ایران اُنا - استاد جعفر دیناروند: انسان موجودی اجتماعی است.زندگی کردن با جمع و در جمع از برنامه های حساب شده ی اوست.تفکر و تعقل نیروهایی هستند که در این تشکیل نقش دارند.به زبان ساده انسان چون می فهمد و درک می کند نمی تواند تنها زندگی کند.در این جمع شده منافعی دارد و ادامه ی نسل او را امکان پذیر می گرداند.
گذشت زمان این نیاز را وسیع تر کرده و نزدیک شده انسان ها به هم را باعث می گردد.اگر جامعه وجود نداشته باشد فردیت نیز دچار خطر می گردد.انسان محتاج به هم نوع است و برای رفع این نیاز به تعامل و تبادل می پردازد .با تشکیل جامعه است که پایه های نهاد ها نیز پی ریزی می شوند و علما و دانشمندان به مطالعه و پژوهش در این زمینه می پردازند.
اجتماع به خودی خود نه تشکیل می شود و نه از بین می رود.ضرورتی است که در ان سود و منفعتی وجود دارد.ادمی به دنبال رسیدن به خواسته هایخود از طریق اجتماع است.همکاری یکی از شیوه های رفع نیاز هاست و بدین طریق انسان ها تلاش می کنند تا با یکدیگر معاملاتی برای بقا داشته باشند.
تشکیل اجتماع تنها مقدمه ی گرد امدن انسان هاست.با اماده سازی ان ، نیازها نیز شکل های متعددی به خود می گیرند.نیاز به سلامت جسم باعث به وجود امدن بیمارستان می گردد.این نهاد بدون همکاری امکان توسعه ندارد.رفع نیاز به متخصص باعث به وجود امدن دانشگاه ها و مدارس عالی می شود و در نهایت نهادهای مورد نیاز روز به روز افزایش می یابند.
اسایش و بقا دو نکته ی مهم در اجتماعی شدن هستند.با گذشت زمان و پیچیدگی اوضاع و احوال انسانی، بعضی از نهاد ها موفقیت خود را از دست می دهند.اجتماعی که به وسیله ی انسان ایجاد شده است یکباره به وسیله ی همین انسان دچار مشکلات می گردد.مشکلاتی که تنها در یک بخش یا یک نوع از جامعه ایجاد نمی شود.مشکلاتی که ما ان ها را انسانی _ جهانی می نامیم.
"انسانی" از این بابت که نوع انسان ان ها را به وجود می اورد و او نیز باید حلشان نماید و "جهانی" از این بابت که مختص به یک گوشه از جهان نیست و شمول کلی می یابد.جامعه دچار مشکلات می گردد و "اسیب" می بیند.اسیب هایی که هیچگاه خواسته ی اولیه ی ادمی نبوده اما با گذشت زمان بر او تحمیل شده اند.
جامعه ای که انسان از روی قصد و مقصود ایجاد کرده است دچار نوعی عارضه می گردد.حرکت ان را با کندی مواجهه می کند و موانعی متعددی جلوی حرکت ان را می گیرند.اسیب های اجتماعی مهم ترین موانع در سالم سازی جامعه است.کسانی که برای حفظ جامعه ی انسانی تلاش می کنند اسیب ها را جدی می گیرند.
جدی بودن اسیب ها به معنای نگاه کردن نیست.شناخت انواع ، ریشه ها ی ایجادی ، راه حل های ارائه شدنی، سالم سازی، مطالعات متعدد، پژوهش محوری، رابطه یابی ان ها با سایر نهاد های احتمالی از تلاش های جدیدی می باشند که با یافتن اسیب ها،انجام می گیرند.جامعه ای که از اسیب ها، ضربه خورد نمی تواند راحت به ادامه ی زندگی بپردازد.
آسیب های اجتماعی از هر نوعی که باشند به وسیله فرزندان جامعه ایجاد می شوند.مواردی عمدی و حساب شده که می بایست با درایت و مطالعه ی عمیق یافت شوند.حرکت جامعه بدون در نظر گرفتن اسیب ها اشتباهی بزرگ در سالم سازی ان است.اسیب با ترمیم شود تا جامعه دچار چند دستگی نگردد.
اسیب ها موارد نا میمونی برای انسان ها هستند.به استمرار درست ان ضربه می زنند.حرکت طبیعی را دچار لغزش و تلاطم می کنند.رفاه و اسایش را سلب می نمایند و نا ارامی روحی و روانی را به ارمغان می اورند.باید نسبت به اسیب ها شناخت کافی داشت.افراد مسئول در اداره ی جامعه و نیز افراد موجود باید به طور وسیعی برای از بین بردن ان ها تلاش کنند.
جوامعی که دارای بیشترین اسیب ها هستند منابع فراوانی را از دست می دهند.ان ها مجبورند تا با انواع ان ها مقابله کنند که لازمه ی ان صرف وقت و منابع مادی خواهد بود.ریشه دواندن ان ها کار را برای مصلحان و نیز علما سخت تر می کند.دزدی در روز روشن و با اسلحه یکی از انواع این اسیب هاست.مردم مجبور می سوند تا با امید و ارزو ادامه ی حیات ندهند.زور گویی و فشارهای غیر انسانی، از مردم موجوداتی منفعل می سازد که برنامه ای برای رفاه و اسایش نداشته باشند.
اهمیت این مطالعات در ان است که افراد جامعه بدانند که اسایش به راحتی به دست نمی اید و انسان های بیمارگونه ان را به هم می ریزند.جامعه باید برای سلامتی روان افراد خود نیز فکری اساسی نماید.بسیاری از اسیب های اجتماعی جنبه ی ارثی و یا غیر جسمانی دارند.اگر جامعه بخواهد با موفقیت طریق راه کند باید نسبت به ان ها مسئولیت پذیر باشد.
سعی ما در این است تا این مشکل را با مطرح کردن از زوایای مختلف مورد توجه ی خود قرار دهیم.تلاش می کنیم تا تصویر درستی برای شناخت ایجاد نماییم و از کسانی که به هر نوع در این بابت دارای تجربه و تخصص هستند انتظار داریم تا رفع اسیب ها را یکی از وظایف انسانی خود تلقی نمایند.
با همکاری انسان ها جوامع ایجاد می شوند و با همین دید به موفقیت می رسند و با نگرش های جمعی در جهت رفع موانع اقدام می کنند.تلاش های انسانی در جوامع انسانی امری طبیعی هستند و عدم ان کمااینکه در مواردی نیز مشاهده می شوند، امری تعجب برانگیز نماد می یابد.نمی توان به سرنوشت جامعه و افراد درون ان بی اعتنا بود.اسیب های اجتماعی جدی ترین خطر برای رفاه و اسایش انسان هاست.
*رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا