تهران - ایران اُنا: بي ترديد، بررسي تاريخي وضعيت زن در دوره ی جاهلیت کمک فراواني به درک جايگاه حقيقي و حقوقی زن در دوره اسلامي و به طبع آن کشورهای اسلامی خواهد کرد. |
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 6165
ارسال شده در مورخه : جمعه، 25 مهر ماه، 1393 -
03:30
عزیزاله احمدی - معاون مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: "سرگذشت جانگداز زن" را میتوان با مطالعه در جوامع "پس رو یا پیش رو" بررسی کرد، این سرنوشت شوم ( چه به نام آزادی و چه محدودیت) نقطه ی مشترک هر دو جامعه می باشد.
قابل ذکراست که بحثی به این وسعت را نمی توان در چند جمله یا پاراگراف خلاصه کرد.
بنابراین برای سنجش شخصیت واقعی و انسانی زن ناچاریم به طور گذرا "جایگاه زن" در فرهنگ ، قوانین، نظامات دینی ، سیاست ها و قوانین وضعی، آداب و رسوم و...جستجوکنیم.
"سیر صعودی یا نزولی " سرنوشت زن و حقوق انسانی اش در ادیان به ویژه اسلام، برای ما بسیار حائز اهمیت است دلیل آن هم بسیار ساده است، دینی بودن جامعه ما .
قطعا "نگاه جاهلیت "چه پیش از ایدئولوژی اسلامی و چه پس از آن فهم ما را نسبت به حقایقی رهنمون می سازد.
تفاوت های عقیدتی حکومت گران مختلف در مورد حقوق زنان، بعد از تثبیت اسلام و تصرف ملل متصرفه طی سالهاب متمادی با تعبیر و تفسیراتی گاه مترقی و گاه متحجرانه مواجه بوده است.
اما باید تاکید داشت کمتر سند معقولی می توان یافت تا با قاطعیت بگوییم که آنچه امروزه در کشورهای اسلامی وجود دارد همان اسلام نابی باشد که رسول اکرم (ص) برای جهانیان به ارمغان آورده باشد.
صحت این مدعا را چنانچه خداوند "عقل و اندیشه ای آزاد از تعصبات " به فرد هدیه کرده باشد به سادگی از روی برداشت های متنوع و متعدد فرق مذهبی - اسلامی می توان دریافت. زیرا هر گروه برداشت خاص و خودساخته ای از اسلام را "اسلام ناب" معرفی می کنند که فهم اسلام ناب را برای بسیاری با مشکل مواجه کرده است.
به عبارت دیگر صراحتاً باید گفت آن چه امروزه در همه ی کشورهای اسلامی به نام اسلام عرضه می شود، اسلامی تفسیری است. همین واقعیت باعث می شود تا انسانهای آگاه بدون تعصب با شک و تردید به آنها نگاه کنند.
به هرحال سوال این است که آیا نگاه به زن و حقوق او همگی برخاسته از اسلام ناب و اولیه است؟ آیا هنوز رنگ و بوی رسم های جاهلی در عصر فرا-مدرنیسم یا بهتر بگوییم فرا-فرا مدرنیسم در این زمینه مشهود نیست؟
بحث اصلی ما از این جا به بعد آغاز می شود و خواهان آنیم که خوانندگان ، همانگونه که ما سعی کرده ایم در حد توان و دسترسی به منابع ، با اسناد تاریخی به زوایای مساله بپردازیم آنان نیز با همین رویه یعنی با ادله های عقلی، تاریخی، اسنادی در جهت رد یا تایید، ما را نقد کنند.
برای شروع ناچاریم وضعیت زن در دوره "جاهلیت اعراب" را به طور خلاصه بیان کنیم تا به تدریج به درک آنچه امروز در مورد زنان وجود دارد بهتر ما را کمک نماید.
