استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: دنیای امروز دارای مشکلات و چالش های فراوانی است.بسیاری از آن ها ساخته و پرداخته ی خود انسان هستند.جدای از مشکلات طبیعی مانند انواع زلزله یا آتشفان و نیز سیل،جامعه به وسیله آدمی دارای موانع بسیاری در توسعه و رشد می گردد.
نمونه هایی از این موانع را می توان در جنگ افروزی های ساختگی برای فروش اسلحه ها دانست.کشورهایی که از طریق ساخت انواع جنگ افزارهای جنگی درآمد زایی می کنند برای رسیدن به مقصود خود راهی جز این نمی بینند.
گرچه در این میان نوع انسان تلف می شود و مشکلات آدمی از این نیز افزون تر می گردد اما سازندگان این مسائل توجهی به اثرات نمی کنند و تنها خودخواهی و قدرت طلبی را اصل و اساس رفتارهای خود قرار می دهند.ضرورت ریشه یابی تصنعات برای رشد و توسعه ،لازم و ضروری می آید و بسیاری از دانشمندان و اندیشمندان متعهد برای یافتن راه حل های زیر بنایی تلاش می کنند.
بنابراین ریشه یابی مسائل انسانی مد نظر قرار می گیرد و اساس این نوع نگرش ها نیز به موضوع انسان شناسی و نیز پی بردن به جوهره ی اصلی آن متمرکز می گردد.رشد انسانی اساس کار را تشکیل می ذهد و این واقعیت که انسان می تواند انسانیت خود را باز یابد و یا به سمت و سوی حیوانیت حرکت نماید را برای جامعه ی امروز بلکه آینده نیز ضروری می شمارد.
اهمیت موضوع انسان شناسی و نیز پی بردن به بنیان آدمی تا بدانجا پیش می رود که فلاسفه ی بزرگ و نیز تربیت دانان ،انسان را متوجه ی این حقیقت می کنند که برای ریشه یابی مشکلات می بایست نگاهی عمیق به انسانیت و ادمیت آدمی نمود.آدمی اگر از مسیر آدمیت خود منحرف شود دست به هر کاری می زند و آنگاه است که نوع خود را فراموش می کند.
تربیت وسیله ای برای شناخت استعدادهای آدمی و شکوفا نمودن آن است.این روند که مطمئنا امری عمدی و از روی قصد و هدف می باشد، به دنبال میوه دادن جوهره ی آدمی است که اگر حاصل شودنتیجه ای جز آرامش و آسایش و صلح و دوستی و درک متقابل آدمی از یکدیگر ندارد و در نتیجه انسان به شکل انسانی در کنار همدیگر زندگی می کنند و اثری از جنگ و خونریزی و به کار بردن اسلحه یافت نمی گردد.
در روند تربیت دوایر بسیاری تاثیر گذارند و اهمیت این موضوع از آنجا ناشی می شود که این دوایر در پی رشد و شکوفایی آدمی به کار روند.گاه این دوایر که عوامل نیز نامیده می شوند مورد فراموشی قرار می گیرند و اندیشمندان بزرگ آن ها را کشف می نمایند.
عاشورا به عنوان یک واقعه ی تاریخی تنها ممکن است از این نظر نگریسته شود و در کنار رویدادهایی مانند انواع جنگ های جهانی و یا جنگ های استقلال طلبانه ی ملت ها در نظر گرفته شود.بعضی نیز به کوچکی و یا بزرگی جغرافیایی رویدادها می نگرند و عاشورا را جنگی محدود در منطقه ای حصر شده در نظر می گیرند و البته به تاثیر و تاثر آن نیز نمی پردازند.
واقعیت امر این است که واقعه ی عاشورا از نظرهای بسیاری تنهاست و هیچ شباهتی با انواع جنگ ها ندارد.این رویداد نه برای قدرت طلبی و ایجاد نوعی سلطنت و نه برای از بین بردن نوع انسان ایجاد گردید.از نظر تعداد افراد دخیل در آن نیز هیچ شباهتی در تاریخ یافت نمی شود و از دیدگاه اثرات طولانی آن نیزتاثیرات منفی به فراموشی سپرده می گردد.
اهمیت موضوع تربیت در این رویداد چه در زمان ایجاد و قیام و چه بعد از آن بدانجاست که متخصصین تربیت آن را مسیری اسان ساز و کم خرج برای تغییرات درونی آدمی و شکوفایی جوهره ی انسانی می دانند.تضادها در ان فراوان و انسان سازی به عمق باورنکردنی موجود است.تضاد کشتن و قتل با زنده نگه داشتن و زنده ماندن ابدی کاملا واضح و مبرا می گردد.
روند تربیت در کل واقعه با سرعت حرکت می کند و ضرورت دارد تا متخصصین انواع آن را دریابند و مورد مطالعه ی عمیق قرار داده و بکوشند تا از آن الگویی مناسب برای آیندگان بسازند.اهمیت آن در وجود یک جنگ نیست بلکه در تغیر و تحولاتی است که در طول تاریخ برای بسیاری از مردم ایجاد نموده است.این تحولات نه تنها در جهان تشیع یا اسلام که در ادیان دیگر و انسان های غیر نیز ایجاد شده است.شاید گفتار گاندی رهبر هند در مورد امام حسین (ع)تنها یکی از این موارد باشد.
اهمیت تربیت در عاشورا را باید در طول تاریخ دیگران قبل از ما درک می کردند و اجازه نمی دادند تا تنها از آن به عنوان یک رویداد عقیدتی یاد کنند.واقعه ی عاشورا رویدادی انسان ساز برای تمامی نسل ها و نوع انسان بوده و هست.شکوفایی استعدادهای انسانی در زمان این واقعه مانند نهی ظلم و مبارزه ی با آن حتی با از بین رفتن و کشته شدن، بازگشت آدمی به انسانیت خویش است.الگویی اینچنین برای نسل ها ضروری و دارای اهمیت ویژه است.
باید در این باره با دقت و ظرافت تحقیق و تفحص نمود.این قضیه بسیار اهمیت دارد زیرا باعث به دست آمدن نتایجی می شود که در رشد و شکوفایی انسانیت بسیاری از انسان ها تاثیر گذار است.تغییراتی که در کلاس های درس دانشگاه و افسانه های قدیمی و نیز وطن پرستی بدست نمی آیند در این رویداد به وضوح و با راهی کوتاه و سریع تر یافت می شوند.
عاشورا میدان انسان سازی و انسان دوستی است.بسیاری از نمادهای انسانیت در آن شکوفا شده و رهبری این قیان اولین دارنه ی آن ویژگی ها بوده است.مطالعه ی ظریف این واقعه و رابطه ی آن با آدمیت برای بسیار پنهان مانده است و افراد عام و معمولی تنها به رنگی از این واقعه توجه می کنند و این در حالی است که اساس و ریشه ی این واقعه در تغییر، تحول و تکامل نوع آدمی است تا بدانجا که هم در زمان وقوع و هم بعد از آن نشانه های آن یافت شده اند.
اهمیت تربیت در عاشورا در احساس تاثیر آن بر زمانه است و ضرورت آن بدین شکل که اگر فراموش شود و یا مورد بی اعتنایی نوع آدمی قرار گیرد زیان و ضرر آن متوجه ی کل انسان می گردد.همان هایی که ما دلایل جنگ، ستیزه، درگیری، قتل، تجاوز، بی عدالتی، ظلم و انواع ستم ها می نامیم.توجه به عاشورا زنده نگه داشتن انسانیت آدمی و بازگشت و احیای جوهره ی آدمی است.