جعفر دیناروند/ رئیس مرکز بررسی های اجتماعی
شکست تربیتی رویدادی مهم و حیاتی در ایران است.هر رویدادی بدون شک دارای پایه و اساس است.داشتن دلایل از یک نظر بسیار خوشحال کننده است زیرا باعث امیدواری در شناخت و نهایت رفع آن می شود و از نظر دیگر مایه ی ناخرسندی است زیرا باعث پی بردن به نکاتی می شود که دارای ابعاد انسانی اند و رنجش خاطر را به وجود می آورند.
شکست تربیتی نقطه ی مقابل موفقیت های تربیتی است بنابراین برای پی بردن به آن دو راه وجود دارد.یکی جستجو در دلایل موفقیت های تربیتی مانند اینکه چگونه فردی خود را فدای کل جامعه نموده و از حق و حقوق انسان ها دفاع می نماید.کنگاش در باره ی خانه و خانواده ی او و در نهایت پی بردن به کلیه ی عواملی که باعث انسان شدن او شده اند.
راه دوم که روش مستقیم در آسیب شناسی است این است که نمادهای شکست را ردیف و با ایجاد کنندگان آن در تماس بوده، زندگی و شیوه ی تربیت در خانه، ویژگی های والدین و در نهایت کلیه ی عواملی که در شکل گیری شخصیتی او تاثیر گذار بوده اند را مورد نقد و تحلیل قرار داده و مسائلی را کشف نمایند.
بدیهی است که برای پی گیری این نکته ی مهم که اولین و اساسی ترین کار در این رابطه است باید موارد خاصی نیز مد نظر باشند.اول اینکه این نیاز در مردم وجود داشته باشد و خواستاری آن نزد دولت مردان نیز اثبات گردد.دوم اینکه کار به کاردانان و یا متخصصان واگذار گردد.
طبیعی است که نگاه به شکست های تربیتی باید از کانال علمی و بدون تعصبات قومی و یا ملی گرایی باشد.شاید تنها موضوعی که بیشتر از سایر موارد به استقلال نگری نیازمند است همین"تربیت" باشد.بعدی انسانی دارد و محدود به منطقه و یا ناحیه ی خاصی نیست.
برای روشن شدن موضوع بهتر است که بعصی ازدلایل شکست تربیتی را در بررسی های تئوریک مورد نظر قرار دهیم.گرچه در این نوع مطالعات هر دو بعد نظری و عملی قابلیت قبول را دارند اما نکات نظری نیز می توانند راهگشا باشند.
دلایل نظری شکست های تربیتی را می توان در حداقل آن شامل موارد زیر دانست.
الف: دلایل فردی، در بسیاری از موارد این اتفاق روی می دهد که کوشش های تربیتی برای تبدیل قوه به فعل انجام گرفته اما دارای موفقیت نبوده است.این مسئله که انسان ها دارای تفاوت های فردی هستند این فرض را که این تفاوت ها ممکن است به سمتی منفی روانه شده باشند نیز وجود دارد.
انسان هایی که دارای عقب ماندگی های ذهنی هستند.میزان توانایی های آن ها محدود،رشد هوشی از حد متعارف پایین تر، مشکلات ژنتیکی دارا و از نظر پزشکی توانایی انجام فعالیت های خاص برای تبدیل نمودن توانایی های خود به رشد را ندارند . بسیاری از این موارد می توانند تنها بیانگر دلایل فردی برای شکست ها ی تربیتی باشند.
ب: دلایل خانوادگی، در ایران با کمال تاسف بسیاری از ازدواج ها دارای برنامه های مشخصی نیستند.افرادبا توجه به اجبار نیکی که رشد جسمانی ایجاد می کند متمایل به ازدواج می گردند و در واقع آن را توفیقی اجباری در نظر می گیرند.هر چه را قسمت شد، مفید می دانند.
در واقع امر باید برای شکست تربیتی در خانواده دلایل بسیاری را متصور نمود.ازدواج برای تولید نسل سالم باید اصل و اساس ازدواج ها باشد.این سالم بودن در ابعاد روحی، روانی، جسمی، عاطفی، هوشی، ذهنی و امثال آن است بنابراین مطالعه ی کامل و قبل از ازدواج بسیار مهم تلقی می گردد.
کسانی که به دلایل غیر مرتبط مانند ازدواج های اقتصادی برای خود اتکایی در آینده، زیبایی برای لذت بردن، خوش نامی برای اتصال به خانواده ی جدید، انتقال مکان زندگی به دلیل همسر گزینی در نقاط مختلف و امثال آن دست به این رویداد مهم می زنند نمی توانند نسبت به تربیت ،اساسی و پایه ای بنگرند.
ج: دلایل فرهنگی، شاید مهم ترین و ماندگارترین دلایل باشد.باورهای غلط ، سنت های نابجا، عرف های کور کننده، تعصبات احساسی، فاصله گرفتن از نیروی تفکر، مغلوب شدن در مقابل نظرات دیگران، قبول آنچه دیگران در قبل گفته اند و وابستگی به قوانین درون مجموعه بدون ایجاد مخالفت ،از جمله عواملی هستند که اجازه ی رشد تربیتی را به هیچ کس نمی دهند.
د: دلایل اقتصادی، فقر و نداری گرچه به خودی خود نمی تواند عامل شکست تربیتی باشد و نظریه ی جدید در این مورد که افراد فقیر در ادامه ی تحصیل و کسب مقامات علمی دارای انگیزه های بیشتری هستند، اما با تمامی این نکات که البته قابل کنگاش نیز هستند، فقر مانعی بزرگ در ایجاد آرامش و صفا در خانه است.بسیاری از نیازها با ابعاد اقتصادی در ارتباطند.
ذ: دلایل سیاسی این واقعیت که بسیاری از نظام های سیاسی برای رسیدن به قدرت و ماندگاری دست به اقدامات عجیبی می زنند کاملا قابل قبول است.توجیه عمل با واژه هایی مانند منافع ملی و مبارزه با تروریست بسیار شنیده شده است.در ایران مبارزات سیاسی برای انتخابات گاه به توهین و زیر پا گذاشتن اصول نیز تبدیل شده است.باید برای شکست تربیتی حاصل از عملکردهای سیاسیون نیز جایگاهی تحقیقی یافت و نسبت به آن حساس بود.
البته موارد فوق تنها حداقلی است که می توان یافت و کاربیشتر برای تحقیقات لازم و ضروری است.هر آنچه یافتن این دلایل موفقیت آمیز تر باشد، رفع شکست ها و اصلاج امور نیز افزایش می یابد.ایران کشوری بزرگ و با فرهنگ است و نباید دچار مشکلات ناشی از شکست های تربیتی شود.