تهران - ایران اُنا: تمام دولت ها برای این که بتوانند قدرت و سلطه خود را بر امور جامعه در ابعاد فردی - اجتماعی تثبیت کنند نیاز به دعاوی محکم "مشروعیت "دارند. |
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 6911
ارسال شده در مورخه : يكشنبه، 17 اسفند ماه، 1393 -
03:30
![]()
![]() مفهوم دولت درفلسفه سیاسیواژه شناسی وتطور مفهوم دولتدولت (State ) وسایر مشتقات این واژه درزبان انگلیسی همگی ازواژه لاتین "status " برگرفته شده است که معنای "وضعیت وموقعیت" است. سیر تطور واژه "status " درگذشته ابتدا برای نشان دادن جایگاه قانونی افرادوبعدبه جایگاه شاه وسپس نظام اداری که همان دولت "جمهوری"است مورداستفاده قرارمی گرفته است. اما مفهوم امروری این واژه تحت تاثیر اندیشه های نویسنده ی ایتالیایی،یعنی"ماکیاولی"تقریباً همان مفهوم "دولت مدرن" رابه ذهن متبادرمی کند. امابه نظرمی رسد اگربخواهیم به تطور مفهوم دولت بهتر بپردازیم لازم است اشاره کوتاهی به سیرمعنایی این واژه درفلسفه ی سیاسی بکنیم.دلیل اعتقادبه فهم بهتر"دولت"درفلسفه ی سیاسی این است که "فلسفه سیاسی" جزء قدیمی ترین رشته هایی است که به مطالعه "دولت "پرداخته است. تاثیری که فلسفه واندیشه ی "یونانیان" برتفکرواندیشه ی ورزی منسجم بشری گذاشته ،باعث می شودتاما نه تنهابرای واژه ی"دولت"بلکه بسیاری دیگرازواژه های فلسفی و سیاسی گام نخست فهم را ازآن زمان ومکان آغاز کنیم. بنابراین کارابا"سوفسطاییان" می آغازیم.دوران سوفسطاییان،با رونق خاصی که سیاست وسیاست ورزی پیدا کرده بود دوره ای است که امکان مشارکت توده ی مردم دردولت یا حکومت تازه باب شده بود.درنتیجه سوفیست ها به آموزش سیاست و پرورش کسانی برآمدند که بتوانند بانفوذکلام وعمل خود دردولت وکارهای دولتی اثرگذاری ازخودنشان دهند. اگرچه سوفیست ها درمورد سازمانهای سیاسی دارای نظرات خاص بودندوآن را تابع "قرارداد های اجتماعی" می دانستند اما باگذشت زمان شاید "افلاطون"را بتوان نخستین کسی دانست که درمورد"دولت"به نظریه پردازی پرداخته است. "افلاطون"که مرکز ثقل مباحث "فکری وعقلی"را مباحث سیاسی می دانست ،بنیانگذار اندیشه "دولت قانونی"است."قانونی"دانستن دولت ازجانب افلاطون،نظراورادرتباین بانظرسوفسطائیان مبنی بر"قراردادی "دانستن دولت ها قرارمی دهد..دلیل این تباین این است که افلاطون،وجوددولت ،جامعه وسیاست راپیش ازآن که درچارچوبی "قراردادی"یا توافقی بگنجد ،امری "فطری وذاتی"می دانست. پس از افلاطون ،شاگردش "ارسطو" نیزبادنباله روی از نظراستادش با شدت بیشتری از نظریه" ذاتی بودن دولت"دفاع کردبه طوری که او انسان رافطرتاً موجودی "سیاسی" می داند.طرح "طبیعی بودن اجتماع" به جای "حقوق طبیعی "درآن دوران(یادوران های بعد) که ازجانب ارسطو مطرح شده بود،اگرتنهافقط یک ایرادداشته باشدآن خواهدبودکه عملاً می توانددست دولت ها را درسرکوب مخالفان خود با استناد به "طبیعی"ونه "حقوقی"بودن اجتماعات ،بازبگذارد.ازدیگرسو "ارسطو"باتعریف "شهروندخوب"به عنوان کسی که کاملاً نسبت به دولت وحکومت ،مطیع وفرمانبردار است بیش ازپیش راه رابرای این سرکوبگری ها بازخواهدگذاشت.بااین حال وی مهیا کردن "زندگی سعادتمندانه"را جزء وظایف اصلی دولت ها می دانست.زیراازنظراو جامعه سیاسی وقتی به رشدوکمال می رسد که درآن "فضائل اخلاقی"به حداعلی رشد کرده باشد. سالها بعد پس از ارسطو، "رواقیون"که تحت تاثیر کشور کشورگشایی "اسکندمقدونی"قرارداشتند ،نگاهی انسان گرایانه تربه "دولت"ابراز کردند.آنان با همسان وبرابرفرض کردن افرادبشر،سعادت انسان را دریگانگی بیشتراوبا"طبیعت"می دانستند.بنابراین آنان با به رسمیت شناختن"حقوق طبیعی"نگاه انسانی تری به انسان وجامعه ی انسانی ابرازنمودند. اباگذشت زمان ونتقال میراث فکری واندیشه بشری باورودبه دوران "قرون وسطی"همانندهمین دوران باابتذال ورکودعجین می شود. ازنظر "فلسفه سیاسی" این دوران ،آمیخته ای از عقاید کلیسا،باوربه حقوق الهی شاهان واندیشه های ارسطویی است. جامعه ی انسانی قرون وسطایی،تحت تاثیر اندیشه های پست ومنحط کلیسایی،اهمیت برای زندگی دنیایی قائل نبود بنابراین دنیا وزندگی دنیایی ،زندانی تصورمی شدکه می بایست هرچه زودترازآن بایدعبورمی کرد.علت این گذرنیزرسیدن به "سعادتمندی اصیل " درجهان باقی دانسته می شد.بنابراین می تواندحدس زدمفهوم و وضعیت "دولت"درآن دوران باچه نگاهی مواجه شده باشد.اوج انحطاط اندیشه های سیاسی رامی توانددراین گفته "توماس قدیس"دریافت که وظیفه ی دولت وعلم سیاست را "کشف"نهادی می داندکه مساله "آمرزش روح"رابه بهترین وجه برای بشرآسان نماید.!! باسرآمدن عصر قرون میانه،تاریخ بشربه عصر "روشنگری"پامی گذارد .همان عصری که با ظهور افرادی مانند"ماکیاول" و تحولی که دراندیشه های سیاسی ازخودبه جای گذاشت،عرصه ای نو در سیاست ورزی جامعه نمایان کرده است.."ماکیاول" همان کسی است که با طرح جداسازی "اخلاق"از "سیاست" ،هرگونه تلاش برای آشتی این دو اقنوم راباطل ودرنتیجه سیاست مدار را کسانی می دانست که برای موفقیت می بایست "فریبکار" ی راپیشه خودسازد. دولت ها ومشروعیت تمام دولت ها برای این که بتوانندقدرت وسلطه خودرابرامورجامعه درابعادفردی-اجتماعی تثبیت کنند نیازبه دعاوی محکم "مشروعیت "دارند.بطورکلی،توسل به دومنبع اساسی می نماید .یکی اتصال به منبع "الهی" ودیگری تمسک به منبع "قانونی". دولت هایی که که مشروعیت خودرا"الهی"می دانند این مشروعیت رابه "حاکمان"نیز تسری می بخشندومعتقدند "قدرت مطلق شاهان"نه ازجانب مردم بلکه ازطرف خداوند به آنان تفویض می شود یا شده است.بنابراین هرگونه امورمربوط به مملکت داری وقدرت سیاسی می بایست باارجاع به حاکمی که منصوب الهی است،موردتاییدقرارگیرد.دردولت های منتصب الهی،هیچ کس حق نقدقدرت ،جایگاه ودستورات حاکم راندارد. درمقابل، این مردم اند که بایدآنچه ازبالا حکم می شودرا به مثابه ی "حکم الهی" بپذیرند. امادرمشروعیت"قانونی"،حاکم،دولت ودولتمردان،طی روندها وفرآیندهای "حقوقی " وقانونی خاص انتخاب می شوندودراصل این"قانون"است که قدرت لازمه راآنهم ازطرق "قانونی"به آنان واگذارمی کند. درچنین دولت هایی،هرگونه عمل دولت تنها وقتی مشروعیت پیدامی کندکه توسط پشتوانه های قانونی قابل توجیه باشد.درنتیجه برخلاف دولت های بامشروعیت "الهی"که برای اجبارمردم به اطاعت باتبلیغ این موضوع ،که هرآنچه که ازجانب حاکم ودولت صادرمی شود،تجلی اراده ی الهی است،دولت های بامشروعیت "قانون" خودراتابع اراده ی "بشر"می داند. باری باگذشت دوره ی "الهی"دانستن مشروعیت دولت هاکه می توان ازآن به عنوان دوره ی "پیش آگاهی" بشر نام برد نوبت به دوره ی "پساآگاهی"فرامی رسدکه انسان هاباامکان دریافت گسترده ی آگاهی ها،خودرابه متابعت ازدولت های به اصطلاح منصوب الهی ،ملزم نمایند.دراین جاست که می بینیم "اراده ی بشری" که همان اجتماعی از"اراده های فردی" است ،پایه ی نظم اجتماع ،روابط اجتماعی مردم ودولت ها،تعیین کنندهی مشروعیت دولت ها درنظرگرفته می شود. عزیزاله احمدی - معاون مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : درد بی درمان - قسمت سوم - عشق [ سه شنبه، 10 اسفند ماه، 1395 ] 631 مشاهده
از 25 فعال مطبوعاتی شوش تجلیل می شود [ شنبه، 21 تير ماه، 1393 ] 2202 مشاهده
اعتراض فرهنگیان به احکام جدید [ دوشنبه، 25 تير ماه، 1397 ] 1074 مشاهده
توضیح درباره تصميمات هيات نظارت بر مطبوعات [ چهارشنبه، 6 فروردين ماه، 1393 ] 1080 مشاهده
تدوین لایحه جدید مقابله با کودک همسری [ شنبه، 7 دي ماه، 1398 ] 344 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|