این نکته را نیز نباید از یاد برد که زن چه در جوامع بدوی و چه در عصر مدرن هنگامی دارای موقعیتی ممتاز بوده یا می گردد که بتواند یا توانسته باشد در پیشرفت جامعه چه به لحاظ اقتصادی، سیاسی، تربیت، و... استقلال داشته باشد.
زیرا امروزه نمی توان چون گذشته فقط بر اساس نیاز "زن نسبت به مرد" برای زنان تصمیم گیری کرد.
این را نیز باید متذکرشوم که هدف ما از نوشته ها یا مقالاتی این چنینی ،"جواب دهی" نیست بلکه فقط "ایجادسوال " در ذهن مخاطب است.
آشکار یا نهان در پی آنیم که مخاطب خود لذت یافتن پاسخ های منطقی و البته موقتی را دریابد و در راهی بی پایان برای جستجوی حقیقت گام های مستمر بردارد.
این نکته ی پایانی را هم یادآوری کنم که ما در مسیری که انتخاب کرده ایم تا حدود بسیاری، خود را در راهی صواب و صحیح البته پر مخاطره یافتیم زیرا نه در فکر مقامی هستیم تا بخاطرش حرفهایی که دیگران می گویند یا می خواهند،"نشخوار" کنیم و نه مقامی داریم تا برای نگهداریش با پستی سکوت کنیم . بنابراین نه چیزی برای خواستن داریم و نه چیزی برای از دست دادن!!......
زن در دوره جاهلیت
بي ترديد، بررسي تاريخي وضعيت زن در دوره ی جاهلیت کمک فراواني به درک جايگاه حقيقي و حقوقی زن در دوره اسلامي و به طبع آن کشورهای اسلامی خواهد کرد.
به این معنی که با فهم وضعيت زن در عرصه هاي خانوادگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي در عصر جاهليت ما می توانیم به درکی واقعي از سير تحولات مربوط به حقوق زن در اسلام پي ببریم.
بسياري از احکام و مقررات حقوقي اسلام و همچنين توصيه هاي مکرر اخلاقي در مورد زنان که در آيات قرآن و روايات پيشوايان دين تجلي يافته، بازتاب وضعيت نابسامان و تاريک زن در جاهليت است که با نگاهي تاريخي به آن مي پردازيم
نگاه عرب قبل از اسلام به زن، نگاهی پست گرایانه و مبتنی بر نگرش ابزاری بود. انان زن را موجودى ما بين حيوان و انسان می دانستند که تنها فایده ی آن ي وسيله اى براى ازدياد نسل و خدمتكارى است به همین دلیل بود که برخی از آن قوم ، دختر دار شدن را یک مصيبت میانگاشت.(رک:تمدّن اسلام و عرب، ص 503.) .
این حساسیت را با مرجعه به آبات الهی می تواند دریافت آنجا که به محض شنیدن دختردار شدن نسبت به دختر دار شدن از شدّت خشم و عصبانيّت رنگ چهره هایشان برمیگشت و به سياهى میگراييد {«وَ اِذا بُشِّرَ اَحَدُهُمْ بآلأُنثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّا وَهُوَ كَظيمٌ»؛ و چون يكى از آنان را به فرزند دخترى مژده میدادند از شدّت غم و حسرت رخسارش سياه مىشد و سخت دلتنگ میگرديد.(سوره نحل، آيه 58)}
و گاه قساوت را به جایی می رساندند که دختران خويش را هم زنده به گور مىكردند تا از ننگ دختر دار بودن برى باشند .(سوره نحل، آيه 73) . نکته ی وحشت ناک و تامل برانگیز این که هيچكس آنان را از اين عمل، منع يا مؤاخذه نمىكرد؛ حتّى مادران دختران!
چون مرد خانواده تنها كسى بود كه صاحب حقّ بود و اختيار مرگ و زندگى فرزندانش را داشت .(المفصّل فى تاريخ العرب قبلالاسلام، جواد على، چاپ اول، بيروت، دارالعلم للملايين، 1970 م، ج5، ص 528).
