تهران - ایران اُنا: اقامه ی نماز در هر شرایطی برای ایشان اصل و اساس بود.شاید کمتر کسی در جنگ و نبردهای تاریخی این حرکت را مورد استفاده قرار داده باشد. |
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 6870
ارسال شده در مورخه : شنبه، 9 اسفند ماه، 1393 -
03:30
استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: در طول واقعه ی عاشورا نمادهای مختلفی از طرف های درگیر بروز نمود.رفتارها و کردارهایی که از حرکت امام آغاز و با شهادت ایشان به اوج رسید اما با حرکت اسرا استمرار یافت و تا پایان حکومت یزید و وفات حضرت زینب(س) پا برجا باقی ماند و گرچه این نمادها به شکل های مختلفی در تاریخ ثبت گردید و سبب ایجاد مسائل دیگری شد اما ما تاکید خود را بر همین محدوده ی زمانی متمرکز می کنیم. نمادهای مشخص در رهبری امام:این نمادها جنبه های ی تربیتی و رشد انسانی را بیان می نمایند و بدیهی است که در باره ی نمادهایی که ممکن است مد نظر دیگران باشند نیز بتوان اظهار نظر نمود اما رشد دهندگی و تعالی سازی ،اصل مطلب و اساس بررسی است.توضیح و تفسیر هر یک از این نمادها نیازمند دقت و درایت تخصصی است و البته در چنین وضعیتی نوشتن های انبوه می توانند پاسخگو و راضی کننده باشند.در هر صورت نمادهای ایجادی راهنمایی درستی در این رابطه هستند که به طور خلاصه می توان به موارد زیر اشاره نمود. ۱ - عبودیت الهی: یکی از راه های رشد و تعالی انسان ها گریز از خصلت های متکبرانه و مانع ساز است.در این باره کوشش های فراوانی باید انجام گیرند.نماز و عبادت یکی از راه های غلبه بر این خصلت ناصواب درونی است.قدرت طلبی و تابع خواسته های غیر انسانی را کسانی دنبال می کنند که تکبر و خودخواهی را اساس حرکت خود می دانند. امام در تمامی فعالیت های خود در قیام عاشورا بر این مورد تاکید داشتند.در ابتدای حرکت خود هدف از قیام را دفاع از دین جدش ذکر نمود.استفاده از این جمله نشان دهنده ی پاکی و درستی کار ایشان بود.وی هرگز از نام و نشان های مقابل برای حرکت خود استفاده نکردند و در عدم بیعت با یزید هیچگاه از مسائل فردی و شخصی نام نبردند. اقامه ی نماز در هر شرایطی برای ایشان اصل و اساس بود.شاید کمتر کسی در جنگ و نبردهای تاریخی این حرکت را مورد استفاده قرار داده باشد.سختی فشارهای دشمن و تفکر در دفاع از خویش و یاران باید مانعی در این مورد باشد اما درس امام مربوط به زمان و مکان محدود نمی شد، بنابراین در عاشورا که روز سرنوشت ساز قیام بود، نماز ظهر را اقامه فرمودند.بدون شک این حرکت برای طرف های مقابل ضربه ای سخت به حساب آمد. چهره های شاد و بشاش امام و یاران در آن وضعیت نشان دهنده تکامل آن ها و رسیدن به قرب الهی بود.بندگی خداوند سبحان و بی نیاز برای انسان ،سازندگی و تعالی به همراه دارد و کسانی که در این راه قدم برداشتند، اوج انسانیت را رقم زدند.اخلاص در نماز و پایبندی به اقامه ی آن در وقت معین گواهی بر تعالی آدمی است. ۲ - وفای به عهد: یکی از نمادهای مهم در سازندگی انسان ها و نشان دهنده ی تغییر و تحول آدمی در جوامع مختلف است.تعهد به آنچه مورد قبول فرد است و آزادانه بدان تن دادن، نشانی مهم از رشد و تکامل آدمی است.در واقعه ی عاشورا امام با بیعت نکردن با یزید عملا نشان دادند که به تعهد و بیعت نمودن حساس هستند.شاید برای بسیار ی از سیاستمداران آن زمان و حتی امروز این حرکت مقداری ساده اندیشی باشد زیرا با فریب و دروغ می توان طرف مقابل را به زانو درآورد، اما تعهد امام به دین و قرآن مانع از این کار شد. تاثیر وفای به عهد امام در کوتاه مدت باعث رشد و تعالی مردم زمانه خصوصا کسانی شد که همراه امام بودند و ایجاد تزلزل و سردرگمی در لشکریان دشمن گردید.در دراز مدت این نماد همچنان پا بر جاست و برگزاری جلسات بحث و بررسی و سنت های عزاداری موئد این قضیه است. وفای به عهد یاران امام تا آخرین لحظه و عدم ترک وی در قیام و حتی شهادت هر یک قبل از ایشان نشان دهنده ی اوج انسانیت و آدمیت نوع بشر است.طمع ورزی دشمن و دادن امان نامه های پیاپی به یاران خصوصا حضرت عباس (ع) وبرادرانش و پاسخ ایشان به آن ها، از حضرتش الگویی از وفاداری و تعهد به عهد ساخت که اثرات آن همچنان ادامه دارد. ۳ - جوانمردی: گذشت و ایثار دو واژه ی نزدیک به هم اما از نظر میزان رشد با یکدیگر متفاوتند.جوانمردی که حاصل هر دوست نیز نشان دهنده ی اوج انسانیت و رشد انسان هاست.در واقعه ی کربلا از این نماد فراوان دیده شد.عدم استفاده از ترفندهای جنگی نزد امام مقدمه ی این حرکت بود.در زمانی که حر راه را بر امام بستند یاران ،پیشنهاد حمله و از بین بردن آن ها را دادند اما امام آن را نپذیرفتند و استفاده از کلام را مهم ترین اقدام به حساب آوردند. اوج جوانمردی در این رابطه سیراب کردن افراد و اسب های کسانی بود که راه را بر امام بستند و مانع حرکت ایشان به سمت کوفه گردیدند.امام بستن اب را بر دشمن نیز قبول نداشتند و در این رابطه الگو سازی نمودند و جوانمردی را بدین شکل به بیدار شدگان منتقل کردند.نتیجه ی چنین جوانمردی ،تفکر حر و بازگشت او به صراط مستقیم و رشد و بالندگی وی بود که از او انسانی شریف و آزاده ساخت. جوانمردی تک تک یاران امام در این واقعه از کوچک ترین شهید تا پیرترین آن ها کاملا نمایش داده شد.اگر از میدان جنگ نیز به درون خیمه های امام مراجعه نماییم، باید به مادران و کودکانی اشاره نمود که فرزندان و گوشه ی جگرشان را در کمال آزادی و استحکام به یاری امام خود فرستادند و بعد از واقعه نیز لب به شکوه نگشودند. جوانمردی حضرت زینب در این رابطه باید تا ابد باقی بماند و بسیاری از انسان ها تلاش و کوشش نمایند تا بدین شکل خود را به رشد و بالندگی برسانند.جوانانی مانند علی اکبر، قاسم بن حسن، محمد، عون و پیرانی مانند حبیب بن مظاهرو غلامانی که می بایست با کشتن صاحب خود را آزاد بدانند تا اخرین نفس ماندند و جوانمردی خود را به نمایش گذاشتند.گذشتن از جان و زندگی مادی برای همه میسر نیست مگر آنکه به مرحله ای از تحول رسیده باشند که دنیا را به هیچ بنگارند. ۴ - تحمل: در واقعه عاشورا این نماد به سه شکل مختلف نمایان گشت.اول به صورت طاقت سپس صبر و در نهایت تحمل که تفاوت آن ها در میزان رشد است.در طاقت ،افراد می مانند تا بر مشکل غلبه کنند.در میان راه این مورد به وضوح مشاهده شد.خستگی سفر، کمبود امکانات، احساس خطر در مکه، مهاجرت از مدینه، طول کشیدن زمان سفر، نبود آب و آذوقه و عدم آشنایی با روستاها و دهات بین راه و نبود امکانات ارتباطی از جمله ی آن ها بود که به وفور دیده شد و امام و یارن آن را قبل از ورود به سرزمین کربلا تجربه کردند و رشد خود را به نمایش گذاشتند. در صبر که داشتن آن نیز نوعی از رشد را اثبات می کند افراد می مانند تا ضمن غلبه ی بر مشکل به موفقیت هایی نیز برسند.بدیهی است که نمایاندن غلبه و رسیدن به هدف از قبل پیش بینی شده از مهم ترین موارد است.در واقعه ی کربلا همین مورد نیز نمایان گشت.غلبه ی بر تهدیدهای بنی امیه و در راس آن یزید و بن زیاد برای گرفتن بیعت،کنار کشیدن از مشکلاتی که دشمن در حال طراحی آن بود و رسیدن نامه های اهل کوفه برای قیام و دعوت برای ورود به آن شهر نشان دهنده ی این نماد بود.امام با فرستادن مسلم بن عقیل این راه را کامل نمودند. در تحمل وضعیت متفاوت تر از دو مورد فوق است.در تحمل فرد ضمن احساس وجود مشکل و عذم ایجاد موفقیت در هدف، می بایست شخصا موانع را بر دارد و به راهی که معتقد است ادامه دهد اما امکان موفقیت کاهش یابد.در واقعه عاشورا تمامی افراد و یاران امام و در راس آن ها حضرت امام حسین(ع) و زینب(س) این تحمل را شامل شدند. دعوت به کوفه و سپس کنار کشیدن از آن و در بدترین شرایط ،همان افراد به مقابله با دعوت شده را، هر کسی توانایی ایستادن ندارد.امام و یارانش به این خیانت واقف شدند و از شهادت فرستده ی خود با خبر گردیدند.واقعه عاشورا نشان داد که کوفیان در دل با امام و با شمشیر در خدمت یزیدند. در طول قیام نیز از دست دادن بهترین یاران و فرزندان و به خون غلتیدن افراد در برابر دیدگان را نباید امری صبر گونه و یا طاقت شبیه دانست.این امری بود که تنها با تحمل و کشیدن بار سنگین غم و اندوه قابل مقابله بود که امام و یاران آن را با موفقیت انجام دادند.در بعد از اتمام جنگ نیز اسرا و در راس آن ها حضرت زینب (س)مجری و رشد دهنده ی آن بود.زبان از بیان چنین رشدی قاصر است. ۵ - الگو سازی:نمادهای الگو سازی همیشه به تعداد انگشت شمار ی هاست.در واقعه ی عاشورا،نمونه شدن برای یاران و دوستان و حتی برای کسانی که ارتباطی با این واقعه نداشتند از سوی امام و رهبر انقلاب کربلا حاصل شد.پیروی آگاهانه ی افراد حتی غیر دوستانی مانند حر که راه را بر ایشان بستند و همراه شدن با وی و نماز خواندن پشت سر امام تنها از الگو و اسوه بودن حضرت حکایت دارد. در آرام کردن یاران خود قبل از وقوع حادثه و نیز درخواست از حضرت زینب مبنی بر شکیبایی زمانی به عمل تبدیل گردید و یاران و حضرت زینب(س) از آن پیروی نمودند که شخص امام حسین(ع) خود این چنین بودند.الگویی با تمامی رفتارهای خاص و خصلت های انسانی که در سخت ترین شرایط نیز تغییر نمی کرد. ادامه ی کار انقلاب و شورش ها و قیام های درون جهان اسلام و خونخواهی امام و بدین شکل استفاده از منش و رفتار ایشان در مبارزه ی با ظلم و ستم به وسیله ی مهاتما گاندی و دیگر بزرگان کشورهای غیر مسلمان تاییدی بر الگو بودن شخص امام و بعد از آن یاران باوفا و جوانمردش بود. ۶ - عدالت خواهی:در حکومت معاویه و نیز پسرش یزید، ظلم روز افزون بر مردم بیداد می کرد.