استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: هر رویدادی در جهان امروز دارای موافقین و مخالفینی است.دلایل ایجادی برای هر یک نیز قابل قبول و تایید است.هر گروه یا سازمانی با رفتارهایی موافق است که دیگری در نقطه ی مقابل آن قرار می گیرد.بسته به حجم یک رویداد تعداد مخالفین و موافقین نیز افزایش می یابد.انقلاب اسلامی ایران نه به عنوان یک حادثه ی ساده و زود گذر بلکه دگرگونی عظیمی که در کل جهان ایجاد نمود از این قاعده مستثنی نیست.رویدادی که بسیاری را شاد و البته تعدادی را نیز غمگین و ناراحت نمود.
دشمن شناسی از دو نظر برای بررسی های علمی مهم و با اهمیت است.اول اینکه ماهیت هر رویدادی را می توان از ماهیت دشمنان شناخت و آن را ترسیم نمود.به طور مثال وقتی دشمنی جنایتکار و قاتل باشد این نشان دهنده ی قاتل بودن رویداد نیست و دشمن تنها ماهیت خود را نشان می دهد و مهر تاییدی بر رفتار طرف مقابل می زند.دشمن شناسی در این بعد نشان دهنده ی درستی فعالیت های رویداد است.
دوم اینکه ماهیت رویداد نیز بدین شکل مورد خطاب قرار می گیرد.در واقع می توان از طریق مستقیم به ماهیت پی برد.اگر در شکل اول ماهیت دشمن نشان دهنده ی عدم این شکل از ماهیت در رویداد است اما در شکل دوم ماهیت واقعی مشخص می گردد.اگر در شکل اول برای انقلاب اسلامی این نظر را بپذیریم که جنایتکار بودن یا قاتل بودن در آن راهی ندارد اما در شکل دوم می توان فراتر از آن حرکت کنیم و بیان کنیم که انقلاب اسلامی ایران ضد جنایت و مبارز در مقابل آن هاست.
بدون شک انقلاب اسلامی ایران از ابتدای شکل گیری دارای دشمنان خاصی در درون کشور و بیرون آن بوده و همچنان ادامه دارد.در درون ،افراد یا گروه هایی که وجود انقلاب را ضد منافع خود می یافتند به اشکال مختلف برای توقف آن فعالیت نمودند و هنوز هم به شکست انقلاب امیدوارند.فاسدین خصوصا اخلاقی که در زمان رژیم آزادانه به اعمال فساد دست می زدند از جمله ی آن ها هستند.
گرچه بررسی دشمنان انقلاب امری لازم و ضروری است اما به زمان زیادی محتاج است.انواعی از دشمنان را می توان با دلیل و برهان معرفی نمود که گاه باعث تعجب مردم می شود.از آگاهان و افرادی که عمدا دست به اقدامات می زنند و با پوشش های خاص خود را وارد در میدان می بینند تا افراد و گروه های جاهل و متعصب که چشمشان کور و گوششان کر است.
ما دشمن شناسی را می توانیم از زوایای مختلف مطرح نماییم که روش هایی مانند ابعاد داخلی و خارجی یکی از این راه هاست.بدون شک انقلاب ما هم دارای خصم های داخلی و هم خارجی است.در شکل دوم می توان دشمنی با انقلاب را در موضوعیت یافت.مانند موضوع سیاسی یا اقتصادی که آن نیز دارای شکل های متفاوتی می گردد.ما معتقدیم که شناخت دشمنان به هر دو شکال واضح و پنهان می بایست بسیار زودتر از این ها انجام می گرفت و هنوز هم معتقدیم که در این راه چندان موفق نبودیم.
از زاویه دیگر می توان این فرض را نیز مطرح کرد که موضوع دشمن شناسی انقلاب نه تنها شامل مفعول بودن انقلاب بلکه فاعل بودن نیز هست.به زبان ساده درست است که دشمنان ما خود را نشان می دهند یا اینکه ما با مطالعه آن ها را می شناسیم اما از طرف دیگر افراد، گروه ها یا احزابی وجود دارند که در سرزمین هایی داخل یا خارج از کشور فعال هستند و ما با حمله و رفتارهای خود آن ها را دشمن می شناسیم و شاید بعضی از آن ها هم خود را وارد در میدان دشمن تراشی با ایران نبینند.
انواع اعتقادات ضد شیعی مانند بهائیان یا شیطان پرستان و در سرزمین های اشغالی صهیونیست ها بارها دشمنی خود را انکار کردند اما وجود آن ها برای انقلاب ما نه تنها دوستی نیست که خصمیتی عمیق و قابل توجه دارند.در سرزمین های دیگری مانند کشورهای آمریکای لاتین به همان شکل که ما دوست داریم ممکن است دشمن نیز داشته باشیم.قضیه ی تحریم ها و نیز جنگ هشت ساله بسیاری از حقایق را نشان داد.
در شکل سمبلیک استکبار بدون شک نمی تواند با انقلاب ما دوست باشد بلکه دشمنی خاص نیز دارد.انواع رژیم های پادشاهی و دیکتاتور منطقه نمی توانند با ما دوست باشند.انواع کمک هایی که این کشورها به صدام در جنگ نمودند نشان دهنده ی دشمنی آن ها با انقلاب بوده و همچنان ادامه دارد.گرچه ما به دلیل اعتقادات دینی خود سعی در بر طرف کردن اذهان غلط آن ها می نماییم اما زور استکبار از ما بیشتر بوده و همچنان آن ها را در جبهه ی دشمنی حفظ کرده اند.
دشمن شناسی راهی برای حفاظت از انقلاب و تلاش برای استمرار آن است .مانند حرکت در جاده های ناهموار است که در هر لحظه امکان دستبرد زدن وجود دارد اما این حرکت باید ادامه یابد.دشمن شناسی را نه تنها برای شناخت و تصمیم گیری لازم می دانیم که آن را اصلی برای نگه داری انقللاب بر می شماریم.ما معتقدیم که انقلاب اسلامی ایران به سادگی به دست نیامده که با سهل انگاری از دست رود.باید آن را حفظ کرد و از آن محافظت نمود.