* عزیزالله احمدی - معاون فرهنگی ایران اُنا:
روند رو به رشد جامعهی امروزی ما و نیز تغییرات حاصله در علم آموزی ،شهر نشینی،رشد شبکه های اجتماعی، فناوری و مهمتر از آن تغییرات جمعیتی گویای این است که پابه پای این تغییرات ، فهم افراد از مساله به ویژه مساله "دین ورزی"نیز دچار دگرگونی هایی شده است. بنابراین افرادی که دغدغه و داعیهی "دین ورز"کردن دیگران را جز وظایف خود می دانند ،ناچارند در برنامه ریزی ها، آموزش ها،مدیریت ها،و خلاصه هرآنچه که می تواند بوسیله آن افراد را دین ورز و دین خواه نگه داشت ، به شاخص های یاد شده توجه لازم را بنمایند.
نادیده گرفتن این شاخص هاست که برخی را به قضاوتی این چنینی وا داشته تا بگویند،نسل امروز جامعهی ما نسبت به گذشته پایبندی به دین و دین ورزی اش،نقصان یافته است. اساس چنین نظری از اصل ناصحیح و نحیف است .لذا می توان آنرا به سادگی به چالش کشید.زیرا نسل معاصر نیز که اغلب جوانند و تحصیلکرده ، "دین ورز"اند منتهی نوع "دینداریش"متفاوت شده است.برای فهم این تفاوت ،باید ویژگی های نسل امروز را به خوبی شناخت. یکی از این وجه ممیز ها این است که ،نسل امروزی دیگر همانند نسل گذشته ،"نخبه گرا" نیست بنابراین میل دارد در "دین ورزی" و " دینی عمل"کردن ،بر فهم خود از دین عمل کند نه نخبگان دینی.
اساسا ًتفاوت در "دین ورزی" ، از تفاوت های "بین نسلی" و اجتماعاتی نشات می گیرد که جامعه آنان در حال گذر از جوانی به میانسالی است.بنابراین جامعه معاصر ما نه با نقصان در دین ورزی،بلکه با "تفاوت"در دین ورزی روبروست که آن هم تاحد بسیاری طبیعی است.زیرا باید پذیرفت ،نسل امروز همانند نسل پیش از خود،نپوشد، نخورد،نیندیشد،فهم نکند،و یا حتی دین نورزد. به نظر می رسد در چنین جوامعی ، مشکل اصلی وقتی بوجود آید که نسل قبل، بخواهد به نسل نو،با رویکرد ها و نحوه دین دارانه اش را، تحمیل کند. این تحمیل نه تنها باعث پس زدن آن تحمیل ها می شود بلکه در صورتی که با فشار و اصرار همراه باشد، می تواند به تعارض و گسست بین نسلی نیز بینجامد.
روند های تاثیر گذار بر دین ورزی در عصر حاضر
تغییرات جمعیتی
روند تغییرات جمعیتی و دگرگونی هایی که مطابق با آن در سن افراد بوجود آمده ،نشان می دهد جامعه جامعهی ما از نظر سنی در حال گذار از ساختار "پیش جوانی" به ساختار "پسا جوانی " و میانسالی است.بنابراین می توان گفت که تفاوت در سن افراد، تفاوت در "دین ورزی"را به دنبال خواهد داشت.برای مثال اگر در برهه ای از زمان ،بیشتر افراد یک جامعه در هرم سنی "پیش جوانی و جوانی "باشند ، از نگاه"دین ورزانه"نگری ، این جامعه ،دچار "آرمان گرایی" های دینی(خواه دین متعارف یا دین سیاسی) سوق خواهد داشت.[آنچه در اندیشه دکتر شریعتی در دوران قبل از انقلاب می گذشت و پذیرش اندیشه های او توسط جوانان آن عصر ، نمونه ای روشن از "دین ورزی آرمانگرا" است] .
