نظام حاجتی: خوف یا نا امنی که در مقابل امنیت و آرامش به کار می رود، یکی از موارد مهمی است که خداوند از آن در قرآن کریم به عامل آزمایش انسان ها یاد کرده است. و مبرهن است که آزمایش و امتحان (آن هم از نوع الهی آن) در شرایط سخت و طاقت فرسا انجام شده و میزان ایمان، پایداری، استقامت و بویژه اهمیت و قدردانی انسان ها ( نسبت به امنیت و آرامش قبل از خوف) مورد سنجش و اندازه گیری قرار می گیرد.
لذا در معنا و به بیانی دیگر، امنیت نعمتی است خدادادی که در سایه آن سایر نعمت های خدادادی معنا و محقق می شوند. و همانطور که در بعد فردی نعمت سلامتی جسمی و روحی مقدم بر سایر نعمت های شخصی است و بدون آن سایر نعمت ها و مواهب (حتی در صورت ظهور و بروز) در مذاق شخص نه تنها نعمت و امتیاز بلکه حتی نقمت و رنج احساس می شوند.
همانطور در بعد اجتماعی و حتی فردی، امنیت و آسایش نیز نسبت به سایر نعمت های خدادادی، نه تنها مقدم، بلکه زیر بنای تمامی آنها محسوب می شود.
و البته این مقوله نه تنها یک پیام و تذکر قرآنی بلکه یک تجربه بشری است که بارها برای هر فرد و یا قومی اتفاق افتاده و به اثبات رسیده است و یقینا به همین خاطر است که خداوند به قم بنی اسرائیل که از خوف فرعون به امن موسی ع رسیده بودند تذکر و هشدار می دهد که با بهانه های مختلف این نعمت عظما را از دست ندهند.
اما از آنجا که قوم بنی اسرائیل از سر غفلت یا بی دردی! آنقدر خواسته ها و کمبودهای خارج از توانایی و حیطه اختیارات خود و حضرت موسی ع را زمزمه و به رخ آنحضرت کشیدند تا اینکه خداوند به جرم این فراموش کاری و قدر ناشناسی یکبار دیگر آنان را به همان وضعیت سابق که روزگاری آرزوی خلاصی از آن را به آرزو نشسته بودند، گرفتار کرد.
و اما غرض آنکه هر چند مقایسه پیش رو، نامناسب و ناصواب است، اما، دردمندانه این روزها در جواب این جماعت به قول امام راحلمان مرفهین بی درد و روشنفکر ما بان کم دان اما پر مدعا و حتی متاسفانه خودی های غافل، که وقتی پای صحبت ها ویا دغدغه ها و درد دلهایشان می نشینی، گویی تنها راه نجات مهاجرت به ان سوی مرزها و بویژه آب ها است!
و تنها چیزی که در چارچوب خواسته ها و منافعشان جایی ندارد و به آن حتی اشاره ای نمی کنند، امنیت و ارامشی است که در سایه ان نه فقط به زمین بلکه به زمان هم ایراد، انتقاد و حتی توهین و ناسزا نثار می کنند و آنوقت است که انسان در مقابل این منطق و استدلال حضرات، هم متعجب و هم هراسان، به یاد رفتار و عکس العمل خداوند در مقابل خواسته ها و ارزوهای غیر عقلانی و غیر منطقی قوم بنی اسرائیل می افتد و سراسیمه به درگاه خداوند دست به استغاثه بلند می کند.
حال در اینجا از این جماعت غافل و قدر ناشناس نباید سوال کرد و وجدان آنها را قاضی قرار داد که، مگر نا آرامی ها و نا امنی های اوایل پیروزی انقلاب بدست عوامل داخلی و همچنین هست سال جنگ تحمیلی تمام عیار توسط ایادی خارجی استکبار را فراموش کرده اید که اتفاقا به علت نا امنی حاصل از آن، نه تنها منتقد، بلکه حتی اتمام آنرا به هر قیمتی مطرح و حتی آرزو می کردید ؟!
و اینک نیز آیا وضعیت نا امن و اسفبار کشورهای منطقه و بویژه همسایه را نمی بینید که مردمشان حاضرند همه دارایی و مالمیک خود را فدای آرامش و امنیت از دست رفته خود نمایند؟
و آیا اینان حاضرند به خاطر خواسته های (به حق یا ناحق) دسته چندم خودشان ملت بلکه امتی را در دست شرور ترین و پلید ترین ایادی استکبار جهانی در اوج نا امنی و هرج و مرج گرفتار ببینند؟ و آنوقت خود نیز در زمره اولین قربانیان و نیز نادمین وضعیت خود خواسته خویش شوند و همچون قوم بنی اسرائیل دیگر دعا و استغاثه شان به درگاه خداوند بی پاسخ بماند؟
و اما غرض اصلی اینکه آیا اینک انصافا نباید ملت ایران تحت هر شرایطی از گذران زندگی، قدر دان دلاور مردان و دریادلانی باشند که با تلاش ها، رشادت ها و جانفشانی های خود در اوج نا امنی های جهانی و منطقه ای، جزیره ای امن و با ثبات به پهناوری ایران اسلامی را مهیا کرده و حسرت و داغ این امنیت پایدار را به دل مستکبران جهانخوار سرکردگی امپریالیسم آمریکا و ایادی و عوامل مزدور منطقه ای شان نشانده اند؟
و آیا همگان نباید به خاطر اقتدار نظامی روز افزون نیروهای مسلح و امنیت کم نظیر داخلی که ب همت سربازان گمنام امام زمان عج فراهم گردیده، خداوند را شاکر باشیم و کفران نعمت نکنیم!
اقتدار و امنیتی که اگر روزی عده ای آنرا آرزو و ادعا قلمداد می کردند، اما این روزها به واقعیتی غیر قابل انکار و کتمان مبدل گشته، بطوریکه حتی دشمنان قسم خورده این مرز و بوم را گریزی از اذعان و اعتراف به آن نیست.
و به عنوان نمونه آیا عملیاتی همچون دستگیری عبدالملک ریگی، فرود آمدن پیچیده ترین پهپادهای جاسوسی دشمن، دستگیری عوامل ترور دانشمندان هسته ای، آزاد کردن سفیر کشورمان در یمن از چنگال تروریست های تکفیری و موارد بی شمار دیگر که حتی سازمان های جاسوسی سیا، موساد انیتاجیل سرویس انگلیس خبیث را در حالت بهت و انفعال قرار داده است، قابل تقدیر و شکر گذاری نیست؟
در ضمن همچنین این جماعت ناراضی جواب دهند که در فقدان یک امنیت پایدار چگونه به آرزوها و خواسته های بر حق و ناحق شان خواهند رسید؟
آیا بدون زمین فوتبال می توان بازی کرد گل زد و پیروز شد؟
هرچند ماهیتا اینان جماعتی مغفول، مرعوب، منفعل و مفلوک اند که حیات خود را مرهون دریوزگی به درگاه اجانب می دانند، اما دلسوزانه و دردمندانه باید به اینان یادآور شد که، هان، قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید! و سرانجام اینکه خدایا تو شاهد باش که اینان نماینده تمام ملت ایران (حداقل آنان که دل در گرو راه شهیدان و ولایت دارند) نیستند و تو نادیده بگیر.
و سلام.