به گزارش ایران اُنا، بدون شک تربیت امری طولانی و رسیدن به اهداف ،کاری بغرنج و طاقت فرساست.برای پی بردن به سختی کار کافی است به نوع انسان و تنوع خواسته های او توجه شود.آدمی از این نظر که آدم است بسیار متفاوت از سایر موجودات زنده در نظر گرفته می شود.
او کامل متولد نمی گردد و از میان جانداران تنها موجودی است که در ابتدای تولد ناتوان ترین محسوب می شود.از نظر توانایی های درونی با سایر موجودات متفاوت بوده و استعدادهای متعدد او باعث تلاش های بیشتر برای تبدیل نمودن به فعل می گردد.
قبول این واقعیت که برای تربیت انسان نمی توان دست روی دست گذاشت و باید برای رشد و تعالی او با حداکثر امکان تلاش نمود، موضوع امکانات نیز مورد توجه خاص قرار می گیرد.با دست خالی به میدان جنگ رفتن تنها نوعی خودکشی مودبانه است.باید برای رسیدن به مقاصد عالی انسانی ساز و برگ های لازم را تهیه نمود.
درد دل های تربیتی دقیقا از همین نقطه آغاز می شوند.برای شناسایی انواع استعدادهای آدمی کدامین امکانات لازم می آیند؟ جنس استعدادها با توازن امکانات چگونه تفسیر می شوند؟ چه کسانی از این حقیقت آگاهند که برای رشد باید امکانات را افزایش داد؟نوع امکانات در ایران را چه کسانی درک کرده و یا می کنند؟
حرکت تنها نقطه ای برای آغازین کار است اما سرعت کار و چگونگی موفقیت بسته به امکاناتی دارد که باید قبل از حرکت تهیه شوند.نیک می دانیم که بهترین تفسیر ها از این امکانات مراکز آموزشی هستند که بعضی آن ها را تمام و کمال می دانند اما این واقعیت ندارد و تنها جزئی از کلی هستند که باید باشند.
امکانات تربیتی در ایران دارای تنوع فراوان هستند.امکانات روانی ،روحی، ابزاری، تخصصی، درکی، استنباطی، فهمی، عملی، تئوری، علمی، دینی، اجتماعی و .. تنها به یاد مانده ترین آن ها هستند.کدامین نوع از این امکانات برای رشد و تعالی مهیا شده اند؟وقتی جامعه ای در تضادهای ارزشی خود غوطه ور است چگونه می تواند به وجود امکانات تربیتی دلخوش باشد؟
درد دل های تربیتی بر این نکته تاکید می نماید که موضوع امکانات را نباید تک جنسی تصور نمود.جامعه ای که از نظر امنیت خاطر و یا شغلی و تفریحی در بدترین شکل ممکن قرار داشته باشد با کدامین ابزار می تواند زمینه ی رشد را ایجاد نماید؟
فردی که با رشد و تعالی روانی و روحی نمی تواند به شغل مناسبی دست یابد چگونه می تواند به آینده دلخوش باشد؟امکانات در تربیت دارای پیچیدگی های خاص فردی و اجتماعی است.تعلق خاطر برای پیشرفت با تبلیغات و کذب گویی به دست نمی آیند.کار فراهم کردن امکانات به دست بیسوادان مدرک دار ایجاد نمی شود.
امکانات تربیتی در هر شرایط سنی، وضعیت خاصی می یابند.دولت در حد وزارت آموزش و پرورش محدود نیست.وظیفه ی او بالاتر از این حدود است.آرامش خاطر را سیاسیونی بر هم می زنند که خود را طرفدار مردم می دانند و هر روز به بهانه ای طرف مقابل را به تشنج زایی متهم می نمایند در حالی که خود عامل این وضعیت هستند.
امکانات تربیتی هرگز در درون جامعه به یک حدود ختم نمی شوند.خانواده ها باید این امکان را داشته باشند که با خاطری آسوده به فرزندان خود بنگرند و چنان آسایشی داشته باشند که تربیت را وظیفه اصلی در رفتارها بدانند.والدین دارای افسردگی های ساختگی جامعه چگونه می توانند رشد و تعالی فرزندان را در اولیت قرار دهد؟
تمامی امکانات کشوری باید به تربیت ختم شوند و این واقعیت که میان امکانات باید زنجیره ای از ارتباط وجود داشته باشد را جدی بگیرند.به طور مثال عدم اطمینان از درمان در بیمارستان ها و یا نبود امکانات درمانی برای افراد در گوشه و کنار مملکت عاملی برای از بین بردن امکانات تربیتی می شوند.
ساده اندیشی را باید کنار گذاشت.وجود مدرسه تنها بخش کوچکی از امکانات تربیتی است.داشتن امکانات رفاهی و وجود تغذیه ی مناسب، تفریحات سالم، استفاده از داده های خداد دادی، رفع محرومیت های طبقاتی، توضیح عادلانه ی ثروت، همدلی ملی و انسانی و در نهایت احترام به نوع انسان از موارد امکانات در حوزه ی تربیتند.
موضوع امکانات تربیتی نکته ای زود گذر نیست.امری کاملا تخصصی است و افراد تربیت دان آن را بهتر از سایر افراد جامعه می توانند تفسیر و تعیین کنند.عوامانه برخورد کردن با این موضوع تنها کار را دشوار تر و مشکلات تربیتی را افزون تر می نماید.اینکه انسان امروز به حد حیوانیت سقوط می کند و جوهره ی اصلی خود را فراموش می نماید بدین دلیل است که امکانات تربیتی را در اختیار نداشته است و یا از آن بد تفسیر نموده است.امکانات تربیتی را باید از دیدگاه تخصصی نگریست.تربیت دانان از این بابت درد دل های فراوانی دارند.
استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا