امروز:  سه شنبه، 29 خرداد ماه، 1403
Preview Javascript DHTML Drop Down Menu Powered by dhtml-menu-builder.com
اخبار برگزیده شوش

مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید

راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش

رسمی غلط و مرگبـار

 

چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد

نماینده شوش: هدف اصلی تروریست‌ها صحن مجلس بود

اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش

هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش

جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش

 

بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش

تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش

جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان

چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ

نگاهی به جاذبه‌های گردشگری شهرستان شوش

مرگ دلخراش یک کشاورز در شوش

اداره آموزش‌ و پرورش شوش در احتضار

دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش

ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی

انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش

شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی

شوش و تغییرات مدیریتی

نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2

معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش

دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد

تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش

نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1

اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش

ترکیب آینده شورای شهر شوش

وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش

گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ

دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم

 
 
 
 
 
 

اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش

ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش

شهرداری شوش و حلقه مفقوده آن

نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش

اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس

ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود

شوش، رضایت و نارضایتی - ورزش

توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه

وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز

بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز

تشکیل یک ائتلاف بزرگ انتخاباتی در شوش

هشدار مدیر کل میراث فرهنگی در خصوص شوش

 
 

تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش

آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش

بلاتکلیفی کارکنان بازنشسته نیشکر هفت تپه

عدم پرداخت مطالبات ذرت کاران شهرستان شوش

  کد خبر: 7059      ارسال شده در مورخه : يكشنبه، 23 فروردين ماه، 1394 - 03:30   ._PRINT.  



شوش - ایران اُنا: یک پژوهشگر اقتصادی با تاکید براینکه اقتصاد مقاومتی تاریخ انقضا ندارد و مختص به زمان مشخصی نیست، گفت: باید نگاه و مفهوم اقتصاد مقاومتی برای اعضای کابینه یازدهم تبیین شود تا به اهداف این سیاست اقتصادی برسيم.



اقتصاد مقاومتي از حرف تا عمل! - بخش سوم

دکتر علی رحیمی فر - رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی ایران انا:

ديدگاه بعضي از علماي علم اقتصاد و صاحب نظران اقتصادي در مورد اقتصاد مقاومتي:

تعدادي از اساتيد، کارشناسان و اقتصاددانان در تشریح فرصت‌ها و چالشهای اجرای اقتصاد مقاومتی مسائل متعددی را مطرح كرده اندكه ذيلا به بررسي بعضي از آنها ميپردازيم:

برخي از اينها معتقدند كه تعدادي از مسئولين و بويژه بعضي از اعضاي دولت درك درستي از اقتصاد مقاومتي ندارند كه البته اين موضوع ديدگاه شخصي اينگونه افراد است وصحت وسقم آن نياز به بررسي وتحليلهاي علمي تر ودقيق تري دارد.

 

اقتصاد مقاومتی از دیدگاه دکتر حسن سبحانی

دکتر حسن سبحانی استاد اقتصاد دانشگاه تهران و از پرکارترین نمایندگان دوره ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی است. انتقادات صریح و واقع گرایانه او همیشه مورد توجه رسانه‌ها بوده است. وقتی از او درباره مبانی نظری اقتصاد مقاومتی سوال کردیم سعی کرد به ما بفهماند که در این مورد خیلی دنبال مباحث تئوریک نباشید …

باید سیاست های کوتاه مدت و میان مدت واقعی و قابل اجرا برای عبور از یک دوران گذار ترسیم و عملیاتی شود که این حتی می‌تواند ایجاد تغییراتی در شش ماهه دوم قانون بودجه باشد.

از او درباره رویکردهای جدید اقتصادی در شرایط فعلی و تزاهم طرح‌های بزرگ اقتصادی مانند هدفمندی یارانه ها، سهام عدالت، نحوه خصوصی سازی و … با این شرایط پرسیدیم.

با وجود این که معمولا استادان دانشگاه بیشتر با دانش و مباحث تئوری سروکار دارند اما او به خاطر دوره طولانی نمایندگی اش در مجلس شورای اسلامی و آشنایی با مسائل واقعی کشور، نظراتش کاملا کاربردی و عمل گرایانه است.

به عنوان یک اقتصاددان نظر شما درباره مبانی نظری اقتصاد مقاومتی چیست؟

آیا در عالم نظر چیزی تحت عنوان اقتصاد مقاومتی می‌شود مطرح کرد یا این که اقتصاد مقاومتی بیشتر مجموعهای از سیاست‌های خاص اقتصادی است؟در علم اقتصاد از روشها و مکاتب مختلف صحبت به میان می‌آید که در آن به بررسی این مکاتب می‌پردازند. به عنوان مثال چیزی تحت عنوان اقتصاد مناطق که به منطقه های مختلف جهان می‌پردازد و مفاهیم مشابهی که می‌توان به آن ها اشاره کرد. علاوه بر این به سیاستگذاری اقتصادی هم پرداخته می‌شود.

به این معنا که نوع عملکرد و سیاستگذاری که یک حاکمیت با توجه شرایط زمینه ای اعمال می کند. می خواهم به این موضوع اشاره کنم که در مباحث اقتصادی ما طیفی از موضوعات را داریم که علم اقتصاد هم جزئی از آنهاست و در مباحث اقتصادی صرفا به تئوری ها پرداخته نمی‌شود. به کارگیری این تئوری ها در عمل هم در جای خود حائز اهمیت است.

و آن چه مفروض سوال است نوعی سیاست گذاری اقتصادی برای شرایط خاصی مثل اقتصاد ایران است بنابراین نمی شود گفت موضوعی از مباحث علم و یا دانش اقتصاد است که در دانشکده های اقتصاد به آن پرداخته شود تحت عنوان سیاست های اقتصادی در هر دوره‌ای می شود به موضوعاتی پرداخت که در این دوره عنوان اقتصاد مقاومتی را به خود گرفته است. مشابه سیاست‌های انقباضی در دوره های تورمی.

آیا در کشورهای دیگر مشابه مدل اقتصاد مقاومتی تجربه ای وجود داشته است؟

اگر این بحث را ذیل سیاست گذاری اقتصادی تعریف کنیم بدیهی است که همه کشورها به صورت مستمر به سیاست گذاری مشغول هستند. فقط نوع سیاست گذاری ها با یکدیگر متفاوت است. کشورهایی که در تجارت خارجی با مشکل مواجه بوده اند و یا در گذشته درگیر جنگ های سخت و فیزیکی بودند قطعاً سیاست گذاری هایی کرده اند که آن سیاست گذاری ها توان کشورشان را افزایش داده و مقاومت ملت را افزون کرده است در واقع می خواهم عرض کنم که سیاست گذاری از این مدل در کشورهای دیگر هم بوده و هست فقط ممکن است هر کشور عنوان خاص خود را انتخاب کند. شاید اگر اغراق نباشد بخشی از سیاست هایی که در کشورهای اروپایی رخ می دهد و از آن به عنوان اقتصاد ریاضتی یاد می شود به اعتقاد من می تواند از جنس سیاست های اقتصاد مقاومتی باشد.

برای این که این مدل از اقتصاد در کشور ما پیاده شود نیازمند چه زیرساخت هایی هستیم؟

چون سیاست های اقتصاد مقاومتی وامدار شرایط ویژه ای است که ما در آن قرار داریم یک نوع سیاست های کوتاه مدت و میان مدت را بیشتر نیاز دارد تا سیاست های خیلی بلندمدت چون فرض بر این است که برای همیشه در این وضعیت نخواهیم ماند بنابراین باید به سیاست های کوتاه مدت و میان مدت فکر کرد که انعطاف پذیر باشد.

لذا بعضی بحث‌های بنیادی و زیربنایی را نمی توانیم برای این مرحله از اقتصاد دنبال کنیم به نحوی که نتیجه آن را در همین مرحله ببینیم. مثلا بعضی مثل تغییر فرهنگ مصرفی خانوار یا انگیزه دار کردن مردم که هر شرایطی به تولید ثروت مبادرت کنند یا مثل افزایش کیفیت کالاها که این ها از جمله اموری است که باید بلندمدت پیگیری شود. اما برخی از کارها هست که هم ایجاب می کند و هم زمانش زمان کوتاهی است مثل بودجه دولت که باید بر اساس شرایط زمانی مثل تحریم نفت برای آن برنامه ریزی کرد.

هزینه‌هایی که برای دورانی که نفت تحریم نبود در نظر گرفته شده بود. در شش ماهه دوم هم به همان صورت در نظر گرفته شده است. در حالی که ممکن است درآمدهای متناسب با آن را نداشته باشیم و ما برای این هزینه‌ها نیازمند استقراض شویم.

بنابراین به طور مشخص قانون بودجه سال 91 از جمله مقدمات لازم برای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی است.

این بدین معناست که از لحاظ ساختاری هم باید تغییراتی در بودجه ایجاد کنیم؟

البته عرض کردم این کارها نیاز هست اما ممکن است پاسخ این تغییرات را در کوتاه مدت نبینیم. البته به طور طبیعی ساختارهای بودجه و برنامه ما مشکلاتی دارد و هر موقعی دست به این تغییرات بزنیم برای کشور مفید است.

این که فرمودید ما در شش ماهه دوم باید تغییراتی در قانون بودجه سال 91 داشته باشیم آیا دقیقا موضوع خاصی مدنظرتان هست؟

اگر بخواهیم دقیق تر به موضوع بپردازیم در قانون بودجه سعی شده منابع درآمدی زیادی برای دولت کسب بشود مثلا گفته شده است که از صندوق توسعه ملی مبالغی به اقداماتی اختصاص پیدا کند یا این که گفته شده است شهرداری ها و یا بعضی از شرکت های دولتی اوراق مشارکت بفروشند یا گفته شده است که اموال و دارایی های دولت تا حدود 33500 میلیارد تومان فروخته شود از این قبیل احکام در قانون بودجه وجود دارد که این ها عملیاتی نیست و حتی در شرایط عادی هم فروش این ها مشکل بوده.

ولی اگر فرض کنیم بخواهیم این ها را عملیاتی کنیم امکاناتی که بخش خصوصی بتواند صرف کارهای مولد کند از خرید املاک دولتی و یا خرید اوراق مشارکت، آن امکانات در اختیار دولت قرار می گیرد و دولت هزینه هایی دارد که معمولا اجتناب ناپذیر است و معلوم نیست در راستای توسعه اقتصاد ملی باشد.بنابراین هر اقدامی که دست فعالان اقتصادی را می بندد یا پول را از دست آن ها خارج می کند می تواند در راستای اصلاح قرار بگیرد از طرف دیگر دست زدن به کارهای هزینه بر و شاید در مواردی تبلیغاتی که به هر قیمتی بخواهد اجرا شود، شاید هزینه هایی را بر دوش دولت بار کند که انجام آن هزینه ها در شرایطی که کمبود درآمد داریم قابل توجیه نباشد.

مگر فروش اموال دولتی شرایط خوبی را برای بخش خصوصی به وجود نمی آورد؟برای این که بهره وری بیشتری داشته باشد و یا این که امکانات بیشتر داشته باشد؟

ببینید اموال دولتی چیست، مثلا ساختمان های دولتی، به طور مثال یک کارخانه دولتی فروخته شود و یا حق امتیازهایی واگذار شود یا ساختمان شرکتی فروخته شود. پول را از دست بخش خصوصی خارج می کند و دارایی ها و اموالی را در اختیار آن ها می گذارد که این ها در اقتصاد کارکرد ویژه و جدیدی ندارند و الان هم دارند به فعالیت خودشان ادامه می دهند. فقط پول از دست بخش خصوصی که می‌توانست صرف فعالیت مولد اقتصادی مثل کشاورزی و… شود در قالب یک ساختمان یا برج و یا سهام یک کارخانه بلوکه می‌شود. کارخانه ای که در حال فعالیت هست منتها سهمش به اسم دولت بود که از این به بعد به نام بخش خصوصی خواهد بود. کار و فعالیت جدید اقتصادی لزوما ً در فاصله یک سال اتفاق نمی افتد و فروش اموال با هدف این است که دولت درآمدی برای خودش کسب کند و بعضی پروژه های دیگر را به انجام برساند. این اتفاق به نظر من دولت را بزرگ تر می کند.

این منجر به این نمی شود که مالکیت و مدیریت بخشی از دولت در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرد و زمانی که بخش خصوصی خودش را مالک چیزی می داند انگیزه اش برای کار بیشتر شود؟

این می تواند بخشی از پیامدهای این کار باشد. وقتی یک دارایی به جایی منتقل شد شما در مدیریت دارایی خیلی نمی توانید دخالت داشته باشید البته ممکن است بعد از انتقال سهام کارخانه مدیریت به بخش خصوصی انتقال یابد و ممکن است در افزایش بهره وری موثر باشد.البته فراموش نکنیم که در شرایط ویژه ای که کشور با آن مواجه شده است می خواهیم چه کار بکنیم. این بحث هایی که رخ می دهد مربوط به ایام عادی است که همیشه مطرح می شود در حالی که ما الان در شرایط ویژه‌ای هستیم.

سیاست های کلان اقتصادی کشور را در شرایط کنونی چگونه ارزیابی می کنید مثل اصل 44 یا هدفمندی یارانه ها آیا باید ادامه داشته باشد یا خیر؟ و به عبارت دیگر تحقق اقتصاد مقاومتی با این سیاست ها در تضاد است یا خیر؟

ما به دو نکته احتیاج داریم یکی این که شرایط فعلی چیست و دوم این که چه سیاست هایی با شرایط فعلی همسو هست و آن را پشتیبانی می کند. بنده از شرایط فعلی این را درک می کنم که درآمدهای دولت دچار کاستی شده است و هزینه های تولید برای بخش خصوصی به دلیل تحریم افزایش پیدا کرده است از طرفی نرخ ارز افزایش پیدا کرده، آن هم برای کشوری که 80 درصد حجم واردات آن غیرقابل اجتناب است و از طرف دیگر افزایش نرخ سود بانکی، تحصیل منابع در داخل کشور را گران تر می کند. این ها به معنای این است که سرمایه گذار انگیزه اش را از دست داده است به دلیل این که احساس می کند که مثلاً همه چیز را باید گران تهیه بکند و محصولی که بخواهد تولید کند بسیار گران خواهد شد.

مثلاً کسی که می خواهد از بانک پول تهیه کند حداقل 20 درصد باید به بانک سود بدهد و یا حتی بیشتر چرا که 20 درصد میزان سود سپرده گذاری است پس حتماً سودی که بانک دریافت می کند بیشتر از این خواهد بود. اگر کسی بخواهد سرمایه گذاری کند سوال می کند که چند درصد این فعالیت برای من سود خواهد داشت؟ اما در مقابل بی‌دردسرترین روش درآمدزایی و سود همان 20درصد بانک است می خواهم عرض کنم که سرمایه گذاری با هزینه های بالایی مواجه است و انگیزه سرمایه گذاری کم است و این معنایش این است که یا تولید کم می شود و یا این که خیلی افزایش نمی یابد و این بدین معناست که اشتغال افزایش نمی یابد.

اگر قائل نباشیم که بیکاری زیاد می شود. این شرایط فعلی اقتصاد کشور است حال باید پاسخ دهیم سیاست هایی مثل هدفمندی یارانه ها با این شرایط چه وضعیتی پیدا خواهد کرد. به نظر من شرایط فعلی تا حد زیادی محصول هدفمندی یارانه هاست البته تحریم هم از بیرون تاثیر کرده است اما تاثیر هدفمندی یارانه ها را بسیار بیشتر می دانم. در جریان هدفمندی اتفاقی که افتاد این بود که قدرت خرید مردم زیاد شد اما هزینه تولید برای تولیدکنندگان هم زیاد شد.

تولیدکنندگان در فضایی که هست با مشکل مواجه هستند در اوایل انبارها پر بود. اوایل طرح مشکل خاصی نبود تعزیرات حکومتی کار می کرد و در انبارها وضعیت، خوب بود و چند ماهی وضعیت آرام تر بود ولی این وضعیت به دلیل افزایش هزینه‌های تولید قابل ادامه دادن نبود، وقتی قیمت ها بالاتر آمد سرمایه گذاری کم شد چرا که افراد دیدند که باید با هزینه بالا تولید کنند و در عین حال ممکن است نتوانند به قیمتی که می‌خواهند بفروشند در نتیجه نقدیندگی در مواردی از سرمایه گذاری به بازارهای مطمئن تری مثل ارز و طلا و مسکن کشانده شد وقتی به این جا رسید التهابات وسیع درست شد و دولت برای این که با این التهابات مواجه شود رفت به این سمت که نرخ سود بانکی را افزایش دهد تا نقدینگی از بازار جمع شود.

نرخ سود 20 درصد را تعیین کرد که این مثل بنزینی بود بر روی افزایش هزینه های تولید. بنابراین با این سیاست، تولید بیشتر دچار ضربه شد و آن ضربه باعث شد که باز هم صاحبان نقدینگی به همین بازارها رجوع کنند و امروز پیامدهایش را شاهد هستیم.

یعنی شما معتقد هستید که ما نباید هدفمند کردن یارانه‌ها را اجرا می کردیم؟

هدفمندی یارانه ها باید اجرا می شد.

خب پس باید از چه روشی رفت و این راهی بود که باید اقتصاد ایران طی می کرد چرا که کشورهای دیگر هم همین کار را کرده اند و دولت های قبلی هم دنبال همین کار بودند. شما معتقدید که اجرا دچار اشکال هست یا کل طرح را رد می کنید؟

الان هم بحث هدفمندی نیست. ببینید وقتی که رهبری می فرماید سال تولید ملی و وقتی که از اقتصاد مقاومتی صحبت می شود اقتصاد مقاومتی به معنای دست زدن به سیاست هایی است که توان آحاد مردم را برای مواجهه کم هزینه تر با شرایط موجود افزایش دهد.بخش زیادی از مردم تولیدکننده هستند و اگر شما هزینه های تولید را زیاد کنید و یا این که هزینه های پولی را افزایش دهید این بدین معناست که تولید کننده های شما انگیزه تولید ندارند.11 -این نقد بر دولت وارد است که بخش تولید سهمی از هدفمندی یارانه ها نداشت و آن مقدار که مشخص بود به آن نرسید ولی الان شما کلا بحث هدفمند کردن یارانه ها را می برید زیر سوال.

پس چه نسخه ای را اقتصاد ما باید طی می کرد؟من این آمادگی را دارم که در مورد هدفمندی به صورت مجزا صحبت کنم الان سوال این است که آیا اقتصاد مقاومتی با سایت هدفمندی قابل جمع هست یا نه؟ بنده اقتصاد مقاومتی را تعریف کردم که عبارت است از سیاست هایی که برای افزایش توان مقاومت مردم و تولیدکنندگان برای این که شرایط موجود را با سختی کمتری طی کنند نه این که سختی نکشند.

برای این کار دولت باید هزینه هایش را کم کند و تولیدکننده تا جایی که می تواند تولید کند، برای تولیدکننده آن چه مهم است تورم هزینه های تولید اوست.هر کاری که هزینه های تولید را افزایش دهد در شرایط فعلی همسو با سیاست اقتصاد مقاومتی نیست.من برخی از اشکالات را ناشی از قوانین موجود می‌دانم که در شرایط متفاوت دیگری تصویب شده است ودر آن شرایط هم می بایست دید آن مصوبات درست بوده یا غلط؟ ولی حتی اگر در زمان خودش درست تصویب شده باشد نمی توانیم بگوییم ما این حرف را زدیم و تا آخر باید همان حرف باشد، شرایط که عوض شده باید ببینیم ادامه آن حرف یا قانون با شرایط جدید می خواند یا خیر.

آن بخشی که مربوط به سهام عدالت بود چه طور؟ ارزیابی می کنید؟

در مورد سهام عدالت بیشتر توزیع درآمد صورت گرفت توزیعی که نوسانات دارد شما استحضار دارید، که سهام عدالت را بین حدود 39میلیون نفر افراد مملکت توزیع کردند قرار شد پولش را به صورت قسطی از روی سود آن سهام بردارند مثلاً یک میلیون تومان سهام به یک روستایی داده شد گفتند یک میلیون را از او نمی گیریم ولی او بدهکار ماست چون این سهام در سال سودی دارد پولش را برمی داریم تا یک میلیون تومان مستهلک بشود. در یکی دو سال اول برخلاف قانون و با هر انگیزه ای که بود به افراد سود سهام دادند و حالا به دلیل نبودن پول و مقاومت هایی که در جاهایی صورت گرفت، سود سهام هم پرداخت نمی‌شود و می‌گویند که همان اقساط در حال کسر شدن است.

اگر درست اجرا می شد، منجر به مردمی سازی اقتصاد نمی شد؟در این جا 2بحث وجود دارد یکی این که اگر درست اجرا می شد چه می‌شد؟

اما آن چه را که الان با آن مواجه هستیم آن چیزی است که اتفاق افتاده است.

آقای دکتر الان با توجه به شرایط اقتصاد مقاومتی که نیاز بیشتری برای تعامل با مردم وجود دارد، فکر می کنید اگر سهام عدالت درست اجرا شود، می تواند در راستای مردمی سازی اقتصاد پیش برود خیر؟

این اتفاقی که رخ داده این است که یک مجموعه شرکت های بزرگ سهام خود را روی هم ریختند، این‌ها یک سبد سهام شده است مثلا فرض کنید شده است 40میلیون سهم. یک سهم را به من داده اند، من یک برگه دارم که واقعا نمی‌دانم برگه سهام من مربوط به شرکت مخابرات است یا کارخانه رب گوجه فرنگی یا سبد سهام است یعنی یک سهم از 40میلیون. لذا به صورت فردی نمی توانم دنبال یک سهام که نمی دانم هم کجاست بگردم چون مشاع است یعنی شرایط به گونه ای است که امکان مدیریت کسانی که سهم گرفته اند در این مقیاس ها وجود ندارد در صورتی که مردم باید بتوانند انتخاب کنند و بگویند برو این ها را از طرف ما اداره کن، سودش را بده.اقتصاد مردمی یعنی این که مردم خودشان یکی یکی فعال باشند، یا این که این کارخانه ها کار کند و سود سهمشان را به آن ها بدهند.

بنابر این در یک کلام باید یک بازنگری در شش ماهه دوم بودجه داشته باشیم؟

بله باید بلافاصله اصلاحات لازم انجام شود تا این که در 6ماهه دوم عملیاتی شود والا فرصت تمام می شود.

دیدگاه شما درباره قوانین حاکم بر کشور چیست؟

مثل قانون مالیات، تجارت، بانکداری اسلامی و… کشش لازم برای رسیدن به اقتصاد مقاومتی را دارند؟ یا نیاز به اصلاح دارد؟سیاست هایی که در این شرایط لازم داریم سیاست های کوتاه مدت و میان مدت است.نباید قوانین اصلی را اگر اشکالی ندارند تحت الشعاع قرار دهند. ممکن است در مواردی این اصلاحات نیاز باشد. مثلا در مورد قانون تجارت به دلیل مشکلات تجارت خارجی بند یا تبصره ای برای مدت کوتاهی اضافه یا کم کرد آن هم در جهت تسهیل تجارت.

