*استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا:
فرهنگ شوش یا فرهنگ عشایر؟: تشکیل شوش جدید تحت تاثیر عوامل مختلف ،باعث ورود روستائیان به این شهر نیز شده است.موقعیت جغرافیایی شهر نشان دهنده ی وجود روستا های نزدیک و همجوار با آن است.البته این دلیل به تنهایی قانع کننده نیست بلکه وجود روستاهای اطراف را باید به زمین های کشاورزی و حاصلخیز نیز نسبت داد.
شاید همین معنا کافی باشد تا ضمن بررسی وجود و تاثیر افکار روستایی و نیز فعالیت های کشاورزی در کنار کارهای کارخانه ای و کشفیات باستان شناسی، واژه ی عشایر را به شکلی تاثیر گذار در روابط مرم مورد تایید قرار داد.
این تاثیر گذاری به حدی است که افکار و روابط عشایری که باعث همبستگی های فوق العاده در متوازن سازی سنت ها و عرف شده را می بایست جداگانه مورد مطالعه قرار داد.فرهنگ عشایر در میان فرهنگ شناسی شوش دارای جایگاهی ویژه است.
بنابراین باید فرهنگ شناسی شوش را در مقاطعی از مطالعات به شکلی عشایری در روابط میان مردم و نیز ارتباط با روستاها جهت تامین مایحتاج مردم از طریق دامداری و کشاورزی و نیز خریدهای روستائیان از شهر ،مورد نظر قرار داد.باید توجه داشت که تاثیرات هر دو به شکلی متوازن و داوطلبانه باعث یادگیری زبان که اصلی ترین عنصر روابطی است ، گشته است.
کمتر فردی در میان شهر می توان یافت که به زبان عربی، فارسی و گویش های لری و بختیاری آشنا نباشد.ارتباط میان مردم با زبان مشترک که گاه تک زبانی می گردد بسیار راحت تر از زبان فارسی است.این نوع آشنایی به حدی است که تشخیص قومیت نیز با مشکل روبرو می شود.
فرهنگ شوش در بخش هایی از روابط سالم خود تحت تاثیر فرهنگ عشایری است و باید این را به عنوان واقعیتی جدا ناپذیر از فرهنگ درونی دانست.شاید در بسیاری از کلان شهر ها مانند تهران و یا اصفهان مهاجرت روستایئان باعث حذف فرهنگ عشایری در شهر گردیده اما در شوش چنین نیست.
فرهنگ عشایر از نظر همبستگی مردم شوش نقطه ی قوتی در ادامه ی زندگی مسالمت آمیز همراه با محبت و صفاست زیرا اقوام مختلف در عشایری بودن دارای مشترکات فراوانی از قبیل میهمان دوستی، کمک و یاری، غمخوارگی، شادی سازی، روابط بر اساس سنت ها و نیز درک متقابل است.
با این توصیفات باید گفت که فرهنگ عشایر جزئی از فرهنگ کلی شوش است که گاه به اندازه ای نفوذ یافته که تشخیص آن با مشکل روبرو می گردد.به طور مثال سنت های فاتحه خوانی در زندگی شهری عبارت از تسلیت گویی در کوتاه ترین زمان ممکن و عدم مشارکت مالی در ادامه ی کمک و غمخوارگی است اما در میان عشایر این سنت که افراد خود را مقید به ماندن بیشتر و تاثیر گذاری مثبت در کاهش غم و اندوه می دانند، عمومی است.
عشایر شوش تنها در روستاها زندگی نمی کنند که بتوان آن را جدای از شهر در نظر گرفت .شیوه ی بسیاری از مردم خصوصا حاشیه ها همان روش روستائیان و عشایر است و همین محبت ها و دوستی هاست که باعث جلوگیری از تاثیرات منفی تمدن های امروزی در بی خبری از یکدیگر می گردد.
باید فرهنگ شوش را در کنار فرهنگ عشایر مورد مطالعه قرار داد.شکی نیست که تمامی سنت ها و رفتارهای عشایری شوش مانند هم نیستند اما اساس درستی و پاکی همه مانند هم است.به طور مثال در عشایر عرب نشان دادن اوج غمخوارگی در از دست دادن عزیزان قهوه ی تلخ است اما همین را باید در عشایر لر گریستن در حضور صاحب عزا و بختیاری ها یک دست لباس سیاه پوشیدن دانست.
عشایر مختلف به طور طبیعی و با توجه به محل زندگی و یا وسیله ی ارتباط کلامی خود دارای تفاوت هایی می گردند اما این نوع تفاوت ها تنها برای شناخت است و باعث اختلاف و یا تضاد میان آن ها نمی گردد.در نتیجه باید گفت که سنت های عشایری شوش که در درون فرهنگ آن قرار دارند و باید تاثیرات آن را مورد تایید قرار داد، تفاوتی با اصل آن ندارد.
کوشش و تلاش برای شناخت هر چه بیشتر فرهنگ عشایر و تاثیرات مثبت آن در دوستی و همبستگی شهری و ملی امری ضروری و حیاتی است.فرهنگ شناسان و مصلحان اجتماعی خصوصا بزرگان طوایف و قبیله های مختلف ساکن در شوش و اطراف می بایست خود را پیشقدم در این رابطه بدانند.فرهنگ عشایرگنجینه ای مهم در جلوگیری از نفاق و دشمنی هاست و باید آن را گرامی داشت.فرهنگ عشایر یاوری مهم در ادامه ی زندگی مسالمت آمیز مردم شوش است.