|
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 9426
ارسال شده در مورخه : چهارشنبه، 21 بهمن ماه، 1394 -
03:30
![]()
استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: انقلاب ایران در ابتدا یک هدف را معرفی می کرد.سرنگونی رژیم شاه.این شعار اکثریت مردمی بود که در تظاهرات و یا سخنرانی ها شرکت می کردند.اختلاف نظری مشاهده نمی شد.یکیارچگی مردم در همه جا دیده می شد.انتقال زخمی ها،دفن شهدا،شرکت در مراسم مختلف برای گرامیداشت روزهای مختلف ،برگزار می گردید.تمام توجهات به حکومت و جنایات آن بود.سخنرانی ها در اقصی نقاط کشور بر پا و مردم بدون توجه به تصاویر و تبلیغات در آن شرکت می کردند.واژه های متفاوتی در این نوع مراسم رد و بدل می شد.الله اکبر،عمده ی شعارها بود اما کلماتی مانند،خلق قهرمان ایران،درود درود،خلق مسلمان ایران،برادری برابری،نان آب آزادی،حکومت کارگری نیز شنیده می شدند. سالهای پنجاه و شش و هفت بر تعداد افراد شرکت کننده در تظاهرات افزوده می گشت.همه از زندان های مخفی،شکنجه،کابل برق،اتو کشی افراد،قطع پا،زندان های انفرادی و امثال آن صحبت می کردند.همه خواستار آزادی زندانیان سیاسی بودند و به گروه خاصی اشاره نمی کردند.شعارهای ضد رژیم خصوصا شخص شاه،یادآوری نام افرادی مانند،شریعتی،طالقانی،منتظری،سعیدی،غفاری و از همه بیشتر نام امام خمینی در تمام شعارها شنیده می شد.انقلاب به وسیله ی مذهب اداره می گشت و هیچ کس ادعای رهبری نداشت.رهبری امام که تصاویر او در همه جا دیده می شد،برای همه قابل قبول بود.رژیم نیز راه حل گرفتاری خود را رضایت امام می دانست. گروه های سیاسی قبل از انقلاب، کم نبودند اما بیشتر تلاش های آن ها محدود به دانشگاه ها و میتینگ ها می شد.بعضی از آن هادارای گرایش های مارکسیستی بودند و به مذهب نگرش منفی داشتند.تمام گروه های چپ این چنین بودند.سران بعضی از این گروه ها در زندان های شاه محبوس و بعضی اعدام شده بودند و تعدادی نیز در خارج از کشور می زیستند. بعضی از این گروه ها نگرش مذهبی داشتند و آن را خود تفسیر می کردند.از آیات قرآن استفاده می کردند و حتی آرم پرچم خود را به آن مزین می کردند.هنوز ماهیت هیچ گروهی مشخص نبود.همه به دنبال قدم اول یعنی سرنگونی حکومت بودند.
شوش در این مورد با شهرهای دیگر متفاوت بود.گرایش های مختلف سیاسی وجود داشت اما چیدمان مردم،سنتی،مذهبی معتقد،طرفدار دین،برگزارکنندگان عاشورا،اربعین،ساختن مساجد،روندگان به عباسیه ها،حسینیه ها،مساجد،تکایا و اجرای تعزیه حسینی طی سال های طولانی بود.گروه های سیاسی چپ،به هیچ عنوان در شوش امکان فعالیت نداشتند.دو یا سه میتینگ در کنار دبستان باهنر امروزی برگزار کردند که افراد اصلی آن از اندیمشک و دزفول بودند.شوشی ها در این ارتباط انگشت شمار بودند. گروه های مذهبی در شوش فعالیت بیشتری داشتند.مهم ترین و شاید بیشترین آن ها، سازمان مجاهدین خلق آن زمان بودند که به وسیله ی تعدادی از دانشجویان شوش اداره می شد.فروش روزنامه و کتاب های منتشر شده ، عمده ی فعالیت هایشان بود.تعدادآنها انقدر نبود که بتوانند،تظاهراتی را سروسامان دهند.شعار های اولیه ی آنها با مردم منافات نداشت،لذا کسی مزاحم ان ها نمی شد.البته تعداد آن ها در مقایسه ی با مردم اندک بود اما نسبت به سایر گروها بیشتر مشاهده می شد.یادم می آید که در جلسات بحث و گفتگو،نماز خواندن را سیاسی می دانستندودر اظهاراتشان چنین القا می کردند که نماز را باید هر زمان لازم بود،اقامه کرد. گروه مذهبی دیگری نیز درشوش فعالیت داشت ،شاخه ی جدا شده ای به نام سازمان مهاجرین خلق که عمده فعالیتش در یکی از روستا های شوش بود.