کشور در حال عبور از مسیری است که دچار مشکلات شده است و تمام تلاش ما این باشد که این سختی ها به مردم کمتر فشار بیاورد و باید مسئولان جامعه اهم و مهم کنند. به عنوان مثال در اروپا بعضی از کشورها دچار مشکلات اقتصادی هستند و آن چه در مطبوعات ما تبلیغ می شود این است که این ها دچار بحران هستند بخشی از این بحران، بحران هایی است که به کمبود درآمد برمی گردد و در رسانه ها هم مطرح می شود که کشورها مردم را به ریاضت بیشتر دعوت می کنند.در حالی که ما خودمان کشوری هستیم که مدام می گوییم که باید از وابستگی نفت خارج شویم و به درآمد مالیاتی نزدیک شویم.

دولت های اروپایی در بخشی از این بحران به دلیل کاهش درآمد افزایش مالیات می دهند و یا این که باید هزینه ها را کم کنیم.باید برای مردم تبیین کنیم که در کشورهای توسعه یافته وقتی دچار مشکل می شوند به ریاضت روی می آورند و ما هم باید در شرایط فعلی باید چنین کاری را انجام دهیم. اما این در حالی است که ما در رسانه ها فقط می گوییم که مردم اروپا بدبخت شده اند.19 -شما معتقدید که ما در سیاست گذاری رسانه ای هم دچار مشکل هستیم؟بله. نمی شود یک کشور دچار مشکلات حادی باشد ولی مردم به گونه ای زندگی کنند که هیچ اتفاقی رخ نداده است. بعضی اوقات تا مردم دلواپس نشوند همکاری نمی کنند. چون اطلاعات ندارند.

شاید ابعاد سیاسی، اجتماعی و امنیتی در میان باشد؟

مگر ما یک حکومت مردمی نیستیم مگر مردم مسلمان نیستند. چطور در جاهای دیگری که توجیه می کنیم مردم همراهی می کنند. اگر ما واقعاً نگرانیم که اگر مردم بعضی واقعیات را بدانند تحمل نخواهند کرد پس شاید ادعاهای ما دچار خدشه باشد.

شما اشاره کردید به قانون بانکداری اسلامی و همچنین اشاره کردید که دولت باید هزینه هایش را کاهش دهد. نقش بانک ها در این میان چه خواهد بود؟ قانون بانکداری اسلامی در چه وضعیتی قرار دارد؟ و آیا در شرایط فعلی این قانون نیازمند اصلاحات هست یا خیر؟

اگر نظام بانکی ایران وظایفش را به خوبی نشان می داد ما نیازی به اقتصاد مقاومتی نداشتیم چرا که نظام بانکداری بدون ربا یعنی نظام تولید و مشارکت در تولید. وقتی جامعه ای پول مردم را جمع کند و مطابق قانون بانکداری بدون ربا سپرده های مردم را به کارهای واقعی در تولید اختصاص دهد، شما با افزایش عرضه مواجه خواهید بود و دیگر کمبود کالا نخواهیم داشت. چرا در برخی مناطق آپارتمان ها با قیمت های بسیار بالا به فروش می رود. چون عده ای این پول‌ها را از راه های غیرتولید به دست می‌آورند که بخشی از آن از سیستم بانکی است. بنده راه حل وضعیت بانکی کشور را تاسیس بانک خصوصی نمی دانم. بحث اصلی این است که این بانک می خواهد چگونه کار کند. اگر می خواهد مبادله پول کند مثلاً فقط روزشمار سود بدهد مثل بانکی که بنده دیدم کوتاه مدت را 19 درصد سود می دهد (که این بسیار عجیب است) خب بانکی که تجارت پول در آن می شود تولید نمی شود. این دقیقاً یک حرکت خلاف اقتصاد مقاومتی است. در واقع این رفتار مقاومت را می شکند. مثلاً کسی که سپرده گذاری می کند در بانک و سودش را در بانک دوباره سپرده گذاری می کند سال آینده هم سود پولش را می گیرد و هم سود پولش را می‌گیرد. بنابراین در پاسخ سوال شما باید گفت که بانک ها تنها باید قانون بانکداری بدون ربا را اجرا کنند.

با توجه به هدفمند کردن یارانه ها و سیاست های اقتصادی کشور افزایش نرخ سود بانکی منطقی بوده است؟

اصلاً موضوع این نیست. بنده نمی گویم که نرخ سود را بالا یا پایین ببرید. بنده عرض می کنم که نظام بانکداری ما مطابق قانون عمل کند و دستگاه های نظارتی نیز بر اجرای خوب این قانون نظارت کنند. در شرایط تورمی سود پولی که سپرده گذاری می شود سود بالایی است. بنده عرض می کنم که این سرمایه ها به سمت تولید برود و هر مقدار که سود داشت همان مقدار را سود بدهند اگر 5 درصد است همان و اگر 50 درصد است به همان میزان سود پرداخت شود. ولی این طور نباشد که صاحب پول مطمئن باشد که در هر شرایطی 20 درصد سود می گیرم. حالا این پول چه اتفاقی برایش رخ می‌دهد دیگر اهمیتی نداشته باشد. بحث در مورد واقعی نبودن سود هست و نه در مورد کم یا زیاد بودن.

 

******************

زاهدی:  يك كارشناس اقتصادي

یک پژوهشگر اقتصادی با تاکید براینکه اقتصاد مقاومتی تاریخ انقضا ندارد و مختص به زمان مشخصی نیست، گفت: باید نگاه و مفهوم اقتصاد مقاومتی برای اعضای کابینه یازدهم تبیین شود تا به اهداف این سیاست اقتصادی برسيم.

زاهدی :، درباره ضرورت پرداختن به اقتصاد مقاومتی در شرایط فعلی کشور اظهار داشت: اقتصاد مقاومتی با وضعیت موجود اقتصاد ایران گره خورده و تشدید تحریم‌ها در سالهای اخیر باعث شده که هم اکنون بیشتر از قبل به اجرای این سیاست اقتصادی توجه شود.

* اقتصاد مقاومتی فقط مختص امسال نیست/ تشدید تحریم‌ها ما را به سمت اجرای این سیاست بُرد

وی با تأکید براینکه اقتصاد مقاومتی صرفا به حال حاضر ختم نمی‌شود، گفت: این سیاست اقتصادی را می‌توان تا 10 سال آینده هم ادامه داد همانطور که امکان اجرای آن در سالهای قبل هم وجود داشت؛ بعد از ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی مشخص شد که این سیاست‌ها می‌بایست از قبل انجام می‌شد و در آینده هم باید ادامه داشته باشد.

این کار‌شناس اقتصادی ضمن اشاره به اینکه فشارهای بیرونی و تشدید تحریم‌ها عامل اصلی توجه ویژه به اقتصاد مقاومتی در ماه‌های اخیر است، تصریح کرد: وضعیت موجود کشور و فشارهای اقتصادی ایجاب می‌کند که مسئولان به اقتصاد مقاومتی بپردازند.

* مقاوم سازی اقتصاد به معنای ریاضت نیست/ برخی اقتصاد مقاومتی را اقتصاد متعارف می نامند

زاهدی درباره تفاوت اقتصاد مقاومتی با اقتصاد ریاضتی اظهار داشت: هر واژه‌ای که در حوزه اقتصاد استفاده می‌شود دارای وجه تمایز و تفاوتی با دیگر واژه‌ها می‌باشد. از همین رو معنای اقتصادی مقاومتی با اقتصاد ریاضتی تفاوت دارد. چرا که در اقتصاد ریاضتی دولت‌ها هزینه‌های خود را به شدت کاهش می‌دهند ولی در اقتصاد مقاومتی چنین سیاست وجود ندارد.

این کار‌شناس اقتصادی ادامه داد: اگر دشمن بالفعل را در نظر نگیریم اقتصاد مقاومتی به اقتصاد متعارف تبدیل می‌شود، هم اکنون اکثر کشور‌ها دنبال تحقق اقتصاد متعارف هستند و آن‌ها برای جلوگیری از خطرات تهدیدهای دشمن در آینده این سیاست را در دستور کار قرار داده‌اند درحالی که کشور ما بخاطر وجود دشمن بالفعل باید به مقاوم سازی اقتصاد بپردازد.هرچند اشاره به دشمن بالفعل توسط اين كارشناس اقتصادي جاي تآمل دارد كه درجاي ديگري به تشريح آن ميپردازم.

* افزایش قیمت راه اصلاح مصرف نیست/ دولت لایحه اقتصاد مقاومتی را به مجلس دهد

زاهدی ضمن بیان اینکه تصور اصلاح مصرف با افزایش قیمت غلط است، گفت: مسئولان باید از طریق فرهنگ سازی مردم را تشویق به اصلاح الگوی مصرف و استفاده از کالاهای تولید داخل کنند تا در اجرای اقتصاد مقاومتی موفق باشند.

* باید مفهوم اقتصاد مقاومتی برای کابینه یازدهم تبیین شود

این پژوهشگر اقتصادی درباره نگاه کابینه یازدهم به اقتصاد مقاومتی گفت: اقتصاد مقاومتی باید به خوبی برای اعضای کابینه یازدهم تبیین شود چرا که ممکن است برخی از وزرا درک درستی از این سیاست‌ها نداشته باشند به همین خاطر باید ابتدا نسبت به تبیین این سیاست اقدام کرد تا در اجرا مشکلی پیش نیایدزاهدی تأکید کرد: الآن بسیاری از اقتصاد‌دان‌ها نمی‌دانند اقتصاد مقاومتی چیست و این به معنای این است که مفهوم اقتصاد مقاومتی به درستی تبیین نشده و نیازمند جریان آموزشی و شفاف سازی است.

وی درباره چرایی عدم واگذاری دستگاه‌های دولتی به بخش خصوصی و تأکید اقتصاد مقاومتی به انجام این سیاست گفت: دولت دوست دارد اختیار مدیریت بنگاه‌های تولیدی دست خودش باشد چرا که از این مدیریت منافع خاصی می‌برد به همین خاطر واگذاری‌ها آن طور که باید انجام نشد و انتقادهای بسیاری به ان‌ها وارد شده است.

این کار‌شناس اقتصادی اضافه کرد: اجرای صحیح اصل 44 قانون اساسی و خصوصی سازی نیازمند تدوین آیین نامه مناسب برای انجام واگذاری هاست چرا که هم اکنون طرف‌های تقاضا مشخص نیستند و موجب شده بسیاری از این واگذاری‌ها به بخشهايي واگذار شده كه به ظاهر دولتي اما درباطن جنبه كاملا خصوصي دارند. از همین رو پیشنهاد ما این است که شرکت‌های تعاونی مورد توجه دولت در این واگذاری‌ها قرار گیرند.

*************

محمد واعظ:

"راهبرد اقتصاد مقاومتی کاهش هزینه‌ اساسی مردم نیست که اقتصاد ریاضتی نام بگیرد"

یک اقتصاددان با تاکید بر اینکه اقتصاد مقاومتی راهبردی برای پیشرفت اقتصاد ملی است گفت: بی اثر شدن تحریم‌های دشمن در گرو پیگیری راهبرد اقتصاد مقاومتی است.راهبرد اقتصاد مقاومتی کاهش هزینه‌ اساسی مردم نیست که اقتصاد ریاضتی نام بگیرد.

محمد واعظ،‌ درباره مفهوم اقتصاد مقاومتی گفت: اقتصاد مقاومتی راهبرد پیشرفت اقتصاد ملی با وجود فشار‌های جدی بیرونی است.

وی اهمیت کیفی راهبرد را در دو بخش دانست و ادامه داد: این راهبرد در دو بخش عام و خاص بیان می‌شود.  در بخش اول‌ برنامه‌های توسعه اول تا پنجم که مربوط به برنامه‌هاي بعد از پیروزی انقلاب است مطرح می‌شود.  برنامه ریزان دراین دوره به عوامل اختلال زا توجه نمی‌کردند به عبارت دیگر به روزنه‌های آهنگ رسان به اقتصاد ملی توجه نمی‌کردند در حالی که این عوامل در طی دو سال اخیر مانع جدی برای تحقق اهداف برنامه توسعه بوده است.

واعظ ادامه می‌دهد: در مذاکرات هسته ای چگونگی نتیجه مذاکرات تا حد زیادی به معادلات قدرت خارج از جلسه مذاکرات بستگی دارد. چنانچه طرف‌های ما به خصوص آمریکا این احساس را داشته باشد که ما در پی دست‌یابی به توافق به هر قیمتی هستیم آنگاه یا باید مذاکرات  را رها کنیم یا با هزینه‌های سنگین در قالب یک توافق تحمیلی به سرانجام برسیم که هیچ کدام مطلوب نیست.

وی اظهار کرد: اما چنانچه معادلات قدرت بیرون از جلسه مذاکرات به گونه ای شکل گرفته باشد که تمام خط مشی‌های لازم برای مقابله با تحریم‌های اساسی دشمن چه در شرایط حال و چه شرایط تشدید تحریم‌ها صورت گیرد آنگاه خود‌به خود دشمن احساس می‌کند که معادله قدرت اختصاصی بیرون از جلسات مذاکرات تغییر یافته است و در نتیجه مذاکرات نتیجه منصفانه و تامین کننده منافع و مصالح ملت ایران خواهد داشت.

 



 امانت داري و اخلاق مداري

استفاده از اين خبر فقط با ذکر منبع   مجاز است.


  
  ._PRINT.   Share
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):

مرتبط باموضوع :

 امنیت؛ در راس امور بشری جامعه مدرنیت  [ جمعه، 7 خرداد ماه، 1395 ] 573 مشاهده
 آخرین تحولات سیاسی و انتخاباتی شهرستان شوش  [ سه شنبه، 6 مرداد ماه، 1394 ] 1697 مشاهده
 عاقبت تلخ قهر 2 مرد از خانه  [ چهارشنبه، 13 آبان ماه، 1394 ] 1204 مشاهده
 سرپرست جدید بیمارستان نظام مافی منصوب شد  [ چهارشنبه، 23 دي ماه، 1394 ] 1597 مشاهده
 زلزله 4.3 ریشتری حسینیه را لرزاند  [ دوشنبه، 1 مهر ماه، 1392 ] 690 مشاهده
امتیاز دهی به مطلب
انتخاب ها

 فایل پی دی اف فایل پی دی اف

 گرفتن پرينت از اين مطلب گرفتن پرينت از اين مطلب

 ارسال به دوستان ارسال به دوستان

 گزارش این پست به مدیر سایت گزارش این پست به مدیر سایت

اشتراک گذاري مطلب