عرب جاهليّت اكتفایی
به يك همسر اکتفا نمىكرد؛ لذا همسران متعدّدی اختيار مى نمود. البته گاه این کار او به منظور تأمين معاش زن بود، و گاه براى ازدياد نسل و فرزند، و گاه هم برای کسب اهداف سياسى.
زیرا ازدواج های سیاسی در واقع تامینی برای قدرت و اعتبار تلقی می شد..(سيد عبدالعزيز سالم؛ تاريخ عرب قبل از اسلام؛ ترجمه باقر صدرىنيا؛ چاپ اول، انتشارات علمى و فرهنگى، 1380، ص 349)
به هر حال زنان عرب در دوره ى قبل از اسلام، نه تنها از حقوق اوليه انسانى بهرهاى نداشتند، بلكه از هر حيوانى پست تر و زبونتر به شمار مى رفتند.
با زنان و دختران، مانند چهار پايان رفتار مى كردند و آنان را به صورت كالا در معرض خريد و فروش قرار مىدادند. کافی است نگاهی به انواع نکاح های مرسوم در دوران جاهلیت بیفکنیم تا به عمق فاجعه بهتر پی ببریم.
1. ازدواج "مهريّه ای" که در اصل همان رسم معمول کنونی است
2. ازدواج "متعه» در این نوع ازدواج که مقارن با ظهور اسلام بسیار معروفیت داشت، زن همسر مرد برای مدت معینی می شد که با پایان موعد معین خود به خود جدايى و طلاق بين زن و مرد حاصل مىشد. البته با داشتن شرط مهریه و حق انتساب و برخورداری از ارث.
3.ازدواج "ظعينه"» یعنی ازدواج با زنان اسیر شده در جنگ خواه جنگ طایفه ای یا غیر آن در این نوع ازدواج اجباری و غیر انسانی زن به هیچ عنوان نمی توانست برای خود حق اعتراضی قائل باشد و بدتر از آن این که وی جزء دارایی مرد تصاحب کننده نیز می شد به همین دلیل اين ازدواج بدون عقد و مهريه انجام مىگرفت.
حال ببینید فرزندانی که از این نوع زنان متولد می شدند چه جایگاهی در جامعه آن زمان داشتند.!) المفصّل فى تاريخ العرب قبلالاسلام، جواد على، چاپ اول، بيروت، دارالعلم للملايين، 1970 م، ج5، ص 528 )
4. ازدواج شغار» نام این نوع ازدواج را می توان "مبادله ای" یا "کالا به کالا" گذاشت زیرا فرد دختر يا خواهر خود را به عقد ديگرى در مى آورد اما به جاى اخذ مهريه، متقابلاً دختر يا خواهر او را زن خود مى ساخت. نکته جالب این بودکه در اين ميان فقط رضايت مردان شرط بو دنه زنان!! (سنن الكبرى، أبى بكراحمد بيهقى، بيروت، دارالفكر، ج 10 ص 475 ـ 474 )
5. ازدواج بدل: که همان معاوضه زن با زن مرد دیگر
6. ازدواج «استبضاع»: نوعى زناشويى موقّت جهت باردار شدن بود. طبق اين زناشويى اگر مردى تمايل به داشتن فرزندى با خصايص و ويژگىهاى خاصّى بود مثلاً مايل بود كه فرزندى دلاور و نترس و شجاع و بى باك يا شاعرى نيكو سخن و يگانه داشته باشد و... و خود از آن خصايص و كمالات محروم بود، زن خود را تا مدّت معيّنى طبق قرار داد در اختيار مردى كه بر خوردار از آن صفات بود قرار مى داد تا از وى باردار شود. وقتى كه زن از حيض پاك مى شد، شوهرش به وى مى گفت: «نزد فلانى برو و در اختيار او باش تا زمانى كه از وى باردار شوى.» طفلِ حاصل از اين پيمان متعلّق به شوهر اوّلىِ زن بود و در مدّتى هم كه زن در نزد مرد دوّم بود هيچ ارتباطى بين او و شوهر پيشينش نبود و پس از باردار شدن بود كه شوهر نخستين هر زمان كه اراده مىكرد مىتوانست به زن خويش رجوع كند.
