کد خبر:
8045
ارسال شده در مورخه :
پنجشنبه، 22 مرداد ماه، 1394 -
03:30
شوش - ایران شوش برای تعالی نیازمند "تدبیر" و "گردانشی" نو ست . برای رسیدن به این مقصود،ناگزیر به نقدهایی روشنگرانه ،و نقادانی روشن اندیش اما به دور از تخریب شخصیت دیگران هستیم. بدون نقادان و نقدهای خوب، ما نخواهیم توانست " مدیر و نماینده ای خوب" و جامعه ای سالم با مصونیت های پایداری داشته باشیم.
|

عزیزالله احمدی - معاون فرهنگی ایران اُنا: مسولان و مدیران شهری شوش درسالهای مدیریت شان خیلی کارها کرده اند اما مگر پذیرفتن "مسولیت" غیر از این است که باید برای این مردم و شهر کار کنند؟
مدیران ارشد شوش نه تنها باید کارهای خوب می کردند بلکه ضرورت داشت این تلاش های خوب را خوب نیز انجام می دادند.در این صورت است که می توان آنان را مدیرانی خوب تلقی کرد.
کارنامه مدیران ما در این چند ساله حاوی اقدامات خوبی بوده ست اما سوال این است آیا این، همه کارهایی بود که آنان می توانستند انجام دهند؟
شوش هرچند در برخی زمینه ها رشدی کمی داشته ولی این رشدها عمدتا ً ظاهری و تا حدودی نامتوازن و در برخی مواردکاملاً مطابقت با واقعیات و نیازهای واقعی مردم شوش نبوده است. از این رو می توان بر مدیریت این شهر دست کم چهار نقد را وارد دانست.
یک: ضعف فرآوری سرمایه گذاری
این نقص،موجب شده تا رشد اقتصادی این شهر دارای الگویی منظم و پایدار نباشد در نتیجه از آن بعنوان زخمی درونی بر پیکره جامعه شوش، یادکرد.
دوم:ضعف کارشناسی از درون
شوش در این زمینه نیز دچار ضعف های مبنایی بوده و هست. هرچند در بین مدیران،نخبگان و کارشناسان بخش های اجرایی ،آموزشی و فرهنگی شوش،افراد باتجربه،دانشگاه رفته و تحصیلکردهی فراوانی یافت می شود اما به نظر می رسد آنان نتوانسته اند در "نقد کارشناسانه از درون" موفق عمل نمایند.شاید اگر اینان خوب عمل می کردند یا عملکرد خوبی می داشتند جایگاه شوش از این که هست بهتر می بود...یعنی ما این همه هزینه و "درجا زنی "ها را برای توسعه همه جانبهی شوش تجربه نمی کردیم و فرصت ها بیهوده و یکی پس از دیگری به هدر نمی رفت.
سوم:عدم جابجایی عالمانه در مدیریت نهادهای اجرایی و فرهنگی جامعه
این نقد ،مربوط به فقدان سازوکارهای منطفی و عدالت محور در مسائل مدیریتی و انتصابات شوش است.وجود این ضعف باعث گردیده ما به جای استفاده از گردش رقابتی و منطقی نخبگان به نفع رشدی یکدستی، توسعه ای، و فرایند محور و دارای استعداد یا توان دگرگونی در جهت برتری و پیشرفت جامعه شوش،بیشتر با تهییج و تحریکات عوام فریبانه و موج سوارانه در شوش معاصر مواجه باشیم .
چهار: عدم نقد حوزه عمومی
عدم وجود نقد در حوزه عمومی شوش ،با نارسایی های متعددی روبه رو بوده است. برای مثال گاه چنان از "وسع"و "داشته"های خود بی خبر می شویم که ناچار گریبانگیر"آرمان زدگی" ها شده ایم و گاه چنان واقعیات را نادیده انگاشته ایم که برای حل مشکلات متعدد مان ،مقید به ایده های "خیالپردازنه" شده ایم.
کلام آخر:
شوش برای تعالی نیازمند "تدبیر" و "گردانشی" نو ست .برای رسیدن به این مقصود،ناگزیر به نقدهایی روشنگرانه ،و نقادانی روشن اندیش اما به دور از تخریب شخصیت دیگران هستیم. بدون نقادان و نقدهای خوب، ما نخواهیم توانست " مدیر و نماینده ای خوب" و جامعه ای سالم با مصونیت های پایداری داشته باشیم.
امانت داري و اخلاق مداري
استفاده از اين خبر فقط با ذکر منبع مجاز است.
|