تهران - ایران اُنا: وجود ذهنیت طایفه گرایی باعث می شود فرد خود را به اشتباه محق بداند معرف عدالت و مفسر ظلم تلقی کند و در نتیجه خود در جایگاه قاضی حکم صادر کند و در نهایت به عنوان مجری نیز به اجرای حکم بپردازد. |
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 7806
ارسال شده در مورخه : سه شنبه، 16 تير ماه، 1394 -
03:30
ﻣﻘﺪﻣﻪ حوادث کم وبیش تاثربرانگیزی که گاه درقالب خشونت هایی چون "قتل"دریک اجتماع به وقوع می پیوند ذهن نقادافرادجامعه رابه این پدیده ی غیرانسانی معطوف می دارد تا تامل کندکه چگونه ممکن است انسانی،دستش به خون انسانی دیگربیالاید؟. قطعاً کمتراجتماع بشری وجوددارد که افرادش خواستارخشونت درجامعه باشندلذا کمتراجتماع بشری هم می توان یافت که ازرشدعقلی وانسانی برخوردارباشدامایکی ازاصول مهم فرهنگی واجتماعی آن "خشونت"باشد.وقتی درجامعه ای خشونت هایی چون قتل به وقوع می پیوندد چنانچه ریشه های آن شناسایی نشود واززمینه های بروزآن جلوگیری نشود به مرور فرهنگی را شکل خواهد دادمبنی براین که افرادبوسیله خشونت می توانند، تضادها ،اختلافات یامشکلات خودباهمنوعانشان را تسویه کنند!! . به طور کلی، همه خشونت های منجر به قتل هااز شرایط یا ویژگی های یکسانی منشعب نمی شوند. از این رو، نمی توان برسرنوع بندی آنها به اجماعی واحد دست یافت.باوجوداین قتل هارامی توان دردوگروه عمده دسته بندی کرد. یکی طراحی شده وتعمدی ودیگری غیرعمدی و احساسی . ﻗﺘﻞ (ﻋﻤﺪ) بعنوان نوعی خشونت ،یکی از ﺷﺪﻳﺪﺗﺮﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺟﺮﻡ هاست که ﺻﺪﻣﺎﺕ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺟﺒﺮﺍﻧﻲ را ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ قاتل ومقتول ﻭ ﺑﻪ ﺗﺒﻊ ﺁﻥ ﺑﻪ کل ﺟﺎﻣﻌﻪ واردمی کند.شناخت وﺑﺮﺭﺳــﻲ ﻋﻮﺍﻣــﻞ ﻣﻮﺛــﺮ ﺑﺮ ﻭﻗﻮﻉ این آسیب اجتماعی ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻛﻤﻚ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﺑﻪ ﻛﺎﻫﺶ ﺍﻳﻦ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺧﺸــﻮﻧﺖ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺩﺍﺷــﺘﻪ ﺑﺎﺷــﺪ . هرچنددرفرهنگ سیاسی"خشونت"ازدیربازمدافعان ومنتقدانی داشته است لکن مادراین بحث به انگیزه های "قتل"ازمنظرسیاست نمی پردازیم بلکه کانون توجه مارا جامعه ،اخلاق وفرهنگ آن به خودمعطوف خواهدکرد.تا ببینیم زمینه ی بروزخشونت بویژه "قتل" دربین برخی افرادجامعه چیست؟ واین که آیا می توان باعقلایی واخلاقی کردن زندگی ازخشونت های منجربه قتل جلوگیری کرد؟ در خصوص این که چرا یک فرد، به خشونت منجربه قتل اقدام می کندمی توان نظرگاه های گوناگونی را ابرازکرد.گاه ستیز های غیرعقلانی بمنظور دستیابی به منابع ومنافع وگاه عدم یا ضعف پیوستگی افرادیک جامعه باهم وگاه خودخواهی های افراطی و... عامل وقوع خشونت های منجربه قتل است.بنابراین اگربتوان افرادرابه گونه ای تربیت کردتا بتوانندبااصول وارزش های انسانی ،پایبندی به قانون ،احساس وابستگی وهمبستگی هیمیشگی داشته باشند،عملاً توانسته ایم جامعه راباکمترین احتمال استفاده ازخشونت ورفتارهای نامشروع مواجه کنیم ودرنتیجه نازل ترین شرایط را برای بروزقتل ایجاد کنیم .به نظرمی رسدضرورت بازنگری درفرهنگ و اجتماع از منظری تازه باید مورد بحث قرار گیرد وبه تغییر ساختارهای فرهنگی و اجتماعی بیش از پیش توجه شود تا آنها رابر مبانی عقلانی تری ،برساخته کرد..باری ،باآگاهی به این که عوامل زمینه ساز ارتکاب وانگیزه ی قتل فراوانند اما دراین بحث به طورگزینشی به برخی ازاشاره خواهیم کرد . برخی علل بروز دراجتماعات انسانی ،یکی از دل آزارترین وضعیت ها،وجودخشونت است. خشونت، تهدیدیاانجام عملی عمدی است که معمولاً منجربه آسیب جسمی وگاه قتل دیگری می شود.متاسفانه علی رغم تفاوت های عمیقی که میان جوامع غیرانسانی وانسانی وجوددارد،این رفتاروعمل جز ویژگی های شناحته شده جوامع بشری است.جای تعجب است که باوجودعدم سازگاری این عمل شرارت بار وتلخ بافلسفه حیات انسان،بازیکی ازشاخصه های بسیاری ازجوامعه انسانی خشونت وقتل است. دریک جامعه ،افزایش رفتارهای خصمانه وخشونت آمیز، رابطه ی معناداری با شرایط واوضاع روانی واجتماعی فردخشونت گرا دارد.چنین فردی باارتکاب قتل، دراصل نقض کننده هنجارهای مشترک اجتماعی-و فرهنگی است.هرچند شواهد متناقضی وجوددارد که نشان می دهد محرومیت ها ،شهرنشینی،ساختاروترکیب جمعیتی یا ناهمگونگی اجتماعی وفرهنگی دربروز خشونت های منجربه قتل موثرنداما می توان به آن برخی علل ذیل رانیزدربروزآن برشمرد. وجودروابط اجتماعی –اخلاقی تضعیف شده رابطه اجتماعی رامی توان رابطه ی میان زندگی موجودزنده با هم نوعان خوددانست .توجه به روابط اجتماعی، به شدت می تواند مارانسبت به مسائل اجتماعی وفرهنگی،دراجتماعی خاص یاری نماید.روابط اجتماعی، ارتباطی خاص را برای افرادجامعه فراهم می کندتاآنان درتجارب هم شریک شوند وفرد درفرایندی منطقی ازاین طریق حس هویت خودرا برمبنای ارتباط با خانواده(یاافراددیگرجامعه)شیوه های فرهنگی ،جنسیت ،طبقه اجتماعی ،توانایی های روحی وروانی یا .... بنا می سازد. افراددرچارچوب روابط اجتماعی است که می توانند روابط خود بامردم ،همسالان،همکاران را بهبودببخشد ودرنتیجه نسبت به اجتماع وجامعه وافرادآن احساس تعلق وتفاهم داشته باشند.ازآنجا که عدم رابطه ی اجتماعی می تواند برایجاداسترس ها وسلامت روان تاثیربگذارد می توان انتظارداشت که هرنوع ضعف درآن بازتابی جعلی از شخصیتی سالم رادرفردایجادمی نمایدکه درمواجه با تهدیدات آشکار فردرابه خشونت مجاب نماید. بنابراین خشونت ها، پرخاشگری ها، تبعیض های جنسیتی وقومی، اختلال درکنش های روزانه افراد، مراعات نکردن قوانین، عدم احترام متقابل در زندگی روزانه، عدم رعایت نظافت، عدم ظرفیت وتخصص در افراد وصد ها مشکل دیگر همه بر ضعف در روابط اجتماعی برمی گردد. اختلالات دراین روند، باعث می شود فرد نتواند نقش یک فرد ایده آل و قابل قبول وموردانتظارجامعه بازی کنددر نتیجه هم برای خود، هم برای جامعه و هم برای ناظران رسمی وغیر رسمی اجتماع مانند حکومت و.. درد ساز شده است.سهولت دسترسی به ابزار قتل: دردسترس بودن سلاح های سرد وگرم مانند چاقو ،اسلحه و... به هنگام خشونت یا نزاع ها دربروز قتل موثراست.وجودسلاح های شکاری (قانونی یا غیرقانونی) وحتی سلاح های جنگی که بدون هیچ توجیه عقلی ومنطق درسطح جامعه ونگهداری آن درمنازل متاسفانه بطوربالقوه احتمال خشونت های منجرقتل را (حتی بصورت خودکشی )افزایش می دهد.واقعاً کمتردلیلی می توان یافت که تاییدکند باید اسلحه ای درخانه نگهداری شود. زیرا مالکیت قانونی یاغیرقانونی اسلحه دردست افراد عملاً دادن فرصت قتل دیگران به هنگام خشم و وتخریب ساختارهای فرهنگی واجتماعی یک جامعه است .زیرا جامعه ای که افرادآن باوجودقانون سعی دربرطرف کردن منازعات واختلافات بین فردی وبین گروهی خودباخشونت واسلحه کشی می کنند دراصل دربسیاری ازمناسبات خود مهیای بروزناهنجاری وفروریزی ارزش های انسانی -اخلاقی است. وجودسلاح دردست افرادجامعه (قانونی ماننداسلحه های شکاری یا غیرقانونی)می تواند به تدریج باعث ایجادخرده فرهنگی شودمبنی براین که دیگران هم مجازندبرای رفع یادفع خطریاوحشت ازنبودن امنیت خود ، بطورقانونی یاغیرقانونی مبادرت به نگهداری اسلحه درمنزل خودکنند که این خود ناخواسته تشدیدکننده ناامنی وبالارفتن خطرخشونت های منجربه قتل خواهدبود. باری مطالعات علمی نیزتاییدکننده این نظریه است که درهراجتماعی که اسلحه بیشتردردسترس افرادآن باشد مرگ ومیر درآن جامعه چه بصورت قتل وچه حودکشی بیشرخواهدبود ونکته قابل تامل این که نگهداری سلاح های گرم و وجودآن دردست افراد ،قربانیان دیگری راهم به کام خودفرو خواهدبرد که دراین میان کودکان وزنان بیشترین آمار رابه خوداختصاص می دهند.حال سوال این است وقتی هیچ توجیه عقلی ومنطقی برای نگهداری سلاح دردست افراد وجودندارد چرا نباید درجمع آوری آن ازجامعه مبادرت ورزید؟ ذهنیت طایفه گرایی: وجود ذهنیت طایفه گرایی باعث می شودفرد خودرابه اشتباه محق بداندمعرف عدالت ومفسرظلم تلقی کندودرنتیجه خوددرجایگاه قاضی حکم صادرکندودرنهایت به عنوان مجری نیز به اجرای حکم بپردازد.چنین نگرش مطرودی که نشان از ماندن فرددردوران نوزادی عقل گرایی ومنطق است متاسفانه هنوزدرلایه های استدلال های معیوب برخی افراد جامعه دارای رسوبات معنی داریاست. بنابراین وقتی فرهنگ طایفه گرایی به گونه ای کاذب القاء کننده ی برتری قوم ،خانواده یازوربازوی !!خودمی کند به گونه ای که گاه باعث می شوند فرد شجاعت رانه درحق خواهی وانسانیت خواهی بلکه درخشونت وزور یا شخصی کردن به داوری امور بپردازد وبی آن که خویش را قائل به متابعت ازقانون عرف واجتماع باشد.فرهنگ طایفه گرایی، نمودی ازعدم رشداجتماعی ومدنیت است وبه شدت محدودومحصوردرابعادومرزهای مشخص جغرافیایی منحط فکری برخی افراداست. فرهنگ طایفه گرایی مانع ازآن می شودتاافراد خودیاقومیت خودرابه عنوان یک سازه (خرده فرهنگ) درساختارموزاییکی فرهنگ هایی قراردهدکه هویت یک جامعه رانمایان می سازد.لذااین ناهمگونه تصورکردن خودیاقبیله ی خودباعث می شود کمترین کمک رادرنظم ،بقای پویا وپایبندی به هنجارهای جامعه نکند وبه تبع ازبه ظهوررسیدن یابه بلوغ رسیدن یک نظام فرهنگی قوی ومنسجم ،به نحوموثری جلوگیری نماید. وجودچنین فرهنگی برذهنیت برخی افرادجامعه باعث می شود پیمانه ی فکری آنان فقط ازبرتری قبیله وخواسته های همان قومیت خودپرباشد ودرنتیجه چیزی جزشعله ورکردن پنهان خشونت ها که گاه بصورت قتل نیز نمایان می شود و نیزاتساع ارزشهاوآموزه های اخلاقی پیامدی به دنبال نخواهدداشت. عزیزالله احمدی - معاون مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : هشدار کرونایی به آرایشگاهها [ دوشنبه، 12 اسفند ماه، 1398 ] 8739 مشاهده
کشتار وحشیانه یک پلنگ در تایباد + تصاویر [ سه شنبه، 26 آذر ماه، 1392 ] 2047 مشاهده
خبر خوش برای جاماندگان از یارانه [ چهارشنبه، 13 اسفند ماه، 1393 ] 1033 مشاهده
نگهبان بنیاد مسکن هنوز به هوش نیامده است [ دوشنبه، 11 آبان ماه، 1394 ] 1408 مشاهده
مسئولان شهامت تخریب سد گتوند را داشته باشند [ سه شنبه، 19 خرداد ماه، 1394 ] 1600 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|