فاصله ی طبقاتی میان رئیس حکومت و مردم عادی از زمان معاویه شکل گرفته بود و ساختن قصر به سبک رومیان را وی برای اولین بار بنا نهاد.یزید نیز ادامه دهنده ی همان تفکرات بود.در این رابطه حرکت امام برای مبارزه و عدالت خواهی در جامعه ی اسلامی بلکه الگویی برای جهان بشریت آغاز گردید. خصلت هایی که یزید بر آن ها تکیه می نمود را امام همان الگو های ظلم طلبی می دانست.بنابراین مقابله با او و یارانی مانند شمر بن ذوالجوشن و عمر بن سعد امری عادی برای امام و یارانش بود.شهادت برای عدالت را همیشه مطرح می کردند.هیهات من الذله، همان تایید ظلم و بی عدالتی یزید بود. رشد و تعالی انسانی است که به فرد اجازه نمی دهد تا در زیر سایه ی ظلم و ستم زندگی نماید.چه بسا کسانی که در گوشه ای کمین کرده و منتظر تغییر واوضاع به نفع خود بودند اما مستقیما وارد نمی شدند.عدالت طلبی بخشی جدا ناپذیر از رشد و تعالی آدمی است.باید این واقعه را اوجی از عدالت خواهی از زور مداران دانست.الگویی که هنوز پا برجاست و خون دادن روشی برای احقایق این حق است. ۷ - ظلم ستیزی:مبارزه ی با ظلم و ستم و عدم سکوت در برابر آن تنها از عهده ی انسان های بر می آید که رشد کرده و فهیم باشند.هر کس که بیشتر بفهمد و درک کند نا آرام تر در مبارزه ی با زور گویی است.اینکه در این راه به چه سرنوشتی مبتلا می شود مهم نیست .اساس ریشه کردن کردن تبعیض، ستم،ظلم،ذیکتاتوری و نفاق و دورویی است. واقعه ی عاشورا از نظر تعداد افراد لشکر هرگز قابل مقایسه با تعدا زورگویان نبود اما چرا این حرکت متوقف نگردید و نظر امام در این زمینه چه بود؟ بدیهی است که مبارزه با ظلم آشکار بنی امیه برای ایشان از اولویت خاصی برخوردار بود.انتخاب شهادت برای مبارزه ی با ستم یزید راهی بود که امام از ابتدا پیگیری می کرد. نماد ظلم ستیزی شاید آشکار ترین نمونه برای مردم آن زمان بود.مبارزه ای که در آن یک طرف قلیل و در سمت دیگر افرادی با حداکثر اسلحه ها و وسایل جنگی و نیز امکانات مادی که مشوق پیوستن دیگران را مهیا می کرد، شامل می شد.رشدی اوج گرفته مردانی که ظلم خواهی را با عدالت طلبی معاوضه نمودند و ننگ بیعت را با زورگویانی که بویی از انسانیت نبرده بودند، نپذیرفتند.ظلم ستیزی امام در این واقعه همراه با یارانش الگویی برای تمامی اعصار تاریخ گردید. ۸ - آزادی خواهی:انقلاب عاشورا بر علیه ی ظلم و دیکتاتوری یزید شکل گرفت.توجه ی این انقلاب به آزادمنشی و آزادی خواهی و دوری از دیکتاتوری و زور گویی در حرکات امام حتی در عبادات نیز مستتر بود.تکیه ی امام هرگز بر شمشیر و آغاز گری جنگ نبود.استفاده از ترس و یا اطماع دیگران برای پیوستن به یاران را هیچگاه مطرح نکردند.ایشان دیگران را در کمال آزادی به انقلاب دعوت و از آن ها می خواستند تا پایه های زور و ستم را برچینند. در هیچ یک از حوادث عاشورا زور گویی از طرف یاران امام وجود نداشت.