین متولیان تربیت جایگاهی ندارند.
انتخاب معلم نمونه با درخواست معلم کاری نه چندان خوب، برگزاری جلسات نه چندان قابل قبول، هدایا نه چندان قابل قیاس و در نهایت مسئولیت این روند نه چندان به جا و علمی کل کار را با مشکل روبرو می سازد.بر این اساس باید فکری نو و خلاقیتی دوباره ایجاد نمود.این روند نوعی سکون را ایجاد می کند که ممکن است سراشیبی سقوط نظام آموزشی را به دنبال داشته باشد.
در این میان باید با تفکر، تعقل و تدبر روش ها را تغییر داد و یا کل گزینش را متحول ساخت.انسان از یک سو گرایی بری است و باید در این میان با افکاری روشن, علمی، تخصصی، پیشرفت گرا، بدون گرایش و تعصب، انسانگرا، هدف سو و در نهایت برای موفقیت نظام اسلامی کشور به سمت توفیقات بیشر گام برداشت.این شکل از انتخاب معلم نمونه باعث شادی افرادی اندک و نا رضایتی اقشار وسیعی از شاگردان و معلمان می گردد.