7. ازدواج «مقت »(ضيزن(: یكى ديگر از زناشويىهاى رايج در دوره جاهليّت اين بود كه اگر شخصى فوت مىكرد زنش، مثل ساير اموال و ثروت به جاى مانده از او، به وارثان مىرسيد. اين ارث (زن) در مرحله اوّل به پسر بزرگ تعلّق مىگرفت (البته در صورتى كه آن زن نامادرى پسرش مىبود). وقتى كه مردى مىمرد پسر بزرگش لباسى را بر روى زن پدر خويش مىانداخت و بدين سان همسرىِ او را به ارث مىبرد. اگر اين زن، جوان و زيبا بود و پسر در خود ميل و رغبتى به آن زن احساس مىكرد از او بهرهمند مىشد و گرنه، با مهريّه جديدى وى را به عقد يكى از برادران خويش در مىآورد اين مهريّه جديد هم متعلّق به برادر بزرگ بود؛ چون از حقّ شرعى خود در مورد زن پدرش به نفع آن كسى كه علاقهمند به آن زن بود عقب نشينى كرده بود. اگر ميّت هيچ پسرى نداشت، زن به مردان فاميل تعلّق مىگرفت و هر كدام از آنان كه به عنوان اظهار تمايل و تصاحب وى، پيشتر از ديگران پارچهاى به سوى زن پرتاب مىكرد، يا بر سرش مىانداخت، صاحب وى مىشد. كسى كه صاحب اين زن مىشد اگر مىخواست او را به همسرى خود بر مىگزيد و گرنه، مىتوانست او را از ازدواج با ديگران نيز محروم كند و آن قدر از او نگهدارى كند تا اينكه عمرش پايان پذيرد. برخى هم گفتهاند: نكاح «ضيزن» بر ازدواجى اطلاق مىشد كه در آن مردى با زن پدر خود ازدواج مىكرد. حالا فرقى نمىكرد كه پدرش او را طلاق داده باشد يا اين كه مرده باشد.
8. ازدواج "رهط" : نوعى ازدواج گروهى بود كه در آن تعدادى مرد، با رضايت و توافق همديگر با زنى رابطه زناشويى برقرار مىكردند و در مقابل، مخارج او را تأمين مىنمودند .تعداد اين مردان هيچگاه از ده تن تجاوز نمىكرد و فرزندى كه در نتيجه چنين ازدواجى متولّد مىشد در صورتى كه پسر بود، با تعيين مادر به يكى از آن مردان مىرسيد. به اين ترتيب كه چند شب پس از تولّد نوزاد، مادرِ نوزاد يكايك آن مردان را مىطلبيد و سپس به يكى از آنان خطاب مىكرد و بااسم او را صدا مىزد و مىگفت: اين فرزند از آن تو است. با اين كيفيّت، پدر طفل را انتخاب مىنمود. مردِ مورد خطاب هم طبق آداب و رسوم معمول، حقّ هيچ گونه اعتراضى نداشت. اگر هم كه طفل تولّد يافته، دختر بود، كسى به عنوان پدر وى انتخاب نمىشد؛ چون هيچ كدام حاضر نبودند پدر يك دختر باشند.