در شب قبل از عاشورا امام اوج آزادی و آزادمنشی را عملا پیاده نمودند و به یاران خود گفتند که از تاریکی شب استفاده نمایند و چنانچه مایل به شهادت نیستند، واقعه را ترک نمایند با تاکید بر اینکه شخصا فرمودند که بیعت شما را نیز برداشتم. جمله های معروفی در باره ی آزادی در این واقعه بیان داشتند مانند اینکه ای حر خدا ترا آزاد آفرید ،تو شایسته نامت هستی و یا در جایی دیگر به دشمن می فرمایند اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید.در بیان دلیل دعوت کوفیان فرمودند شما من را به کوفه دعوت کردید من که شما را به زور وادار به این کار نکردم. ۹ - صداقت طلبی:واقعه ی عاشورا اوج رشد و تعالی انسان هایی بود که فریب و دروغ را از خود دور کرده بودند.صداقت و درستی عمل حتی در فشارهای دشمن محو نگردید.معرفی خود به عنوان فرزند پیامبر،نام بردن افرادی که به او نامه نوشتند و دعوت به قیام نمودند.پاسخ صریح به یزید در جواب نامه ای که به وی نوشته بود و سرانجام عدم توسل به شیوه های غیر انسانی اعمالی بود که تمامی یاران امام به آن ها پرداختند. امام در تمامی سخنرانی های خود مخاطبین را به راستگویی دعوت می کرد.حتی در برابر دشمن با پرسش هایی تصدیق گفته های خود را می طلبید مانند اینکه ایا من فرزند دختر پیامبر شما نیستم؟ آیا من به شما ظلم کردم؟ آیا کسانی از شما را کشتم؟ آیا من با پای خود به کوفه آمدم یا شما فلانی و فلانی دعوت کردید؟امام و یارن با وفایش صداقت را با رشد انسانی خود ایجاد کرده بودند و دیگرانی که بعدا آن ها را به شهادت رساندند نیز تصدیق نمودند. 10 - دین داری:قیام امام به عنوان پیشوا و رهبر مطرح بود.این واژه ها تنها جنبه ی دینی قیام را مشخص می کرد.وقتی کوفیان او را دعوت به قیام نمودند، برای هدایت و رهبری وی را مورد خطاب قرار دادند.اصل و اساس انقلاب عاشورا احیای دین پیامبر(ص) بود. رفتارهای یاران عاشورا مطابق با دین و مسلمانی بود.برای آن ها تنها هدف قابل قبول و ارزشیابی صادق، مطابقت با دین و سنت پیامبر بود.آن ها قرآن را راهنمای اعمال خود قرار دادند و سنت پیامبر و عترت او را اساسی قوی و قابل دفاع می دانستند. برپایی نماز، دعا های امام، دست به سوی آسمان بلند کردن و تقاضا از احدیت نمودن،استفاده از آیات و روایات در هنگام گفتگو با دیگران کردن و در نهایت دین را راهنما و رهنمود حرکات خود قرار دادن، چیزی نبود که در برهه ای خاص به وقوع بپیوندد.از ابتدای انقلاب و تا ادامه ی آن همچنان مورد استفاده و نماد قرار گرفت.دینداری و عدم انحراف از چارچوب آن حتی در یک لحظه نیز روی نداد. نمادهای مشخص در رهبری یزید:یزید به عنوان خلیفه ی مسلمین و رهبر جهان اسلام در تاریخ دارای پیشینه ی قوی است.خلفای بعد از پیامبر(ص) به عنوان جانشینان وی و پیرو موظف به اجرای قوانین دین بودند و انتظار جامعه از آن ها سنت پیامبر بود. در واقعه ی عاشورا یزید و عواملش دست به اقداماتی زدند که در تاریخ ثبت شده و تا ابد باقی خواهد ماند.نمادهایی که مقایسه ی آن ها با دین نشان دهنده کجروی و خودخواهی و از نظر انسانی نیز نمادهایی ضد آدمی و خصلت های درشد دهنده ی درونی نوع بشر است . مورخان مختلف این واقعه را بر اساس آنچه دیدند و یا تفسیر نموده اند مورد نظر خود قرار دادند.مشابهات این نوشته ها ، اجرای نمادهایی در طرف های مقابل با امام حسین(ع) را معرفی می نماید که با هیچ یک از الگوهای دینی و ایمانی بلکه انسانی مطابقت ندارد.برای ذکر این الگو ها باید به نمونه هایی از رفتار هانیز اشاره شود. گرچه این نمادها تنها نمونه هایی از آن ها هستند و نیاز به بررسی و نوشتن تحلیل های بیشتری دارند. ۱ - قدرت طلبی و تکبر:خصلت قدرت طلبی یکی از خطرناک ترین ویژگی های غیر انسانی است که باعث انحراف افراد از مسیر اصلی زندگی می گردد.در واقعه ی عاشورا وجود چنین خصلتی در یزید باعث دستور اولیه برای گرفتن بیعت از امام شد.به نظر او همراه شدن دیگران قدرت ساز بود. زندگی سیاسی در کاخ و به دور از مردم و استفاده از امکانات دولت اسلامی برای خوشگذرانی و وادار کردن مردم به اطاعت ،نتیجه ی وجود چنین ویزگی در درون وی بود.همین خصلت باعث گردید تا والیان خود را نیز از همین منظر انتخاب نماید.رفتار او با ابن زیاد و یا انتخاب عمر بن سعد برای ولایت ری بنا بر حفظ قدرت او و استمرارخلافتش بود. قدرت طلبی قتل و کشتار نیز ایجاد می کند و آن را توجیه می نماید.بدترین جنایات تاریخی نیز از همین خصلت برخاسته اند.یزید بر همین اساس و با توجه به سقوط خصلت خدمت رسانی به امت دست به جنایاتی زد که اثرات آن همچنان باقی است و به عنوان ننگی ابدی باقی ماند. ۲ - فریب دینی:جامعه ی آن زمان واقعه ی عاشورا اسلامی و یادگار تلاش های پیامبر(ص)، یارانی مانند مولای متقیان علی(ع)،شهادت افرادی مانند حمزه، شهدای صفین، جمل و در نهایت گسترش جهان اسلام به وسیله ی مومنینی بود که مقید به دین و طرفدار استمرا رزندگی مذهبی بودند.در این میان راهی برای یزید باقی نمانده بود لذا از دین به عنوان سپری برای دفاع از خود استفاده کرد. یزیدی که در زندگی شخصی خود و بنا بر شواهد تاریخی حرام و حلال دین را رعایت نمی کرد و با تکبر و برتری جویی نسبت به مسلمانان رفتار می نمود.فریب های دینی وی و استفاده از کلام خدا برای انحراف افکار مردم ساده لوح آن زمان و دعا و نیایش در حضور مردم و عملکرد ضد دینی در درون کاخ برای او وسیله ای برای استمرار خلافت گشت. ۳ - ظلم و ستم:ظلم وستم بر یاران امام و مردم از طرف یاران یزید تنها با صدور دستورات وی میسر گشت.ظلمی که بر امام در قطع آب بر تشنه لبان نمودند،ظلمی که بر طفلان مسلم بعد از شهادت پدرشان روا داشتند.قساوت و بیرحمی که در رابطه با مسلم نمودند و حتی اجازه آب نوشیدن را ندادند.دادن امان نامه مبنی بر تسلیم و عدم رعایت آن به وسیله ی ابن زید و پرتاب نمودن او از بالای عمارت بعد از گردن زدن وبسیاری از این گونه موارد را باید در تاریخ بشریت ثبت نمود.نمادهایی که با گذشت زمان مانند آن ها کمتر یافت شده است. حملات ناجوانمردانه و عدم رعایت قوانین جنگی که خودشان ثبت نموده بودند.تشنگی و قطع امکانات دولتی برای مخالفین و در نهایت جنایاتی که در تمامی طول این واقعه اتفاق افتاد را نباید نمادی از انسانیت دانست، شاید مقایسه ی آن ها با رفتارهای حیوانی هم چندان مناسب نباشد. ۴ - بی وفایی:کوفه مظهر بی وفای و بی تعهدی به نوشته های خودی است.امام در خانه نشسته بودند که نامه های بسیاری برای او ارسال گردید.امام آن ها را با خود به کربلا برد و به همه نشان داد.بی وفایی به عهد بدتری خصلت در درون انسان هاست. نمادی مانند بی وفایی را یزید نیز به کوفیان نسبت داد و به طور مرتب خطاب به اسرا آن را مطرح می کرد.یارانی که امام را دعوت کردند، در کوفه مسلم را تنها گذاشتند.دست خط های آن در نزد تاریخ هنوز باقی است.در روز عاشورا امام افرادی را در لشکر کفر می دید که به او نامه نوشته بوند.نمادی که تمنها در دل سخت افرادی است که ایمان و دینداری را وسیله ای برای فریب قرار داده بوند. ۵ - مادی طلبی:زندگی قبل از خلافت یزید نشان دهنده ی گذران عمر در میان صحرا نشینان مرفه بود.اسب تازی، شکار و کشتن حیوانات برای تفریح، غذای های متنوع خوردن، شراب های خاص مصرف کردن و ادامه ی چنین رفتاری در دوران خلافت و انباشت مال و انمواع سکه های طلا و جواهرات در گنجینه ی خود، وی را راضی نموده بود اما به استمرار آن از طریق گرفتن مالیات های هنگفت عمل نمود. روش زندگی او مانند پدرش دادن رشوه های متعدد برای فریب فرماندهان جنگی، ریخت و پاش فراوان در میهمانی های طولانی و تفریحات ناسالم با استفاده از بیت المال، به وسیله ی بسیاری از مورخین ثبت شده است.ثروت انباری برای او پایانی نداشت زیرا در درون خود علاقه ی زیادی به آن داشت. ۶ - کینه و نفرت:بررسی تاریخی خانواده ی یزید نشان دهنده ی دشمنی آن ها در ابتدای ظهور اسلام با پیامبر (ص) بود.ابوسفیان که شخصی کاملا مخالف با دین اسلام بود به مقابله با دین نوظهور پرداخت و بسیاری از یاران پیامبر را آزار و اذیت نمود.با فتح مکه مسلمان شد امام دشمنی خود را با پیامبر حفظ نمود. فرزندش معاویه نیز همین کینه را نسبت به یار پیامبر یعنی حضرت علی(ع)نشان داد.او با نام دین و تحریک یاران ئزدیک به پیامبر از جمله عایشه جنگ جمل را ساخت و شخصا در صفین بر روی علی(ع) که خلیفه ی مسلمان و امیرالمومنین بودشمشیر کشید. کینه ی یزید ادامه ی همان خصلت بود.در یکی از شعرهای او که در تاریخ ثبت شده است درون واقعی خود را نشان داد و با سرودن آن ،دشمنی خانواده ی خود را با پیامبر و در نهایت با امام حسین (ع) برزملا ساخت.کینه ورزی یکی از بدترین ویژگی های غیر انسانی در درون آدمی و نشان دهنده ی سقوط آدمیت در دوران است. ۷ - دروغ و نیرنگ:وسیله ای عادی برای یزید و افرادش بود.گرچه سابقه ی آن به رفتار پدرش در جنگ صفین مربوط می شود که با سر نیزه کردن قرآن ها از شکست خود جلوگیری نمود اما یزید نیز این روش را همچنان ادامه داد.خصلتی که در این باره بسیار منحرف کننده است و مردم را از مسیر درست به سمت و سوی سقوط می کشاند. وقتی عاشورا به پایان رسید و اسرا در کاخ یزید برده شدند و مردم درون کاخ عکس العمل منفی نسبت به آن نشان دادند، فریب کاری یزید آغاز گردید و در حالی که در ابتدا با چوب دستی خود بر لب های امام می زد، یکباره برگشت و گفت که خدا لعنت کند ابن زیاد را من نگفتم حسین را از بین ببر. دروغ و فریب او رسوایی بزرگی برایش به وجود آورد زیرا مردم فهمیدند که اگر یزید راست می گفت می بایست ابن زیاد را از مسئولیت خلع می کرد اما نه تنها چنین نکرد بلکه به حضرت زینب (س)نیز اجازه نداد تا مابقی عمرش را در مدینه سپری کند و دستور کتبی داد تا او را به مصر تبعید کردند. ۸ - جنایت:تاریخ برای بسیاری از رویدادهای تاریخی جنایت را ثبت کرده است.