کد خبر:
6779
ارسال شده در مورخه :
جمعه، 17 بهمن ماه، 1393 -
03:30
شوش - ایران اُنا: حضور گروه های سیاسی در جریان انقلاب در شوش بسیار کمرنگ بود.این نکته بیشتر به دلیل یکپارچگی مردم در نگرش دینی است.وجود دانیال پیغمبر این نزدیکی را بیشتر کرده بود. بعضی از این گروه ها در جریانات انقلاب در شوش مزاحمتهایی ایجاد نمودند . با پیروزی انقلاب عملا از ان جدا شدند و ساز مخالفت نواختند.
|

ایران اُنا - استاد جعفر دیناروند: انقلاب ایران در ابتدا یک هدف را معرفی می کرد.سرنگونی رژیم شاه.این شعار اکثریت مردمی بود که در تظاهرات و یا سخنرانی ها شرکت می کردند.اختلاف نظری مشاهده نمی شد.یکیارچگی مردم در همه جا دیده می شد.انتقال زخمی ها،دفن شهدا،شرکت در مراسم مختلف برای گرامیداشت روزهای مختلف ،برگزار می گردید.تمام توجهات به حکومت و جنایات ان بود.سخنرانی ها در اقصی نقاط کشور بر پا و مردم بدون توجه به تصاویر و تبلیغات در ان شرکت می کردند.واژه های متفاوتی در این نوع مراسم رد و بدل می شد.الله اکبر،عمده ی شعارها بود اما کلماتی مانند،خلق قهرمان ایران،درود درود،خلق مسلمان ایران،برادری برابری،نان اب ازادی،حکومت کارگری نیز شنیده می شدند.
سالهای پنجاه و شش و هفت بر تعداد افراد شرکت کننده در تظاهرات افزوده می گشت.همه از زندان های مخفی،شکنجه،کابل برق،اتو کشی افراد،قطع پا،زندان های انفرادی و امثال ان صحبت می کردند.همه خواستار ازادی زندانیان سیاسی بودند و به گروه خاصی اشاره نمی کردند.شعارهای ضد رژیم خصوصا شخص شاه،یاداوری نام افرادی مانند،شریعتی،طالقانی،منتظری،سعیدی،غفاری و از همه بیشتر نام امام خمینی در تمام شعارها شنیده می شد.انقلاب به وسیله ی مذهب اداره می گشت و هیچ کس ادعای رهبری نداشت.رهبری امام که تصاویر او در همه جا دیده می شد،برای همه قابل قبول بود.رژیم نیز راه حل گرفتاری خود را رضایت امام می دانست.
گروه های سیاسی قبل از انقلاب، کم نبودند اما بیشتر تلاش های ان ها محدود به دانشگاه ها و میتینگ ها می شد.بعضی از ان هادارای گرایش های مارکسیستی بودند و به مذهب نگرش منفی داشتند.تمام گروه های چپ این چنین بودند.سران بعضی از این گروه ها در زندان های شاه محبوس و بعضی اعدام شده بودند و تعدادی نیز در خارج از کشور می زیستند. بعضی از این گروه ها نگرش مذهبی داشتند و ان را خود تفسیر می کردند.از ایات قران استفاده می کردند و حتی ارم پرچم خود را به ان مزیین می کردند.هنوز ماهیت هیچ گروهی مشخص نبود.همه به دنبال قدم اول یعنی سرنگونی حکومت بودند.
شوش در این مورد با شهرهای دیگر متفاوت بود.گرایش های مختلف سیاسی وجود داشت اما چیدمان مردم،سنتی،مذهبی معتقد،طرفدار دین،برگزارکنندگان عاشورا،اربعین،ساختن مساجد،روندگان به عباسیه ها،حسینیه ها،مساجد،تکایا و اجرای تعزیه حسینی طی سال های طولانی بود.گروه های سیاسی چپ،به هیچ عنوان در شوش امکان فعالیت نداشتند.دو یا سه میتینگ در کنار دبستان باهنر امروزی برگزار کردند که افراد اصلی ان از اندیمشک و دزفول بودند.شوشی ها در این ارتباط انگشت شمار بودند.
