جعفر دیناروند/ رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا
موضوع:در موضوع همیشه دو نکته ی مهم نهفته است.یکی آن چیزی که باید در باره اش گفته ها شود و در موردش بحث و کنجکاوی گردد و دیگری نوعی از راه پرداختن است که در باره ی همان چیز ها طی می گردد.در این رابطه بدون شک موضوع"تربیت" است و راه پرداختن بدان" درد دل" می باشد.هر کسی از ظن خود موضوعات مورد علاقه را می نگرد و مهم می داند و برای مطرح کردن نیز راه های متفاوتی را جستجو می کند.
تربیت موضوعی انسانی است که در آن به رشد و تعالی آدمی توجه دارد.علمی است که با توجه ی به واقعیات آدمی می کوشد تا او را به افقی رهنمون نماید که شایسته ی اوست.موضوع تربیت تنها مفهومی عامیانه ندارد بلکه عمیق ترین ادراکات را می طلبد که اگر حاصل شود این روند را با سرعت و دقت و نیز علاقه مندی مواجه می کند.
تربیت تبدیل توانایی های آدمی است به آنچه می تواند و بالاترین حدی است که انسان داراست.شاید برای بسیاری از انسان ها این حد بیشترین باشد و لذا می تواند تا اوج طی مسیر کند.بدیهی است که در این میان تفاوت های آدمی امری پذیرفتنی است اما اینکه هیچ انسانی را نمی توان به دلیل عدم توانایی کنار گذاشت را نیز باید به عنوان واقعیات پذیرفت.
وجود استعدادهای متفاوت در انسان ها همیشه مورد تایید بوده و هست و این آدمی است که می تواند آن را نمایش دهد یا همنوعش است که می تواند آن را کشف کند.استعداد هرگز اختراع نیست بلکه اکتشافی است که زمینه ی آن را عوامل بسیاری تعیین می نمایند.
روندی که باعث این تبدیل ها شده و نیز روش هایی که به کار برده می شوند باید جوابگوی این قابلیت ها باشند.راه ها و روش ها باید با استعدادها هماهنگ گردند و زمینه ساز نوع پیشرفت ها شوند اما در بسیاری از موارد این توفیقات بدست نمی آیند.
بیان دلایل گاه با بی توجهی روبرو می گردند و یا از آن بدتر ضمن شنیدن بر رد آن پافشاری می کنند.در این میان تربیت دانان بیشترین زجر را متحمل می گردند و چون در دنیای سیاست که موثرترین عامل د رروند تربیت محسوب می گردد راهی ندارند، کنار گذاشته شده و به حاشیه می روند.
تربیت دان هرگز خود را به حاشیه نمی برد و با روش های متفاوتی خطرات ناشی از غلط بودن روند تربیت را گوشزد می کند.عناوینی مانند درد دل در واقع یکی از این روش هاست.درد هایی که در طول فعالیت های خود متحمل شده و به دلیل فهم و درک بالایی که از تخصص خود دارد ، منعکس می نماید.
درد دل های تربیتی موضوعی است که بیانگر تجارب تلخ تربیت دانان در مواجه ی با کج فهمی های زمانه است.مبارزه با روش های غلطی است که در زمان های خاصی وجود داشته و گاه همچنان ادامه می یابند.موضوعی که بدون شک دارای اهداف خیر خواهانه و تخصصی است و ربطی به نگرش های سیاسی و یا جناح بندی های قدرتی ندارد.
درد دل های تربیتی راهی برای روشن نمودن واقعیات تلخ اجتماعی است که گاه آن را به سقوط رهنمود می نماید.باید در درد دل ها صداقت و شهامت را با هم داشت.صداقتی که با یکی دانستن جامعه و یگانگی آن محقق می شود و شهامتی که با خریدن خطرات احتمالی مانعی در آن نمی بیند.باید درد دل کرد و تجارب را به گوش همه رساند.باید دیگران غیر متخصص هم بیدار شوند.تربیت امری اقتصادی و یا سیاسی نیست که تنها با بخشی از زندگی آدمی در رابطه باشد.تربیت با کل انسان و انسانیت ارتباط داشته و دارد.
موضوع درد دل های تربیت راهی برای بیدار نمودن نسل امروز و بی خواب کردن کسانی است که از روی غرض و گاه مرض می کوشند تا آدمیزاه را به سمت ارزش های دون حیوانی مانند چاپلوسی،دروغ،ناشایسته سالاری، سهمیه بندی، پارتی بازی، واسطه گرایی، قدرت طلبی و ظلم و ستم سقوط دهند.
تربیت روندی است که با چنین ارزش های حیوانی در مبارزه ی دائمی است و درد دل های تربیتی نیز راهی برای روش نمودن روش های غلط و به انحراف کشاندن روندهای خود ساخته رشدی است.تربیت دان با سلاح درد دل راه خود را بر می گزیند و در این راستا از هیچ کوششی دریغ نمی کند.