اندیشه های آرمانگرایانه از دین که بیشتر مختص جوامع دینی پراز جوان است ، خواهان مدینه سازی های فاضله ای در تمامی ابعاد و ساحت ها اجتماعی از جمله اقتصاد ،سیاست،جامعه، اخلاق و غیره است. نکته قابل تامل تر آن است که این گونه جوامع دینی ،این فاضله خواهی را نمی خواهند تنها در اجتماع خود پیاده کنند بلکه در صدد استقرار آن در کل جهان بر می آیند. این نوع آرمانخواهی می تواند مصائب و مشکلاتی را در داخل و خارج از مرزها برای مردم آن جامعه به مرور ایجاد کند.زیرا همین که با گذشت زمان نسلی نو در جامعه پدیدار شد یا این که همان نسل آرمانخواه ،بیشتر افرادش به هرم سنی "پسا جوانی" یا میانسالی ،تغییر یافت به دلیل چنین گذاری از "پیش جوانی به پسا جوانی" و پختگی فکری بیشتر ، این نسل به "واقع گرایی" تمایل خواهد داشت تا "آرمانگرایی". این درست نقطه تضاد و تفاوت نسلی در جامعه ی معاصر ماست که به تبع نوع "دین ورزی "امروزی ما را دچار دگرگونی کرده است. اگر نسل آرمانگرای دیروز بنابه مختصات نسلی اش در ابعاد مختلف ادینی،جتماعی ،سیاسی و اقتصادی ، مطیع،فرمانبر، و گوش به فرمان نخبگان جامعه بودند در مقابل ،نسل "واقعگرا"ی امروزی در همان ابعاد یادشده،نسلی پرسشگر ، نقاد، و پاسخ خواه ، خواهند بود. همین مساله است که باعث می شود آنان دیگر کمتر به محدوده سازی برای فهم در دین ،سیاست و... خود را مقید کنند بلکه در عین حال جویای آنند تا در محدوده هایی که خود می خواهند و مشخص کرده اند به دین ، سیاست،اقتصاد، و... بیندیشند و عمل کنند.
باسوادی و علم ورزی
جامعه امروزی ما نسبت به قبل، اجتماعی باسواد تر است. اگر چه این افزایش الزاماً به معنی داشتن نسلی "ایده آل" یا جامعه ای برخوردار از ساختارهای پیشرفته ی اجتماعی نیست اما این باسوادی بر نحوهی "دین ورزی" افراد جامعه تاثیر گذار بوده است. زیرا خواه ناخواه ،تغییر آگاهی های حاصل از باسوادی ، تفاوت های معناداری را در "دین ورزی" با افراد "بی سواد وکم سواد " ایجاد خواهد کرد.بنابراین وقتی اغلب افراد جامعه ای از تحصیلات عالی برخوردار باشند نسبت به وقتی که افراد همان جامعه را بیسوادان تشکیل می دهد، روحیه تنوع طلبی و تنوع خواهی،شک ورزی،اعتراض، حقیقت خواهی و حقیقت بابی و... بیشتری خواهند داشت و طبیعی است که در "دین ورزی"و "جهان نگری" نیز همین جامعه، با نسل گذشته خود متفاوت باشد. زیرا نسل باسواد ،بیش از گذشه با منابع اطلاعاتی،دانش، آگاهی،فلسفه های فکری،اندیشه های دینی نو در تماس است در نتیجه تفکری "چابک تر" خواهد داشت. از منظر "دین ورزی"این نسل را قطعاً نمی توان با توصیه ، موعظه یا خطابه مطابق برداشت خود از دین ، "دین ورز"کرد زیرا آنان آن با درک عزیزانه از دین ، خواهان آمیختن باورهای دین خود با آزادگی و آزادمنشی، انسان دوستی، دیگر دوستی، و قائل شدن حق حیات برای غیر هم کیشان خود در تمام نقاط جهان نیز هستند.این برداشت "دین ورزانه" همان قبول "تکثر " در زندگی دیندارانه است. انتظار یکدستی دینی در چنین نسلی تقریبا ً غیر قابل تصور است و این چیزی است که برنامه ریزان اجتماعی نباید از آن غفلت بورزند. زیرا وقتی جامعه ای از نظر تحصیل علم و عقلانیت ، باسوادتر شده و "رشد" می کند ،دیگر نمی توان بر این قامت"رشد یافته" ، لباس دین ورزی دوران کودکی اش را بر تن کرد !! به همان نسبت هم نمی توان لباس "دین ورزانه"سالمندانه را به این "قواره خوش ترکیب"، تحمیل کرد!.