گروه های مذهبی در شوش فعالیت بیشتری داشتند.مهم ترین و شاید بیشترین ان ها، سازمان مجاهدین خلق ان زمان بودند که به وسیله ی تعدادی از دانشجویان شوش اداره می شد.فروش روزنامه و کتاب های منتشر شده ، عمده ی فعالیت هایشان بود.تعدادانها انقدر نبود که بتوانند،تظاهراتی را سروسامان دهند.شعار های اولیه ی انها با مردم منافات نداشت،لذا کسی مزاحم ان ها نمی شد.یادم می اید که در جلسات بحث و گفتگو،نماز خواندن را سیاسی می دانستندودر اظهاراتشان چنین القا می کردند که نماز را باید هر زمان لازم بود،اقامه کرد.
گروه مذهبی دیگری نیز درشوش فعالیت داشت ،شاخه ی جدا شده ای به نام سازمان مهاجرین خلق که عمده فعالیتش در یکی از روستا های شوش بود.رهبری ان را یکی از دانشجویان بومی بر عهده داشت و هدف ان ها نمایندگی مجلس بود که موفق نشدند.تلاش های ان ها محدود و ناتوان از جذب مردم در ان زمان گشتند.بیشتر فعالیت ها در اعلامیه های منتشر شده خلاصه می شد.با شکست در انتخابات ،عملا از بین رفتند.
گروه مذهبی دیگری که در شوش فعالیت داشت،گروه دکتر پیمان بود که نام خود را خلق مسلمان یا امتی گذاشته بود.پایدار یا پیمان بنیانگذار ان در کشور بود اما در شوش تعداد اندکی از جوانان به واسطه ی یک دانشجوی شوشی به ان علاقه مند شدند که با روشنگری بعضی از دانشجویان انجمن های اسلامی،این گروه عملا ناکام و به سازمان مجاهدین پیوست.
واقعیت امر این است که هیچ گروه مذهبی و غیر مذهبی در شوش قبل از انقلاب یکه تاز نبود.انقلاب به وسیله ی شخص اقای دانش رهبری می شد.ایشان گروهی برخورد نمی کردند.امام را رهبر معرفی کردند.کلام ایشان را منعکس می نمودند.شعارها صرفا مذهبی،سیاسی،ضد حکومت و متناسب با کل کشور بود.من به عنوان کسی که در جریان کامل ان بودم بعضی از شعارهای ان زمان را منعکس می کنم.الله و اکبر،ما شاه نمی خواهیم جلاد نمی خواهیم،تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست،استقلال ازادی حکومت اسلامی،مرگ بر شاه،مرگ بر مزدور،معلم شهید ما دکتر علی شریعتی،سکوت هر مسلمان خیانت است به قران،می کشم می کشم هر که برادرم کشت،تا شاه کفن نشود ایران وطن نشود.
حضور گروه های سیاسی در جریان انقلاب در شوش بسیار کمرنگ بود.این نکته بیشتر به دلیل یکپارچگی مردم در نگرش دینی است.وجود دانیال پیغمبر این نزدیکی را بیشتر کرده بود. بعضی از این گروه ها در جریانات انقلاب در شوش مزاحمتهایی ایجاد نمودند . با پیروزی انقلاب عملا از ان جدا شدند و ساز مخالفت نواختند.ان ها ان یکپارچگی مورد نیاز در ادامه ی انقلاب را به شکل های مختلف مورد حمله قرار دادند. شاید شایسته تر باشد که بگویم گروهای سیاسی در شوش چندان نمایان نبودند.
امانت داري و اخلاق مداري
استفاده از اين خبر فقط با ذکر منبع مجاز است.
|