مطلب زیر را آقای فاضل هاشمی به سایت ایران آنلاین(اُنا) ارسال نموده‌اند

در تاریخ 1363/10/3 ساعت 1:45 در بيمارستان ... تهران فرزندی پسر سالم برای اینجانب سيد فاضل هاشمی به دنیا آمد.

اين بچه سه روز متوالی در بيمارستان  ماند. مادر او روز اول مرخص شد. اينجانب هر روز به ملاقات او به بيمارستان مي‌رفتم. بچه هیچ عارضه‌ای نداشت.

روز چهارم وقتي كه اينجانب برای ملاقات فرزندم به بيمارستان رفتم، دکتر ... فوت نوزاد را به من اعلام كرد. علت مرگ هم نارس بودن نوزاد بود ولی جسد به من ارائه نشد.

من حرف دكتر را كاملاً باور كردم و بيمارستان را ترک کردم. نيز هزينه بستری نوازاد از من نگرفتند فقط هزينه دفن از من گرفتند.

پس از 11 سال و با توجه به گزارشات زيادی مبنی بر سرقت نوزاد منتشر شده اینجانب به بيمارستان رفتم و هيچ مدركی دال بر فوت نوزادم پيدا نكردم. برعكس مدارک سالم بودن نوزاد بود.

بلافاصله علیه بیمارستان شکایت كردم و مدرک شكايت هم گواهی ولادت نوزاد بود. باتوجه به تحقيقاتی كه انجام شده اعلامیه فوت در تاریخ  1363/10/14 یعنی هشت روز بعد از اعلام فوت از بهشت زهرا صادر شده بود، پيدا شد که آن هم جعلی بوده و فاقد تاریخ فوت و فاقد اسم مادر و پدر نوزاد و حتی جنس نوزاد بوده است.

علاوه بر این مسئول واحد متوفیات اعلامیه را امضا نكرده است. علت مرگ هم نارس بودن نوزاد اعلام شده در حالی که مدارک بیمارستانی نوزاد حاکی از سلامتی او بوده است.

در بهشت زهرا مشخص شده که درآن قبر اسم دو نوزاد ذكر شده است (هاشمی وصالح آبادی). دادگاه با توجه به اعلامیه مزبور پرونده را مختومه اعلام کرد و با نبش هم قبر موافقت نكرد.

درسال 1387 مجددا شکایت شد و بر اساس فتوای آیت الله مکارم شیرازی نبش قبر انجام شد. فقط جسد يک نوزاد پیدا شد و آزمايشكاه كوثر با انجام تست (دی ان ای) بر روی استخوان‌هایی كه از قبر به دست آمده ثابت كرده كه جسدی كه در قبر دفن شده فرزند خانواده هاشمی نمي باشد.

استحضار میرساند بر اساس گزارش وزارت بهداشت درسال 1374 صادر شده و در این گزارش توصیه شده که رسیدگی به این شکایت نیاز به بازجویی جدی و مکرر دارد.

دكتر نوزاد آن زمان مدارک نوزاد را تكميل و امضا نكرده و حتی گواهی فوت برایش صادر نكرده است.

این نشان مي‌دهد كه او از ماجرای سرقت با خبر بوده و نمي‌خواسته مدرک تقلبی از طرف او صادر شده باشد كه اگر يک روز ماجرای سرقت نمايان شود محكوم نشود.

اينجانب تقاضای بازجویی جدی از آقای دکتر... را دارم. البته دکتر... چندین سال پیش و هنگامیکه پرونده بسته بود به اينجانب و در حضور شاهد اظهار نمود که سرقت نوزاد حقیقت دارد. همچنین بازجویی از بقیه پرستارهای موجود بیمارستان وكارمندان بهشت زهرا متاسفانه تا به حال عملی نشده است.

با وجود تناقض در اظهارات دكتر هيچ عكس العملی از طرف دادگاه انجام نشده و قاضی پرونده را به علت مرورالزمان بست. در نتيجه اين جانب تقاضای رسيدگی مجدد دارم تا درد دوری فرزند اولم كه نزديك به سی سال به پايان برسد.

(همه مدارک را در دست داریم و در صورت درخواست ارسال می‌گردد)