رهبری ان را یکی از دانشجویان بومی بر عهده داشت و هدف ان ها نمایندگی مجلس بود که موفق نشدند.تلاش های آن ها محدود و ناتوان از جذب مردم در آن زمان گشتند.بیشتر فعالیت ها در اعلامیه های منتشر شده خلاصه می شد.با شکست در انتخابات ،عملا از بین رفتند.شعارهای آن ها که بعدا ماهیت بهتری نشان داد بومی گرایی بود.آن ها افراد غر بومی را در شوش غریبه می دانستند.مردم هوشیار شوش در زمان بعد از پیروزی با ایجاد سئوالات زیر بنایی شعارهای این گروه را کم رنگ نمودند. گروه مذهبی دیگری که در شوش فعالیت داشت،گروه دکتر پیمان بود که نام خود را خلق مسلمان یا امتی گذاشته بود.پایدار یا پیمان بنیانگذار آن در کشور بود اما در شوش تعداد اندکی از جوانان به واسطه ی یک دانشجوی شوشی به آن علاقه مند شدند که با روشنگری بعضی از دانشجویان انجمن های اسلامی،این گروه عملا ناکام و به سازمان مجاهدین پیوست.من شخصا در مباحث این گروه شرکت می کردم و با رد نظریات آن ها مردم شوش را مذهبیون معتقد معرفی می کردم که فقط رهبری انقلاب را اساس می دانند.البته که بافت دینی مردم چنان قوی بود که این گروه را به نابودی کشاند. واقعیت امر این است که هیچ گروه مذهبی و غیر مذهبی در شوش قبل از انقلاب یکه تاز نبود.انقلاب به وسیله ی شخص آقای دانش رهبری می شد.مرجعیت دینی باور اصلی مردم بود.گرچه شخص امام اساس تقلید محسوب می شد اما سنتی ها از مراجع دیگری نیز تقلید می کردند که تایید انقلاب مایه ی تشکیل اعتقادی آن ها بود. آقای دانش گروهی برخورد نمی کردند.امام را رهبر معرفی کردند.کلام ایشان را منعکس می نمودند.شعارها صرفا مذهبی،سیاسی،ضد حکومت و متناسب با کل کشور بود.من به عنوان کسی که در جریان کامل آن بودم بعضی از شعارهای آن زمان را منعکس می کنم.الله و اکبر،ما شاه نمی خواهیم جلاد نمی خواهیم،تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست،استقلال آزادی حکومت اسلامی،مرگ بر شاه،مرگ بر مزدور،معلم شهید ما دکتر علی شریعتی،سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن،می کشم می کشم هر که برادرم کشت،تا شاه کفن نشود ایران وطن نشود. حضور گروه های سیاسی در جریان انقلاب در شوش بسیار کمرنگ بود.این نکته بیشتر به دلیل یکپارچگی مردم در نگرش دینی است.وجود دانیال پیغمبر این نزدیکی را بیشتر کرده بود. بعضی از این گروه ها در جریانات انقلاب در شوش مزاحمت هایی ایجاد نمودند . با پیروزی انقلاب عملا از آن جدا شدند و ساز مخالفت نواختند.آن ها یکپارچگی مورد نیاز در ادامه ی انقلاب را به شکل های مختلف مورد حمله قرار دادند. شاید شایسته تر باشد که بگویم گروهای سیاسی در شوش چندان نمایان نبودند.سهم خواهی و تقسیم غرامت اساس تفکرات آن ها بود.من در بعد از پیروزی انقلاب حرکات آن ها را مشاهده کردم.باز هم تکرار می کنم گرچه تعداد آن ها با توجه به بافت دینی مردم بسیار اندک بود اما تلاش کردند تا موانعی در ادامه ی انقلاب ایجاد نمایند.شوش در قبل از انقلاب و بعد از آن یکپارچه باقی ماند.
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : جزئیات جدید از وضعیت موسسه اعتباری آرمان [ سه شنبه، 9 خرداد ماه، 1396 ] 570 مشاهده
احداث زیرگذر در شوش متوقف است [ دوشنبه، 21 اسفند ماه، 1396 ] 517 مشاهده
طرح کمربندی شهر شوش در دستور کارقرار گیرد [ يكشنبه، 8 بهمن ماه، 1396 ] 1037 مشاهده
آخرین جزئیات از تنبیه بدنی دانشآموز شوشی [ سه شنبه، 25 مهر ماه، 1396 ] 604 مشاهده
توسعه خدمات درمانی شهرستان شوش [ دوشنبه، 15 تير ماه، 1394 ] 1210 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|