زمان در کار علمی از دو نظر مورد توجه قرار می گیرد.یکی زمان مناسب برای شروع کار که به عوامل متعددی وابسته است و دوم طول زمان بری که آن هم تحت تاثیر موقعیت های متفاوتی متغییر می گردد.توجه به بعد زمان برای فعالیت علمی بسیار با اهمیت و در مواردی حیاتی است.متخصصان علمی در توفیق و عدم آن متوجه زمان نیز هستند.
شوش شناسی در بعد اول بدین شکل مورد تفسیر قرار می گیرد که ابتدای کار می بایست خیلی زودتر از اینها انجام می شد.شوش تنها شهر تاریخی نیست که تک بعدی محسوب شود.شوش تپه های خالی از سکنه نیست که فراموش شود.شوش بیشه زار گذشته ها نیست که مورد غفلت قرار بگیرد.
شوش در ابعاد فرهنگی قوی تر از سایر موارد جلوه گر می نماید.دعبل خزایی،شاعر و مبارز شیعی در بعد فرهنگی و در قالب شعر و شاعری به مبارزات عدالت طلبانه می پردازد.وجود حضرت دانیال پیغمبر، برای شوش عظمتی فرهنگی و دینی ایجاد کرده است.معجزات، زوار ،تاریخچه، تعبیر خواب، زندگی نامه ی پربار، مبارزات ضد ظلم و کفر او، به شوش شکل جدیدی داده است.
شوش در بعد شجاعت و مردانگی دارای ویژگی های خاصی است.در بعد تاریخی وجود پایتخت و دفاع مردمی در قلعه ی شوش ،ماندگاری عجیبی ایجاد نموده است.استقامت مردم در برابر اسکندر مقدونی، حمله استعمار در مرزبندی های دوره ی قاجار، دفاع هشت ساله در برابر صدام و وجود شهدای بزرگ و والامقام در گلزار شهدای شوش موید این نکته است.
ابعاد مختلف فرهنگی از جمله زبان و گویش ها در طول سال های متمادی در شوش رایج بوده است.متکلمین بدون درگیری و در کمال آرامش و صلح و صفا در کنار هم به زندگی روزمره ی خود مشغول بوده اند.زمان و گذشت آن برای بررسی ها مهم و این نکته خصوصا در بعد تکاملی حیاتی هستند.
طول زمان در ارائه ی مطالب در مورد شوش شناسی هم دارای اهمیت خاصی است.کار شوش شناسی تا چه زمانی می تواند ادامه یابد؟گرچه در مورد شروع کار و آغاز معرفت دهی عمومی نوعی دیر کرد به چشم می خورد اما در بعد ادامه ی کار به نظر می رسد که با یک دوره ی طولانی مواجه باشیم.
بعد طول زمان تنها با در نظر گرفتن معرفت های وجودی است که حدس زده می شود در حالی که بسیاری از ناگفته ها ممکن است در آینده معین شوند.آنگاه می توان در باره ی آینده تصور نمود که نویسندگان و معرفت دهندگان در مدت های طولانی تری به این امر بپردازند.
یکی دیگر از مسائل مربوط به زمان در شوش شناسی مربوط به آمادگی مردم زمانه در این باب است.بدون تردید میان زمان و نیاز ها رابطه ای مستقیم وجود دارد.اگر زمان باعث افزایش اگاهی ها گردد در آن صورت نیاز ها هم افزوده می گردند.در چنین حالتی هر چه زمان طولانی تر باشد نیاز به دانستن افزایش می یابد.
در بعد مطالعات شوش شناسی ، زمان نقش مهمی دارد.این نقش در وحله اول از ابتدایی ترین زمان تشکیل شوش یعنی قبل از تاریخ آغاز می گردد.مطالعات مختلف در ابعاد و موضوعات متفاوت باید تحت همین شرایط باشد.به دنبال ان دوره ی باستان مورد نظر قرار می گیرد.
زمان باعث استمرار و پیوستگی مطالب و پژوهش ها هم می شود،نوعی نظم زمانی ایجاد می کند و بدین وسیله سر در گمی رایج میان نوشته ها زا کاهش می دهد.حرکت بر اساس زمان باعث می گردد تا نویسندگان و پدید آورندگان هم دارای نظم خاصی گردند.این همان نکته ای است که مطالعات را علمی می نماید.
زمان به علمی بودن کار شوش شناسی کمک شایانی می کند.هر چه ابعاد زمان شناسی متفاوت تر باشد به همان اندازه در تایید علمی بودن آن موثرتر است.ما زمان را در شوش شناسی تنها برای علمی بودن مفید نمی دانیم بلکه معتقدیم که هم شامل اصل مطالب و هم شامل افراد مختلف می شود.
کار شوش شناسی از نظر آغازین بسیار با تاخیر مورد توجه قرار گرفته است.حداقل یک صد سال قبل از شروع زندگی در شوش جدید می بایست در باره ی آن برنامه ریزی نمود.ادامه ی کار باید با امیدواری فراوان باشد.مطالب را نباید تمام شده بدانیم.هر چه کتاب بیشتری منتشر شود،کاستی های بیشتری را نمایان می سازد.
به نظر می رسد که شوش شناسی کاری بزرگ و عظیم در ابعاد مختلف باشد.این تصور که با نوشتن چند کتاب یا تهیه ی چندین پوستر می توان شوش را معرفی کرد،تصوری باطل است.کسانی که اهل مطالعه هستند بیشر از دیگران این حقیقت را درک می کنند که شوش و شوش شناسی بالاتر از این تصورات پرواز می کند.
شوش شناسی نیازمند شروعی بدون توقع، ادامه ای بدون خستگی، استمراری کاملا واضح، علمی بودنی دقیق، پایانی نه چندان نزدیک، امیدواری عمیق، شناختی حساب شده، منطقی پذیرفته شده، بدون تعصب و وابستگی، تعهدی خود جوش و مشوقی درونی است.اگر این چنین نباشد،زمانه باعث حذف آن از صحنه خواهد شد.امروز حرکت کنیم که فردا دیر است.این را متعهدین بایدبیشتر از مسئولین درک نمایند.