درک تغییرات و تحول
رشد سریع و توسعهی فناوری های اطلاعاتی و نیز سهولت دسترسی به فضای مجازی(اینترنت) نسل امروز را از نظر دسترسی به اطلاعات و آگاهی های متنوع امکان پذیر کرده است. بنابراین از چنین نسلی پیروی از فهم "انحصارگرانه" از دین کمتر انتظار می رود. بنابراین به دلیل امکان به تفاسیر و اندیشه های نو از دین یا نوفهمی دینی، "دین ورزی" کلیشه ای و منتشر شده از بالا به پایین قابلیت اقناع کمتری پیدا کرده است.اجتماع امروزی ، ویترینی از اندیشه و فهم هاست.هرکس بتواند"فهم عزیزانه و انسان دوستانه تری از دین" ارائه دهد ، کالای او خریداران بیشتری خواهد داشت.
اگر یکی از مهمترین عصاره های "دینداری"را سعادت ،معرفت و هویت سازی بدانیم ، کثرت چیستی تعریف این کلید واژه از منظر دانایان و نظریه پردازان دینی ،ما را با تکثٌری روبرو کرده است که نسل امروز را ناچار به انتخاب و دریافت کنندهی "کالای سعادتمندی" خود مطابق میل و ذائقه اش نموده است. بنابراین ،نسل امروز ، خود را با یک کالای "تک محصولی" از سعادت مواجه نمی بیند تا تنها از همان کالا خود را ارتزاق بخشد.بنابراین اگر برخی دینداران باور به عدم همراهی این نسل با خود دارند . باید بدانند برای این نسل دوران برداشت های انحصاری از دین گذشته است.
مناسک دینی
شرکت در مناسک دینی بخشی از "دین ورزی" است اما همه آن نیست.اگر کسانی پررونقی برخی مناسک را نشانه ای از "دین ورزی" در عصر حاضر تلقی کنند قطعاً باید نسل امروز را "بی تفاوت "های دینی بدانیم! در حالی که به هیچ وجه چنین برداشتی صحیح نیست.زیرا مساله "دین ورزی" ساحت ها و حوزه های وسیعی را در بر می گیرد و "مناسک" جزیی از آن ساحت هاست نه همه آن .بنابراین شرکت جستن در مناسک ،لزوماً معیار کاملی برای سنجش دینداری نسل امروزی نیست. اغلب افراد این نسل در مطابقت با سبک زندگی شان، معرفت ،فرهنگ و هویت امروزی شان ، نیازها و مناسک مذهبی را دنبال یا جستجو می کنند. نسل دیندار گذشته(سنتی) ما نباید تصور کند نسل معاصر در دین ورزی یا ایمان دینی ،دچار سستی و مشکل است بلکه باید بپذیرد "نوگرایی "یا تجدد خواهی نسل معاصر به معنی کنارزدن یا بی اعتباری "سنت" ها نیست . زیرا این نسل اگر هم خواستا و جویای نوگرایی است این" تجدد "را در "سنت"ها می خواهد نه در "پشت کردن به سنت". این به معنی "نقد سنت" برای فهم "سنتی نوگرایانه" است نه "تجددی " برای رد "سنت "های دین ورزانه.
بنابراین اگر در این زمینه جامعهی ما با مشکلی روبرو ست باید به حل مساله را نه در "سنت یا تجدد خواهی در سنت ها"، بلکه در عامل سومی به نام "قرائت رسمی از دین" یا همان بحث مربوط به "دین دولتی یا دولت دینی" بدانیم.[ بحث دین دولتی یا دولت دینی را قبلا طی چند گفتار در همین خبرگزاری به بحث گذاشته ام]
همین واقعیت برخی را برآن داشته تا تمایل داشته باشند پای دین را بیشتر به حوزه های فردی تر زندگی یعنی "حس الهی"در تنهایی و فردیت ،افراد بکشانند که البته چنین باوری با تعریف رسمی از دین موافقت ، همراهی . مطابقت ندارد.