عزیزالله احمدی - معاون پایگاه خبری تحلیلی ایران آنلاین (ایران اُنا): چالش برانگیزی جزء لاینفک ِ فضای پیش و حین موعد انتخابات است . مقایسه های عملکردی،گرایش های آشکار و نهان جناحی، روایی یا ناروایی های مدیریت های گذشتهی کاندیداها ی انتخاباتی ، مشکلات دیرینه و جاری حوزه انتخابیه و... همه بهانه های خوبی برای چالش های انتخاباتی بشمار می روند.بنابراین سوال این است که شوش چگونه می تواند از ورای این چالش های انتخاباتی به شکل مطلوبی دست به انتخابی برتر بزند؟
انتخابات در شوش در هر دوره ای ، نوعی انتقال قدرت و دست به دست شدن مدیریت جامعه به افراد یا گرایش های سیاسی بوده است. به نظر می رسد شناخت قاعده مندی های این تغییر برای مردم شوش امر بسیار مهمی تلقی شود. مردم شوش برای در توزیع منصفانه ی قدرت،از فرد یا جناحی به فرد یا جناح دیگر، باید این مسئولیت را به کسی بسپارند که کمترین وابستگی را به صاحبان قدرت دارد یا داشته است.
به این معنی که بگذاریم گردش نخبگان صدیق، اخلاق مدار،علمی،متواضع به دور از خدشه سازی های مغرضانه برای ورود به مجلس با آرامش و حسن نیت انجام گیرد وکاندیداهایی که می دانند نمی توانند برای شوش مقتدارانه و انسامدارانه تر تاثیرگذار باشند با تواضع کنار بکشند .
به بیان بهتر کسی منکر رقابت در انتخابات نیست اما برآیند این رقابت ها نباید فردی باشد که از تحریک احساسات قومی،نژادی و جناحی به نمایندگی برسد.اگر چنین شود بطور قطع شوش باز هم شاهد چرخهی معیوبی از مدیریت و "واپسماندن"از پیشرفت معقول در تمام زمینه های خواهد بود.
انتخابات محملی برای ناتوانِ مظلوم نما ، متظاهران به ساده زیستی و مردمی بودن یا تواضع های مصنوعی برای کسب آراء نیست البته به همان نسبت فرصتی برای بزرگنمایی ها ، ناجی نمایی های کاذب هم نیست.
بنابراین مردم شوش به کسی اعتماد خواهند کرد که انتخابات را وسیله ای برای "حاکمیت اراده مردم شوش آن هم به تمام معنا،" در همه امور این شهر کهن بداند و تا پایان ماموریتش به آن پایبند باشد. فردی باشد که منافع مردم شوش را بر هر منفعت دیگری رجحان دهد و به رسمیت بشناسد و در عین حال، گذشته چنین فردی ،چنان ادعایی را ثابت کرده باشد.
نمایندگی مردم شوش در مجلس باید فردی "سیاست پیشه "، کاردان و ایده پردازی باشد که توان ارائه "الگویی کارآمد" را برای کاهش رنج ها و محرومیت های این شهر داشته باشد.
هرچند ممکن است عبارت "سیاست" و به تبع آن "سیاست مداری" در اذهان عموم با "دروغ و عدم صداقت" متقارن شده باشد اما باید اشاره کرد ،سیاست ، یا سیاست ورزی ذاتاً با دروغ ملازمه ای ندارد.اگر "صداقت"،راستی، اخلاق و سایر صفات نیک انسانی را ضرورتی مهم برای زندگی اجتماعی بدانیم پس سیاست نیز به عنوان بخشی از این زیست اجتماعی ، نیازی الزامی خواهد بود.
در واقع برخورداری از شاخصهی" سیاست شناسی و سیاست مداری "برای کاندیدای نمایندگی مجلس باعث می شود علاوه بر دفاع از سیاست های کلان ملی، چنین فردی دیدگاه ها و راه حل های خود را نیز بطور صریح و روشن درمورد مسائل عام و عمومی شهر شوش بیان کند تا علاوه بر گفتار ، برنامه هایی مکتوب را در دسترس و قضاوت مردم شوش قرار دهد. بنابراین با وجود چنین مطابقت گفتار و برنامه های عملی و کاربردی است که مردم شوش می توانند به کاندیدا انتخاباتی ، اعتماد کنند .
این نوع سیاست ورزی می توان در مقابل، دست سیاست بازانی را در صددند با دروغ و عوام فریبی ، موج سواری و "تقدس فروشی"!، خویش را با مردم شوش همگن و هماهنگ نشان دهند ، برای مردم شوش رو می کند و در نتیجه مانع از این خواهد شد تا آنان در حین انتخابات به نفع فردی کنار بکشند ! و از این شیوه ضمن مطرح کردن خود ، پستی مدیریتی یا امتیازی دیگر را از پیروز احتمالی انتخابات، برای خویش تضمین کند!
باری ، هر چند کاربرد استعاره گونه از علم فیزیک برای مساله انتخابات ، ممکن است دارای بسندگی کاملی برای فهم نباشداما باید گفت در فیزیک بر اساس قانون جاذبه هر گاه دو شیء وجود داشته باشند که یکی بزرگ و دیگری کوچک باشد، آن شیء بزرگ می تواند شی ء دیگر را به شرط مهیا بودن دومتغییر بسوی خود بکشاند. یکی "جرم" و دیگری "فاصله".
با توجه به این مثال ، می توان گفت هر کاندیدایی که وارد عرصه انتخابات شوش می شود اگر "جرم" برنامه ها، ایده ها، اخلاق ، مدیریت و صداقتش بزرگ باشد و تا کنون از مردم شوش "فاصله" هم نگرفته باشد قطعاً می تواند اعتماد مردم و نخبگان شوش را با هر قومیتی ، به خود جلب کند و راهی خانه ملت شود...