9.ازدواج «خدن": در اين نوع زناشويى، زن و مرد رابطه محرمانهاى با هم برقرار مىكردند كه نياز به نفقه و مهريه نداشت. در واقع، نوعى رابطه مبتنى بر دوستى و علاقه متقابل، بدون اعلان رسمى داشتند. اين زناشويى در عين حال كه يك زناشويى معمولى نبود، باز خالى از رسميّت نبود وعرف محيط آن را جايز مىدانست و مىگفت:«ما أستتر فلا بأس و ما ظهر لؤم»؛ هر چيزى كه محرمانه و پنهانى باشد مانعى ندار ولى آنچه كه آشكار شد مايه ننگ و عار است.
10. ازدواج «جمع" :یكى از سنّتهاى عرب جاهليّت اين بود كه از طريق زنان و كنيزان به جمع آورى مال و ثروت مىپرداختند. در بازارهاى عرب، خانههايى مهيّا مىساختند و پرچم خاصّى به عنوان علامت آزادى ورود براى همگان بر بالاى بام آن، نصب مىكردند. عدّه زيادى از مردم جمع مىشدند و به آن خانهها مىرفتند. زنانى كه در اين خانهها جاى داشتند «بغايا» ناميده مىشدند. محيط جاهليّت نه تنها اين عمل آنها را محكوم نمىكرد، بلكه اگر يكى از آنان حامله مىشد و فرزندى به دنيا مىآورد، بر گرد او جمع مىشدند و قيافه شناسان را دعوت مىكردند و با كمك آنها، كودك را به كسى كه بيش از ديگران به كودك شباهت داشت ملحق مىكردند و او را پدر آن كودك مىدانستند.
از دیگر شواهد بي انضباطي در روابط زن و مرد در دوران جاهلي، طواف برهنه زنان دور خانه خداست. درباره ريشه اين عمل، اختلاف است. برخي ريشه آن را به نزاع بين زن و شوهري مي دانند که شوهر شرط جدايي از همسر را طواف برهنه زن در خانه خدا قرار داد که بعدها مرسوم شد. (جاحظ، رسائل، ج 2، ص 150)
برخي نيز آن را ناشي از مبالغه در عبوديت و خارج شدن از لباس هايي که در آن مرتکب گناه شده بودند دانسته اند. (فاضل انصاري، العبوديه، الرق و المرأه، ص 253)
برخي گفته اند ترفند قريش در نيازمند کردن حجاج در اخذ لباس از اهل حرم، در شيوع اين رسم جاهلي بي تأثير نبوده است. (قرطبي، الجامع لأحکام القرآن، ج 7، ص 189)
ولي آنچه مسلم است اين که موسم حج در جاهليت به فصلي براي عرضه زنان بر مردان تبديل شده بود.
برخي از زنان به قصد دلربايي از مردان، به صورت عريان طواف مي کردند تا خواستگار مورد نظرشان پيدا شود.
اختلاط، بي بند و باري و شهوت راني به حدي بود که شاعرِ هوس بازِ اموي، عمر بن ربيعه، در شعري حسرت آن روزها را مي برد و آرزوي بازگشت آن ايام و طواف ها را مي کرد:
ليت ذا الحج کان حتماً علينا کل شهرين حجه و اعتمارا (فاضل انصاري، العبوديه، الرق و المرأه، ص 253) "اي کاش آن حج بر ما واجب مي شد در هر دو ماه، چه حج و چه عمره"
زن حقوق زن زن و حقوق دوران جاهلیت
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : حجاب در ترازو - بخش اول [ چهارشنبه، 9 مهر ماه، 1393 ] 1441 مشاهده
حجاب در ترازو - بخش هفتم [ چهارشنبه، 3 دي ماه، 1393 ] 1606 مشاهده
تنگناهای مشارکت والدین در آموزش و پرورش [ جمعه، 18 مهر ماه، 1393 ] 2098 مشاهده
نظریه پردازی - قسمت چهاردهم - باورها [ جمعه، 4 ارديبهشت ماه، 1394 ] 2136 مشاهده
دین دولتی، دولت دینی - بخش سوم [ جمعه، 24 بهمن ماه، 1393 ] 2016 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|