استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: یکی از نکات مهم در هر عارضه ای درمان ان برای رهایی است اما نظریات جدید به این قانع نبوده و تلاش دارند تا قبل از وقوع یک درد نسبت به جلوگیری از ان اقدام نمایند.بنابراین سال هاست که تلاش های پیشگیرانه برای مبارزه ی با افات و دردها اغاز شده و موفقیت هایی را به دنبال داشته است.
پیشگیری از نظر اصولی کاری درست و منطقی است اما تنها این کافی نیست.ورود به ان باید همراه با پیش فرض هایی باشد.لذا تا چیزی یا به اصطلاح دردی وجود نداشته باشد بحث جلوگیری از ان معنایی نخواهد داشت.اگر این را بپذیریم باید نسبت به دردها شناسایی داشته باشیم.آسیب های اجتماعی هم این چنین هستند بدین معنا که تا ان ها را لمس نکرده باشیم نمی توانیم نسبت به پیشگیری ان ها اقدام نماییم.
به زبان ساده باید گفت که پیشگیری به معنای اگاهی از آسیب هایی است که به وقوع پیوسته اند و ما قصد داریم تا از بروز مجدد انها جلوگیری نماییم.به طور مثال تا دزدی در جامعه ای روی ندهد نمی توان نسبت به پیشگیری اقدام نمود.البته لازم نیست که این دزدی در جامعه ای خاص باشد.هر آسیبی که در جامعه ی انسانی روی می دهد قابل انتقال به سایر جوامع نیز خواهد بود.
اساس و بنیان پیشگیری انجام اقداماتی است که زمینه ی ان را از بین می برد.این تلاش به وقوع نمی پیوندد مگر اینکه شناسایی و ریشه یابی کاملی انجام گرفته شده باشد.در باره ی قتل ها بسیار ضروری است که مسئولین و مردم نسبت به عدم ایجاد ان در جامعه اقدام نمایند اما باید بدانند که علت به وجود امدن این قتل ها چیست؟ چرا کسی با اسلحه ی سرد یا گرم انسان دیگری را از بین می برد.
پیشگیری در تمامی حوزه ها دارای عملکرد یکسانی نیست.در بعضی از ان ها راحت و اسان و در عین حال برای بسیار سخت و طاقت فرساست.مثلا در حوزه ی سلامت این کار با بهداشت و پاکیزگی رابطه ی مستقیمی دارد و به زبان ساده، شفاف و واضح است اما در آسیب های اجتماعی پیچیدگی خاص خود را داراست.
اقداماتی که برای پیشگیری در حوزه ی آسیب ها انجام می گیرند باید از جنس انسانی باشند.زور و تهدید تنها انجام ان ها را به تاخیر می اندازد اما زمینه هایی مانند رفاه و اسایش اقتصادی ، تفریحات و گذراندن زمان فراغت راه را برای عدم انجام مهیا می نماید.
گفتار و کردار انسان ها بهترین راه برای پیشگیری است.باید در این زمینه روی جوهره ی انسان کار شود.افرادی که دست به اقدامات پیشگیرانه می زنند بدانند که بر گشت انسان به فطرت پاک و درست خود زمینه های ان را بیشتر می نماید.این اقدام نباید به معنای جلوگیری به تنهایی باشد بلکه در کنار از بین بردن آسیب های موجود و به موازات ان ها انجام گیرد.
ما آسیب ها را زیانی بزرگ برای انسانیت و ادمیت ادمی می دانیم.ضرباتی که انسان ها متحمل می شوند ممکن است از جنس اقتصاد و یا مال باشند اما این اصل آسیب ها نیست.بنیان انسانی ان که به معنای تغییرات انسانی از درون به حیوانی برون، اساس این آسیب هاست که ما ان را خطرناک ترین نوع آسیب ها می دانیم.
جامعه اولین مسئول در پیشگیری است.رفتار های مردم در ارتباط با یکدیگر، کمک به حل مشکلات با همکاری، مساعدت در رفع مسائل، حل مشکلات اجتماعی و هم دلی افراد یک جامعه و احساس تعلق به یکدیگر نمونه هایی از اعمال پیشگیرانه است.معمولا کسانی آسیب ها را ایجاد می کنند که در بخشی از درون خود احساس خلا می نمایند.رفتارهای انسانی ان ها را پر کرده و احساس جدیدی را منتقل می نماید.
بنابراین پیشگیری از آسیب های اجتماعی تنها به وسیله ی خود مردم امکان پذیر است.جامعه ای که در ان هم دلی و هم فکری وجود داشته باشد به هیچ عنوان کسی خود را عقب مانده از قافله نمی داند تا به هر شکل ممکن بخواهد به ان برسد.تجمع ثروت در دست افراد اندک یک جامعه است که اعتراض و شورش ایجاد می کند.
اگر افراد متمکن با داشتن امکانات بخشی را در اختیار هم نوعان خود قرار دهند.در واقع جوهره ی نوع دوستی را احیاکرده و از اقدامات دزدی و سرقت جلوگیری می نماید.دل سوزی برای یکدیگر هیچ گاه باعث ایجاد حسادت نخواهد شد.مردم باید خود را احیا نمایند و به سرنوشت هم نوعان خود حساس باشند.
پیشگیری در درون جامعه است و از خارج به ان تحمیل نمی شود. هر جامعه ای دارای فرهنگ خاص خود است.با توجه به داشتن ان ها می تواند در دل سایر هم نوعان نفوذ پیدا کرده و صمیمیت و هم دلی ایجاد نماید.پیشگیری بر اسای ذات انسانی تنهاراه ممکن در این زمینه است.با انجام رفتار های انسانی است که مردم دست به کارهای خلاف نمی زنند و این به معنای پیشگیری از انجام آسیب های اجتماعی است.