به گزارش ایران اُنا، حوادث تاریخی به هر شکلی که تفسیر شوند و یا بدون آن نگارش گردند، اثرات متفاوتی بر بازماندگان و نسل های بعدی بر جای می گذارد.این تاثیرات ممکن است به اندازه ای تلخ و نامبارک باشند که سال های متمادی در ذهن افراد باقی بمانند و مانند خاطرات تلخ زندگی بایگانی شوند.
واقعه ی عاشورا نیز یکی از این نوع حوادث است که برای بسیاری از افراد تفاسیر متفاوتی بر جای گذاشته است.تفاسیری مانند نگرش انقلابی به آن، ظلم و ستم نگاری، جهالت و پستی و عدم رعایت خصوصیات جوانمردی به وسیله ی حکومت، عدم وجود آزادی و تاکید بر دیکتاتوری،جنگ عقیده و برداشت های متضاد از دین و امثال آن که هر یک برای مفسر معنا و مفهومی خاص دارد.
تفسیر بر هر اساسی که نگریسته شود برای تربیت دان قابل بررسی است.رشد انسان در این رابطه و توجه ی به انسانیت و جوهره ی اصلی آدمی که معمولا در رفتارها و کردارها و باورهای شخصی نهفته است، مهم ترین نکته در این نوع تحلیل هاست.از این نظر است که در این واقعه نگاه به انواع رفتارهای ایجادی از هر دو طرف مهم تر از سایر موارد می باشد.
عاشورا مملو از رفتارهای متفاوت و متضاد است.تفسیر بر اساس اعمال انجام شده در آن ، واضح ترین در نوع خود است.در این میان باید توجه ی خاص به معیار های نتیجه گیری نیز نمود و انواع رفتارها را با ارزش های انسانی مقایسه و سپس رشد انسانی را رقم زد.
رفتار شناسی در علم امروز دارای جایگاه ویژه ای در اصلاحات انسانی و توجه ی به رشد ادمی است.رفتار شناسی برای اهل علم اهرمی برای شناخت درست از نادرست است.آدمیزاده با رفتارش درون خود را منعکس می کند و با نمایش آن ویژگی های شخصی را به نمایش می گذارد.اگر از نفاق و دورنگی بگذریم، در میان حوادث حقیقی و واقعیات رفتاری می توان به مقاصد اصلی از نگرش به تاریخ دست یافت.
واقعه ی عاشورا را باید با انواع رفتارها مورد تحلیل تربیتی قرار داد.به طور مثال"دعوت کردن" یک رفتار حساب شده برای کشاندن افراد به نقاطی خاص است.امام بنا به دعوت اهل کوفه به آن مکان دعوت شده بود و قبل از این رفتار قصدی برای مهاجرت نداشتند.با وقوع این رفتار باید انتظار انسانی را مد نظر قرار داد.دعوت شده را باید با تمام قوا پشتیبانی نمود و معیاری برای رفتارهای بعدی دانست.
اهل کوفه به چه میزان از رشد تربیتی و انسانی رسیده بودند که علی رغم دعوت شخصی همان افراد و بدون فشار و سفارش از سوی امام ،او را تنها گذاشتند.تصمیم بر دعوت را چه کسانی در دایره ی رفتارهای خود قرار دادند؟بدیهی است که تنها گذاشتن مسلم بن عقیل فرستاده ی امام برای بررسی اوضاع نمایشی از عدم وجود جوهره ی انسانی است.
در میان رفتارهای متعدد دیگر نیز باید رابطه ای میان بروز و جوهره یافت."بیعت خواهی" که معمولا تصمیم گیری برای تایید یا عدم آن است را بر اساس عرف و در میان قبایل آن زمان به امری آزاد و از روی میل تفسیر می نمودند.در واقعه ی عاشورا این معنا هر گز رعایت نشد و زور و تهدید حرف اول را در این رابطه زد.این رفتار چیزی جز گرایش به دیکتاتوری نبود.
" جنگ " اوج سقوط انسانیت در میان نسل هاست.کسانی که اقدام به دفاع می کنند، عکس آن را دارا هستند.مدافعین ،انسانیت خود را بدانجا کشانده اند که حاضر به ماندن در زیر بار ظلم و ستم نمی شوند.جنگ ستیزان در واقعه ی عاشورا چه کسانی بودند.در رفتارهای امام در تمامی این واقع" عدم شروع جنگ از طرف ایشان" مورد تاکید قرار می گرفت.
رفتارشناسی در عاشورا باید با دقت و ظرافت خاصی و البته به شکل تخصصی مورد تاکید قرار گیرد.رفتارهای انسانی در یک طرف ردیف شوند و رفتارهای ضد آدمی نیز در مقابل آن قرار گیرند.با چنین بررسی هایی رفتارهای ایجادی در میان آن دو کنگاش و سپس نتیجه گیری لازم صورت گیرد.
"بستن آب بر روی انسان" به دلیل گرمای زیاد و نیاز او به رفع تشنگی، اوج حیوانیت آدمی است.رسیدن به هدف از هر طریقی را توجیه می کند.در این واقعه این رفتار به دو شکل متضاد به وقوع پیوست.در ابتدای مزاحمت حر بن یزید ریاحی و مراجعه ی وی به امام برای انتقال پیام مبنی بر عدم ورود به کوفه، با اینکه امام وی را از لشکر خود نمی دانست، دستور داد تا لشکریانش همراه با اسب ها از آب سیراب شوند و سپس در باره ی مسائل گفتگو کردند.سیراب کردن دشمن، اوج انسانیت و ارزش های آدمیزاده است و نمادی از تربیت درست و رشد متعالی است.
در مقابل این رفتار، لشکر ابن زیاد دستور بستن آب بر روی لشکر امام حسین(ع) را صادر و راه فرات را بر آن ها بست.با وجود درخواست یاران امام برای حمله و باز کردن راه برای بردن آب ،ایشان تنها به برادرش این اجازه را داد تا مشکی از آب برای اطفال بیاورد که دشمن حتی این را نپذیرفت و اجازه ی بردن اب را نداد.چنین رفتاری بدون شک حیوانی و نمایشی از توحش است.
تجزیه و تحلیل عاشورا بر اساس رفتارهای ایجادی یکی ار مطمئن ترین روش ها در این رابطه است.در این میان حتی زمینه ی متهم کردن افراد به شیعه بودن و تعصب داشتن بدون تفکر و تنها از روی احساسات نیز کم رنگ می شود.رفتارهای به وجود آمده ،واقعیات این حادثه ی تاریخی است که بر کسی پوشیده نیست.
رفتارهایی مانند" اسب دوانی بر روی جنازه های مقابل" در کدامین جنگ ها وجود داشته و اصولا چه نیازی بدان است؟چه هدفی برای آن دنبال می شود جز اینکه نشان از آرامش حیوانی افرادی دارد که این دستور را صادر، کسانی که انجام می دهند و بسیاری از افرادی که نظاره گر آن هستند.
رفتار شناسی در عاشورا را باید روشی برای جلوگیری از تفاسیر شخصی در تاریخ دانست.ارزشیابی تربیتی و رشدی که با وقوع انواع آن ها در میان دو طرف ، قابل قبول و بررسی است.این فعالیت را باید به شکلی کاملا علمی و بدون اتکای به حدسیات انجام داد.
استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا