استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: برای بیان این مطلب به دو شکل می توان وارد شد.اول اثراتی که در طول واقعه بر جا باقی ماند و باعث تغییرات درونی و اصلاحات رفتاری مردم گردید که این موارد می تواند در دو طرف قابل طرح باشد و دیگری بعد از واقعه ی عاشورا که همزمان با انتقال اسرا از کربلا به کوفه ،شام ، مدینه و استمرار آن تا به امروز می گردد.
با شهادت یاران امام، دشت کربلا از لشکر بن زیاد تخلیه شد و افراد برای گرفتن جوایز خود تلاش و کوشش می کردند.جنازه های شهدا باقی ماند و کسی دستور جمع آوری آن ها را صادر نکرد.بدیهی است که این امر عمدی و با برنامه بود. افرادی مانند خولی سر بریده ی امام را در خورجین گذاشت و برای رساندن و تحویل دادن آن به والی کوفه عجله نمود.شب هنگام بود و درب های کاخ بسته بودند.
با آگاهی همسر خولی از این واقعه ، سرزنش شوهر آغاز شد و اولین اثر بیرون از میدان جنگ نمایان گشت.کشتن فرزند پیامبر برای امت بسیار سنگین و مایه ی ننگ است.این اثر نه به دلیل وجود امام در خانه بلکه تاثیر رفتار و منش او بر دیگران بود.
در هنگام انتقال اسرا از میدان جنگ به سمت دارالعماره ی ابن زیاد، گریه های مردم آغاز گردید و آثار پشیمانی از آن ها نمایان گشت.افرادی که خود را مقصر در یاری نکردن امام می دانستند، سر در گریبان فرو بردند و بعد ها خود را توابین نامیدند.
تاثیر تربیتی یاران امام در میان انبوه یاران بن زیاد نیز نمایان گشت.بعضی اظهار داشتند که فکر می کردیم این ها خارجی هستند اما چنین نبود.بن زیاد سعی در طعنه زدن به اسرا را داشت که با کوبیدن وی به وسیله ی حضرت زینب(س) خاموش شد.
در میان راه تا رسیدن به کاخ یزید در شام، در میان افرادی که مسئول نگهبانی از اسرا بودند ،کسانی بودند که خوشرفتاری را پیشه گرفتند و خود را از زنان و فرزندان فاصله می دادند و در هنگام لزوم و برای رفع خستگی اسرا، از آن ها دور می شدند.
اثرات تربیتی واقعه برای یاران و بازماندگان امام استواری و برای شخص یزید و افرادش اظهار پشیمانی بود.زنان درون کاخ با دیدن اسرا شیون کنان خارج شدند و تاریخ از برگزاری سه روز عزاداری در این میان ذکر می نماید.
دستور یزید برای خوشرفتاری با اسرا و بازپس دادن اشیا، گرچه شکلی ظاهری داشت اما از ترس مردمی بود که با دیدن صحنه و شنیدن واقعه عکس العمل نشان دادند.این موارد نه تنها در بیرون بلکه در درون نیز مشاهده گردید.
در هنگام جنگ و درگیری های مبارزاتی نیز می توان به استواری و یقین یاران امام در این راه اشاره نمود.نقش تربیتی امام در این میان و تاثیری که وی بر جا گذاشت، جوانمردی و وفای به عهد را در روز عاشورا و روزهای قبل از آن نشان داد.
صبر و شکیبائی امام که یکی از راه های تربیت و رشد آدمی است ،باعث تاثیر آن بر بازماندگان و وحشی گری طرف های مقابل شد.تغییر مسیر زندگی برای حر، تصمیم گیری برای شهادت یاران،شادمانی در هنگام شمشیر زنی، دوری از فریاد و اندوه، انجام فرایض دینی و در نهایت پیروی از امام و رهبر خود در میان یاران باوفای ایشان چیزی جز رشد و تعالی آن ها نبود.
یاران امام به مرحله ای از رشد و تکامل رسیده بودند که مرگ را به خنده گرفته و در حالی که بسیاری از آن ها هنوز در سن نوجوانی و جوانی بودند، استوار و با اطمینان به راه خود ادامه می دادند و سبقت گیری در نبرد را پیشه ی خود قرار دادند.
وقتی که امام از حضرت زینب درخواست کرد که برای من و یاران شیون نکن، حضرت(س) با کمال میل پذیرفت.مگر در رفتار امام چه مواردی نهفته بود که عکس العمل های اینچنینی را به دنبال داشت.در آخرین لحظات واقعه حتی عمر بن سعد تحت تاثیر تربیت امام قرار گرفت و وقتی از دشمن خواست که اگر مسلمان نیستید لااقل آزاده باشید و به زن و بچه های بی دفاع حمله نکنید، عمر مستقیما وارد شد و مانع این کار گردید و دشمن را دور نمود.بعضی از کتب تاریخی از ریختن اشک عمر نیز یاد کرده اند.
بعد از پایان ظاهری جنگ و احساس آرامش یزید و یارانش، اثرات تربیتی واقعه به اندازه ای وسعت یافت که تا به امروز نیز هنوز ادامه دارد.تصمیم مردم به دفن شهدا، برگزاری مراسم سوگواری بعد از بازگشت اسرا به مدینه، شورش های کوچک و سپس بزرگ مانند حمله ی توابین برای خونخواهی امام، قیام مختار و کشتن مقصرین این واقعه، مرگ زود هنگام یزید و سرنگونی حکومت بنی امیه از جمله تاثیراتی بود که این واقعه ایجاد کرد.
با مرگ یزید فرزندش معاویه ی دوم جانشین گردید اما این واقعه چنان تاثیری در وی باقی گذاشت که در روز اول خلافت بر منبر رفت و از پدر و پدر بزرگ به بدی یاد کرد و آن ها را غاصبان خلافت نامید و هرگز حاضر به خلافت نگردید و گوشه گیری را انتخاب نمود.
نهضت های شیعی بعد از این واقعه نه به دلیل شکست ظاهری بلکه تاثیری بود که امام حسین(ع) از خود بر جای گذاشت.الگو بودن ایشان و ادامه ی حرکت های انقلابی در سرتاسر جهان اسلام خصوصا ایران و پیدایش نهضت های خونخواهانه ی یاران امام به محبان ایشان جانی تازه داد.
حق خواهی و مبارزه ی با ظلم ،اوج رشد و تعالی آدمی است که امام با رفتار خود به دیگران نشان داد.نمایش بزرگ رودر رویی لشکری کوچک با انبوهی از منحرفین گرچه برای بسیاری از افراد آن زمان تنها یک شکست خواهد بود، نشان از استمراری داشت که هنوز می جوشد.
احترامی که مردم امروز برای امام حسین و یارانش قائل هستند، بارگاه هایی که زیارتگاه بسیاری از مخلصین مسلمان و حتی غیر مسلمان است، استفاده از منش و کردار امام در مبارزه با استعمار و استثمار، انتخاب نام فرزندان از میان نام های قیام عاشورا،برگزاری مراسم سوگواری در هر سال، ادای نذر و نیاز و یادآوری شجاعت های یاران حسین(ع) نشان دهنده ی راه درست امام و تاثیرات رشد دهنده ی ایشان است.
آدمی در طول حیات خود می بایست برای رسیدن به اوج ،تلاش های فراوانی نماید.کوشش های مجدانه و سخت و طاقت فرسا برای رسیدن به خصلت های انسانی و انجام منش های درست و متوازن با آدمیت آدم، به زمان های زیادی نیاز دارد .در اقعه ی کربلا این زمان بسیار کوتاه حاصل شد.
تاثیرات رفتاری امام و کلام های معنا دار وی برای آگاهی بخشی و بیدار نمودن مردم خفته به کار گرفته شد.در این میان افرادی یافت شدند که با سعادت زیستند و با یقین و عزم راسخ در تصمیم گیری ،راه رشد و تکامل را پیمودند.
شاید برای بسیاری از افراد امروز و حتی کسانی که در نزدیک ترین نقطه به واقعه قرار داشتند، تحویل فرزند شیرخوار از طرف مادر به پدر در حالیکه خطر وجود داشت، کاری سخت باشد اما تحویل و عدم اعتراض مادر نشان از تاثیری داشت که امام در راه خود همواره بر جای می گذاشت.
همراه شدن اعضای خانواده با امام در حالی که سختی های جنگ و گذراندن فاصله برای بسیاری از زنان و فرزندان کار آسانی نبود، هرگز با اعتراض یا ترشرویی خانواده روبرو نگردید.رفتارهای مقابل را باید با رفتار امام مورد سنجش قرار داد.تاثیری که رهبر و امام آن ها بر دیگران داشت، چنین عکس العمل هایی را به وجود آورد.
ام البنین مادر عباس(ع)به عنوان مادری داغدار که در این واقعه فرزندان خود را تقدیم کرد نه تنها اعتراضی نمود بلکه هر روز برای نشان دادن مظلومیت شهدا و در راس آن ها امام(ع) به بقیع می رفت و تا شب ناله و گریه زاری می نمود به طوری که چند سال بیشتر دوام نیاورد.
همسر امام بعد از این واقعه هرگز زیر سقفی جای نگرفت و با توجه به اینکه صحرای کربلا سوزان و گرم بود تا پایان عمرش زیر سایبانی قرار نگرفت و در سوگ همسر و فرزندان خود نشست و حدود یک سال بعد دارفانی را وداع کرد و این مهم روی نداد مگر اثرات تربیتی ورشد دهنده ی امامی که جز در راه حق و حقیقت گام بر نداشت.
تاثیرات تربیتی امام بر افراد دیگری از خاندان ایشان نیز چنان بود که باعث حرکت های اعتراضی مردم به حکومت گذردید.جعفر بن ابیطالب همسر زینب(س) بعد از رسیدن اسرا به مدینه، مراسم سوگواری برای شهدا برگزار کرد و در آن سخنرانی مفصلی نمود و هرگز شکایتی از بابت از دست دادن فرزندانش ننمود.
اثرات عاشورا گرچه متنوع و فراوانند و از دریچه های مختلفی می توان به آن ها نگریست اما تاثیرات رشد دهنده ی این واقعه که همان بیداری، فهم و درک بالا، تفکر، تعقل و اندیشیدن و دوری از تعصبات کورکورانه ی طایفه ای و قبیله ای بود، همچنان ادامه دارند.
برای بسیاری از افراد آن زمان و این زمان وجود واقعه تنها از دریچه ی حق نگریسته می شود و عوامل دیگری مانند طایفه، قبیله، تعصبات احساسی،قدرت طلبی، خلیفه گری، سلطان و پادشاه بودن، در جبهه ی امام بی معنا بود.
ویژگی هایی که باعث جذب مردم به امام و گرایش به حق طلبی گردید و در نهایت و در دراز مدت باعث شکست باطل و برچیدن شدن بساط ظلم و ستم و بیداری مردم گردید، انسانیت امام و پیروی وی از رشد و تعالی نهایی بود.تعالی که به تکامل انجامید و کاخ ستم را برچید و امروز به عنوان الگویی آماده برای مبارزات رهایی طلب بر جای مانده است.
واقعه ی عاشورا به دلیل تاثیرات تربیتی و سازنده اش هرگز فراموش نگردید و با گذشت زمان دچار رکود و از بین رفتن نشد.ماهیت این واقعه تعالی و تکامل انسان هایی بود که حاضر به سقوط نبودند و شهادت را برای خود توفیقی در رسیدن به قرب الهی می دانستند.دایره ی این تاثیرات هر روز گسترده تر می گردد.