استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: سلامت بدون بیماری واضح نمی گردد.قدر سلامتی را کسانی بیشتر درک می کنند که حداقل یک بار بیمار شده باشند.علت بیماری به مراتب مهم تر از خود بیماری است زیرا با ریشه یابی است که می توان آن را از بین برد.آفت تنها مخصوص سلامتی انسان نمی شود.بسیاری از فعالیت ها ممکن است در معرض آن قرار گیرند.
فعالیت های علمی هم در درون و برون خود دارای آفات هستند.گاهی این آفات تصنعی و در مواردی ممکن است طبیعی باشند.شکی نیست که پذیرش نوع طبیعی آن قابل قبول تر است زیرا امری طبیعی محسوب می شود که گریزی از آن نیست.بزرگ ترین ضربات به کارهای علمی را آفات تصنعی وارد می کنند.
شوش شناسی یکی از کارهای لازم و ضروری برای توسعه و پیشرفت شوش است.حرکت در جاده ی ترقی و رسیدن به اهداف متعالی ، حداقل در مورد علم پروری و تولید آن ، وابسته به شناسایی توانایی ها و داشته های آن است.شوش شناسی هم مورد حمله ی آفات قرار می گیرد.
دست روی دست گذاشتن و تماشای حملات کردن تنها قوی ساختن آن ها را به دنبال دارد.کارهایی که تا امروز انجام شده تنها تماشای ورود آن ها به صحنه ی تخریب و از بین بردن فعالیت هاست.هر اقدامی که تا امروز برای شناساندن شهر به دنیای درون و برون انجام گرفته با آفات تصنعی از بین رفته و یا کم رنگ شده است.
شوش شناسان باید قبل از هر اقدامی، جاده ی حرکتی خود را بازرسی نمایند.دست اندازهای احتمالی آن را مورد نظر قرار دهند.مواظب سنگ های بزرگی باشند که با زحمت در درون این جاده حمل کرده اند.اگر در حرکت ، با آن ها مواجه شدند،راه برطرف کردن را آگاه باشند.
آفات شوش شناسی بسیار فراوان و متنوعند.تجارب نویسندگان و فعالان عرصه فرهنگی و البته بومی شوش حاکی از وجود فراوانی آن ها در دو بعد تصنعی و طبیعی است.نوع طبیعی آن ها گرچه دردناکند اما نوعی ناآگاهی های طبیعی محسوب می شوند که تنها جنبه ی داخلی دارند.
بررسی فعالیت های حساب شده ی بومی های شوش در انواع فعالیت ها مانند نویسندگی و انتشار کتب نفیس و قابل مطالعه از جنس تاریخی، ادبی، شعر، زندگی نامه و انواع آن نشان از تاثیرات منفی این نوع آفات است.ما آن ها را از این نظر آفات می نامیم که نیاز به درمان دارند.اگر غیر از این بود شاید واژه ی "موانع" کفایت می کرد.
تلاش های شوش شناسی با برخورد با آفات قابل پیش بینی ،زلال می شوند.عکس العمل های منفی بعد از انتشار هر نوع کار علمی تنها نوعی بیماری را اثبات می کند.عکس العمل هایی که بعضا بدون مطالعه ی آن اثر یا اثرات انجام می گیرند.این افات در وحله ی اول شخصیت پدید آورنده را مورد حمله قرار می دهند آن گاه با گرفتن نتیجه اثر را نیز از بین می برند.
در مورد ریشه و بنیان این آفات هم بهتر است به دو مورد اشاره شود.یکی از این موارد بسته به برون شوش است.مکان یا مکان هایی که خود را رقیب شوش در انتشارات و کارهای علمی می دانند.توانایی خود را با مقایسه با داشته های شوش قلیل تفسیر می کنند لذا بر همین اساس تنها راه را برای مطرح کردن خود، جلوگیری یا تخریب انتشارات می دانند.
به کار گیری عباراتی مانند"دانیال پیامبر یهودی است" از مهم ترین آفات ساختگی آن ها برای جلوگیری از توسعه ی حرم دانیال نبی(ع) است.در حالی که مدت ها پیش و با تلاش بومیان شوش بودجه و اعتبار آن در سفرهای ریاست جمهوری به تصویب رسیده است.
