یک استاد دانشگاه و کارشناس ارشد علوم سیاسی گفت: تيپ به معناى گونه يا سنخ و لوژى به معناى شناسى است، گونه شناسى و سنخ شناسى همان تيپولوژى است.

عبدالحسین سرخه در گفت و گو با خبرنگار ایران اُنا در اهواز افزود: در اين حوزه افراد را بر اساس عقايد و نحله فکرى تقسيم بندى و طبقه بندى مى کنند و از اين بستر به ريخت شناسى که حکايت از قيافه وظاهر است مى رسند، ترکيب اين دو ما را به شخصيت درونى افراد مى رساند.

وی ادامه داد: تيپولوژى و ريخت شناسى به ما کمک مى کند که نحوه تعامل ما با فرد را بشناسيم و مساحت حضورمان را بدانيم.

این کارشناس ارشد علوم سیاسب تصریح کرد: ليکن بالاتر از همه اينها موضوع ديگرى نهفته است که همه معادلات را بر هم مى زند.

سرخه اظهار داشت: برخى از بزرگان ادمها را بر اساس ريخت تقسيم بندى مى کنند , مثلا تيپهاى , پرستاران , پزشکان , روحانيت , بازيگران ووو اين نوع تقسيم بندى کمک مى کند که بدانيم فرد,در کجاى جامعه قرار دارد ,, و معمولا معرف رفتارهاست , و اين گام مهمى در شناخت انسانهاست. 
این استاد دانشگاه افزود: در حوزه معرفت شناسى , موضوع تيپولوژى بيشتر به تفکر وجايگاه فکرى فرد مى پردازد , اما ريخت شناسى به ظاهر و پوزيشن دلالت مى کند.

وی بیان داشت: از منزلگاه سلامت فکرى فرد مى توان به ويژگى هاى ان پى برد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی خاطر نشان کرد: برای هر کنش یا عملی در هر جامعه و درهرسطح..اولین واساسی ترین اقدام"تیپولوژی یا سنخ شناسی آن ساختار است.پی بردن ب تیپ شخصیتی  افراد.گروه ها واحزاب و....نحوه تعامل با آنها را هموار میسازد.

سرخه ابراز داشت: هر چند مساحت فرد بيشتر باشد به اضلاع ان نميتوان رسيد و اين اوج ظرفيت فرد است ,,,, اين فرد , ارام , متين , ساکن , زيبا , عميق , ظريف , متواضع , خوش منظر است ,

وی در خاتمه گفت: اين آدمها نه مربعند نه مستطيل و نه نه , بلکه بدون اضلاعند , مثل انداختن سنگ در اب ,,,, دايره شکل اول عکس العمل اب است اما منتهاى ان از چشم ما دور مى شود , و هى فراختر و بيشتر ,

این گفت و گو بخشی کوتاه از دیالوگ ایران انا از مصاحبه بلند با عبدالحسین سرخه بود که منتشر گردید.