در باره ی خصلت جنایت یزید همین بس که بعضی از یاران او نیز آن را شدید می دانستند.در واقعه ی کربلا که یاران اندک امام یکی پس از دیگری به شهادت می رسیدند و تنها امام باقی مانده بود و لحظات آخر زندگی را می گذراند، بعضی از فرماندهان دستور حمله به خیمه ها را داد ندکه این جنایت تقریبا در دنیای اسلام تازگی داشت که عمر که خود عاملی جنایتکار بود مانع گردید. کشتن یاران امام که در جنگ های معمولی دنیای اسلام برابر با اتمام آن بود برای یاران یزید آغازی برای لگد مال نمودن جنازه ها گردید.اسب دوانی بر روی آن ها، درآوردن لباس ها، غارت و چپاول اموال، سربریدن جنازه ها و گذاشتن آن ها در خورجین های از قبل آماده شده، کارهایی بود که از حیوانات نیز انتظار نمی رفت اما در این واقعه این نوع رفتارها عادی بود. ۹ - رعب و وحشت:ایجاد ترس و رعب روشی عادی برای دیکتاتور هاست.کسانی که در دل مردم جای ندارند، ترس را در درون آن ها جای می دهند.ایجاد فضای امنیتی در شام، کوفه، بصره و حجاز و ترس مردم از درگیری و بدگویی یزید باعث شد تا کسی جرئت مبارزه نداشته باشد. زندانی نمودن یارانی مانند مختار،شیعیان علی(ع)، تبعید افرادی مانند اباذر، ایجاد شایعه برای ترساندن مردم، گردن زدن مخالفین در ملا عام، آویزان کردن جنازه های آن ها در بازار محلی که بیشترین رفت و آمدها وجود داشت، نمونه های از این نوع وحشت سازی بود.یزید و یاران او خصوصا ابن زیاد، عمر و شمر در درون خود چنین خصلت هایی را پرورش داده بودند. ۱۰ - پایمالی حق:دعوت کوفیان از امام (ع) تنها نشان دهنده ی بیداری مردم برای احقاق حق بود.همه می دانستند که یزید مانند پدرش خلافت را غصب کرد.ابن زیاد بهتر از دیگران این را می دانست و هیچکس سزاوارتر از فرزند پیامبر برای رهبری جهان اسلام نبود اما بیعت گرفتن به زور همراه با طمع ورزی و رشوه دهی چیزی جز پایمال نمودن حق و حقیقت نبود. خصلت ضد حقی در درون یزید و یارانش بود که باعث آن جنایت عظیم و ماندگار گردید.همه می دانستند که تابع امام بودن(ع) حقی است که پیامبرشان آن را سفارش نمود اما این حق به بدترین شکل لگد مال گردید و البته که چنین عملی می بایست با درون سقوط یافته ی انسانی یزید ویارانش ارتباط داشته باشد.
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : آغاز ساخت مستند رادیو دزفول در جنگ [ چهارشنبه، 29 ارديبهشت ماه، 1395 ] 799 مشاهده
کارمندان در ادارات چگونه کار کنند؟ [ سه شنبه، 26 فروردين ماه، 1393 ] 1129 مشاهده
پژوهش، زيربناي توسعه [ سه شنبه، 25 آذر ماه، 1393 ] 1581 مشاهده
پاسخ به چند شبهه برای خرید کالا ایرانی [ سه شنبه، 19 خرداد ماه، 1394 ] 1209 مشاهده
شوش خاستگاه حقوق بشر در جهان است [ يكشنبه، 15 آذر ماه، 1394 ] 1028 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|