مطرح کنندگان عرب و عجم و لر و بختیاری و دزفولی، تلاش می نمایند تا آفت چند دستگی را در میان نویسندگان به وجود آورند.مثلا در بررسی یک اثر آن را وابسته به لرها می دانند و در بیان شعرهای مذهبی آن ها را وابسته به اعراب تلقی می نمایند.شاید این خطرناک ترین آفات از نوع خود باشد.
آثار تاریخی ما را تپه های مانع ساز در توسعه ی جغرافیایی شوش معرفی می کنند.آن ها تلاش می کنند تا این آثار ارزشمند و منحصر به فرد جهانی را کم اهمیت جلوه دهند به طوری که در چندین سال پیش، پیشنهاد خاک برداری از تپه ها و انتقال آن ها را مطرح کردند تا به زعم خودشان، کمبود مکان برای ساختمان سازی از بین برود.
دعبل خزایی را یکی از شیعیان عادی که در سفری به شوش و به شکل طبیعی فوت می کند معرفی می نمایند و در نهایت خواندن فاتحه برای او را خواستار می شوند.سال های سال است که کمتر تلاشی برای معرفی این شیعه ی مبارز در صحنه سیاسی انجام گرفته است.شعرهای آشین این مرد مبارز کجا مدفون شده اند؟
در تلاش های جغرافیایی هم این نوع آفات شکل جدیدی دارند.کارخانه قندی که در محدوده ی جغرافیایی شوش قرار داشت، به نامی دیگری مطرح کردند.کارخانه شیر پاستوریزه شوش که به اندازه ای به شوش نزدیک است که بوی شیرهای جوشیده به مشام مردم می رسد را عملا از دست بومی ها خارج کرده اند.تلاش برای معرفی شوش حداقل در این موارد با مشکلاتی مواجه می شود.
شوش شناسی در زمینه کشاورزی هم بسیار کم رنگ است.آفت بزرگی که در این مورد وجود دارد،تلاش ها ی پژوهشی در یکی از مستعد ترین زمین ها استان خوزستان است.طرح های کشاورزی را چه کسانی اجرا می کنند.مسئولین جهاد کشاورزی شوش از ابتدای انقلاب شامل چند تحصیل کرده ی شوشی است؟
آفات شوش شناسی به اندازه ای متنوع و فراوانند که مانند سرابی بزرگ می مانند که جز تابع آن ها شدن، راهی را معرفی نمی نمایند.گرچه بسیاری از آن ها جنبه ی برونی دارند اما نباید از درون نیز غافل شد.ناآگاهی های علمی و تحقیقی، تنوع های قومی و قبیله ای، وابستگی به مخارج و درامدهای اقتصادی از مهم ترین دلایل این نوع آفات درونی است.
آفات شوش شناسی تنها در موارد ذکر شده نمی گنجند.روزی که فرزندان تحصیل کرده ی شوش تصمیم به فعالیت شوش شناسی گیرند، قابلیت های مطرح شدن،نمایان می گردند.شوش شناسی کلید توسعه و خود باوری مردمانی است که می خواهند راه توسعه و پیشرفت صحیح خود را انتخاب کنند.مردمانی که علاوه بر نداشتن مزاحمت برای دیگران در جهت یاری رساندن به سایر افراد پیش قدمند.
از میان آفات متعدد شاید از ماست که برماست گویاترین عبارت باشد.پشتیبانی از پدیدآورندگان اثرات شوش شناسی غریب مانده است و هیچ ارگانی تا به امروز خود را وارد این فعالیت ننموده است.ادعاهایی مانند کار فرهنگی ،را فقط شعار می دهند و حتی نویسندگان شوشی را معرفی نمی کنند.ارگان هایی مانند شهرداری و فرمانداری تنها با جلسات مصنوعی در زمینه فرهنگ پذیرایی های خوبی از مدعوین از جنس خوردن انجام می دهند و بودجه ی لازم را تامین می کنند.آن ها حتی یک بار به خود این اجازه را نمی دهند تا مخارج خوراکی را به تقسیم کتب شوش شناسی انتقال دهند.ما از همه ی مدعیان فعالیت های فرهنگی گله داریم.آفاتی بزرگ در درون شهری بزرگ ،موانعی عظیم می سازند.