به گزارش ایران اُنا، نمادهای هر واقعه مانند نشانه های راهنما عمل می کنند.تفسیر در باره ی هر موضوع تاریخی بدون شک باید بر اساس مواردی خاص از جمله نمادهای آن باشد.به طور مثال در جنگ مغولان با ایران نمادهایی مانند آتش زدن منابع علمی ایران نمونه ای از راهنمایی نویسندگان برای معرفی این واقعه ی تاریخی است.
همان طوری که در جنگ های متعدد داشتن لباس های خاص برای هر یک از طرف های متخاصم نشانه ی ملیت آن ها بوده و یا داشتن پرچم های معین با رنگ و شمایل خاص این راهنمایی را به دیگران منتقل می نموده، در باره ی وقایع تاریخی بعد از وقوع نیز همین نمادها باید به شکلی جدید مورد نظر نویسندگان باشد.
به طور مثال برای تربیت دانان نمادهای تربیتی دارای معنا و مفهوم خاصی هستند و بدون شک با نمادهای اقتصادی یکی نمی باشند.شاید برای معاملات اقتصادی دروغ گفتن نوعی زرنگی و پیروزی در معامله تلقی شود و یا برای صادرات یک محصول ظاهر سازی یک نوع رفتار درست به حساب آید اما برای تربیت دان هرگز چنین نیست.
نمادهای تربیت دان درتحلیل عاشورا بر دوشکل رشد یافتگی و عدم آن استوار است.نمادهایی که در واقعه ی عاشورا مشخص گردیده اند و از طرفین به شکل های خاصی رفتاری شده اند برای نویسندگان این نوع کتب راهنما و معیار برای تجزیه و نتیجه گیری است.نمادهایی که بدون شک بر معیار انسانیت تفسیر و سنجیده می گردند.
در تربیت ،نمادها بر اساس دو نکته ی کاملا مجزا مورد توجه قرار می گیرند.نکاتی که از نظر تربیت دانان استعداهای درونی انسان هستند.روند تربیت با این توانایی ها چگونه برخورد کرده و تا چه میزانی قادر به شکوفایی آن ها گردیده است؟توانایی های انسانی از این نظر در تضاد با یکدیگر موجودند.به طور مثال انسان توانایی بخشندگی را در درون خود در مقابل خساست را داراست.این دو ،نمادهای مختلفی از توانایی های آدمی هستند که در تضاد با یکدیگر عمل می کنند.
واقعه ی عاشورا را بر اساس نمادهای آن مورد مطالعه قرار دادن، تنها دیدگاهی تربیتی است که تا به امروز به صورت خاص مورد توجه نبوده است.تربیت با راه درست و صحیح خود باید بتواند استعدادهای مثبت آدمی را که ما انسانیت می نامیم ،شکوفا ساخته تا راه بر رفتارهای نادرست و غیر انسانی که ما آن ها را حیوانیت می نامیم ببندد.
ظلم در مقابل رحمت دو استعداد درونی آدمی در زمان تولد هستند.آدمی باید که به سمت شکوفایی رحمت و گذشت رود و اگر چنین کند، ظلم را توانای برخاستن نخواهد بود و این شکوفایی را تنها روند تربیت قادر به انجام دادن تواند بود.در واقعه ی عاشورا از چنین نمادهایی فراوان به چشم می خورد و راه برای بیان نظریات تربیتی هموار خواهد گشت.
آدمی با تولد خود خوی وحشی گری را داراست کما اینکه خصوصیت تمدنی و سازگاری را نیز همراه است.اینکه افراد یک جامعه در طول زمان کدامین را شکوفا می سازند،موضوعی است که به روند تربیت او مربوط می گردد.هیچ انسانی جنایتکار متولد نمی شود، گرچه بعضی از معتقدین به علم ژن شناسی بر ماندن بعضی از صفات از طریق وراثت تاکید دارند ولی باز هم تغییرات چنین وضعیتی به وسیله ی تربیت ،پذیرفته شده است.
مطالعاتی که در باره ی عاشورا صورت می گیرد باید منجر به شناسایی نمادهای مختلف آن گردد.بعد از شناسایی نیز جدا گشته و هریک را در زمان وقوع مورد تاکید و توجه ی خاص و البته از دیگاه علمی و تربیتی نمود.
واقعه ی عاشورا از نظر رابطه ای که با تربیت داراست باید سخت در نماد یابی یافت.نمادهایی که جنبه ی انسانیت دارند و از طرف شخص یا اشخاصی منعکس شده اند در کنار نمادهایی که جنبه ی حیوانیت داشته و از طرف شخص یا قبیله و اشخاصی انعکاس یافته اند را به دقت مورد ارزش سنجی قرار داد.
تاکید بر نمادها، کار تربیت دانان را راحت از سایرین می نماید.بدون شک یافتن این نوع نشانه ها کمک فراوانی به شناخت روند تربیت ایجاد کنندگانش دارد.بدین وسیله است که وقوع انواع رفتارهای درست انسانی مانند عدم پای بندی به جنگ تا آتش زدن خیمه های بی پناه که رفتاری وحشیانه و حیوانی است مورد ارزش سنجی انسانیت در تربیت قرار می گیرد.
باید برای نماد شناسی در هر علمی جدیت به خرج داد.این مورد در مطالعات عاشورا شناسی دارای جایگاه ویژه ای است.نمادهایی مانند کینه روزی، دشمنی، کشتن افرادبیگناه، تعرض به زن و بچه های معصوم و بی دفاع حتی بر خلاف عرف زمانه و در نهایت ایجاد رفتارهایی که نشان دهنده ی خوی بد آدمی است باعث شناخت بیشتر افراد دخیل در آن می گردد.
شناخت نمادهای تربیتی کار تخصصی و زمان بری است و دارای خصوصیات و ویژگی های مخصوصی است که تنها اهلش می توانند با ظرافت آن را انجام دهند.مطالعات استعدادهای آدمی و قرار دادن آن ها در دو شکل ،انسانی و حیوانی بدون شک باید با درایت و ظرافت باشد.در واقعه ی عاشورا تمامی این نمادها به شکل های مختلف بیان شده و مشاهده گردیده اند.
دقت در ذره ذره واقعه از ابتدای ایجاد آن و حتی زمینه های ایجادی آن قبل از حرکت امام حسین(ع) از مدینه و شاید اتصال آن به جانشینی امام علی(ع) باعث پی بردن به نکاتی می گردد که بعد از هزار و سیصد و اندی سال برای بسیاری از افراد تازه و جدید باشد.البته که ابعاد این واقعه به اندازه ای گسترده است که امکان فراموشی آن را از بین می برد.نویسندگان و اهل علم با هر نگاه به آن به حقایق جدیدی دست می یابند که بر زندگی امروز نیز تاثیر گذار می گردد.
عاشورا را باید از دریچه ی نمادها دوباره نگریست.نشانه هایی که گاه از دید ها نهان می شوند و تنها دوربین قوی و فهم بالاست که قادر به یافتن آن ها می گردد.نمادهای تربیتی در باره ی عاشورا تاییدی بر دو نوع نگرش ،زندگی انسانی و حیوانی در زمان و ادامه ی آن است.نمادهای تربیتی در عاشورا حق را از باطل جدا می سازد.
استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا