به گزارش باشگاه خبرنگاران، در 26 خردادماه امسال فردی با مراجعه به دادسرای ناحیه 34 تهران و طرح شکایت با موضوع فقدان پسرش اعلام کرد که پسرم بنام علی اصغر (34 ساله) برای رسیدگی به یک پرونده قضایی از منزل خارج و قصد داشت تا به دادسرا مراجعه کند اما پس از عدم مراجعه به منزل دیگر از او خبری نداریم و پاسخگوی تماس‌های تلفنی ما نیز نیست با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فقدان افراد و به دستور شعبه سوم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
 
با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان به تحقیق در مورد تعدادی از پرونده‌های قضایی پرداختند که فقدانی به عنوان وکیل یکی از طرفین دعاوی در آنها حضور داشت اما در تحقیقات بعمل آمده، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که فقدان علی اصغر هیچ ارتباطی با شغل او نداشته است که در ادامه و با بررسی فرضیه "وجود اختلافات شخصی"، کارآگاهان از طریق خانوده فقدانی اطلاع پیدا کردند که علی اصغر با یکی از بستگانشان بنام عباس (44 ساله) از مدتی پیش دچار اختلاف داشته و اختلافات آنها بگونه‌ای افزایش پیدا کرده که باعث کشیده شدن اختلافشان به میان اعضای دو خانواده شده است.
 
همزمان با شناسایی محل سکونت عباس در مهرشهر کرج، کارآگاهان اطلاع پیدا می‌کنند که خودرو پژو فقدانی (با توجه به ثبت مشخصات خودرو فقدانی در سیستم جامع پلیس از سوی اداره یازدهم) در منطقه مهرشهر کرج کشف شده است که با توجه به دلایل بدست آمده و احتمال وقوع جنایت در این پرونده، کارآگاهان اداره یازدهم با اخذ نیابت قضایی به محل سکونت "عباس" در مهرشهر کرج مراجعه و همزمان با دستگیری وی، در بازرسی از محل سکونت عباس موفق به کشف سوئیچ خودرو متعلق به فقدانی شدند.
 
با انتقال عباس به اداره یازدهم پلیس آگاهی، وی در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتکاب جنایت و اطلاع از سرنوشت فقدانی شده اما نهایتا با توجه به دلایل بدست آمده از جمله کشف سوئیچ خودرو فقدانی بناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت در تهران و انتقال جسد به منطقه هشتگرد و سوزاندن جسد اعتراف کرد.
 
عباس در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: مدتها بود که با فقدانی اختلاف پیدا کرده بودم تا اینکه نهایتا با مراجعه به محل کار فقدانی در شرق تهران آنقدر منتظر ماندم تا او به محل دفتر کار خود مراجعه کند؛ زمانی که علی اصغر قصد پیاده شدن از ماشین را داشت، در عقب ماشین را باز کرده و ابتدا به بهانه اینکه مادرم قصد دارد تا با او صحبت کند، اعتماد او را جلب و از او خواستم تا با ماشین حرکت کند؛ به بهانه‌های مختلف، علی اصغر را به داخل اتوبان شهید همت کشانده و در آنجا بود که با او درگیر شدم؛ از پشت سر آنقدر گلویش را فشار دادم تا او از حرکت و مقاومت کردن افتاد؛ پس از اطمینان از مرگ علی اصغر، با ماشین به سمت کرج حرکت کرده و جسد را نیز در کف ماشین پنهان کردم؛ حدودا ساعت21 بود که از خانه خارج شده و با ماشین به سمت اتوبان قزوین حرکت کردم.
 
در نزدیکی منطقه هشتگرد کرج بود که به داخل یک باغ در حاشیه اتوبان رفته؛ جسد علی اصغر را از ماشین خارج و با بنزین و هیزم اقدام به سوزاندن آن کردم؛ پس از سوزاندن جسد، به خانه بازگشته اما قبل از آن ماشین را در یکی از کوچه‌های خلوت پارک و به خانه آمدم.
 
با توجه به اعترافات صریح متهم، کارآگاهان به محل سوزانده شدن جسد مراجعه اما با وجود آثار سوختگی در محل هیچگونه جسد سوخته‌ای در محل کشف نشد؛ بلافاصله هماهنگی‌های لازم با پلیس آگاهی هشتگرد انجام و کارآگاهان اداره یازدهم اطلاع پیدا کردند که جسد به صورت جسد ناشناس کشف شده است.
 
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی قاضی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.