استاد جعفر دیناروند - رئیس مرکز بررسی های اجتماعی ایران اُنا: در درون هر رویدادی افراد مختلفی با نقش های متفاوتی ظهور می کنند.بعضی مخالف و مانع تراش، تعدادی محب و علاقه مند و نیز بعضی یار و یاور در ایجاد رویداد هستند.صرف نظر از اینکه رویداد میمون یا غیر آن است،مطالعه ی افراد مختلف کمک بزرگی به ماهیت شناسی آن می کند.این مهم که ماهیت می تواند با افراد در ارتباط باشد ما را بر آن می دارد تا در انقلاب اسلامی ایران یاوران را به معرفی بکشانیم.چه کسانی یاوران انقلاب بودند؟
بدیهی است که ما منظور خاصی از یاور داریم و معنا و مفهوم آن را معین می کنیم.یاور دارای ویژگی هایی است که سنجش افراد را آسان تر می کند.معیار یاور شناسی موضوعی علمی است که تابع اختلافات سیاسی یا سلیقه ای نمی گردد.هر آنکس که یاور است برای ما در همین تحلیل قرار می گیرد خواه امروز در این جمع باشد یا نباشد.بنابراین می توان یاوران را نیز تابعی از زمان دانست.
در طول انقلاب اسلامی ایران سه بعد را می توان به صورت مشخص معرفی نمود.اول زمان قبل از پیروزی انقلاب که از ابتدای فعالیت ها تا زمان پیروزی است.دوم فعالیت های ضمن انقلاب که اوج آن بهمن پنجاه و هفت تا استقرار نظام جمهوری اسلامی است و سوم بعد از پیروزی انقلاب که تا به امروز ادامه دارد.طبیعی است که موج انقلاب افراد را دچار لغزش ها و ثبات قدم نمود.دریای انقلاب در طول حرکت خود افراد متفاوتی را به همراه داشت.
یاوران انقلاب همان پیشگامان و کسانی هستند که در کنار امام ماندند و او را در سخت ترین شرایط تنها نگذاشتند.طبیعی است که آغاز پانزده ی خرداد چهل و دو معیاری برای سنجش خواهد بود.افرادی مانند حاج آقا مصطفی فرزند امام را باید نخستین یار او در انقلاب نامید و نیز خانواده ی وی خصوصا همسر که بسیار دلسوز و همراه در تلاطم مشکلات و مسائل ایجاد ی بودند.
یاوران امام را می توان در یک نگاه کلی مردمی دانست که از ابتدای هوشیاری وی را همراهی کردند و فرمان های او را با دل و جان خریدند.افرادی بی ادعا و غیر طلب کار که تنها فرمان را می شنیدند و فریاد می زدند.بسیاری از شهدای انقلاب را باید یاوران راستین آن دانست.اینکه یاوران انقلاب را به رهبر گره می زنیم دقیق ترین ویژگی است که می توان تصور نمود.
اگر از جمع گرایی فاصله گیریم و افراد را معیاری برای نامیدن در نظر گیریم، بعد از حاج آقا مصطفی هیج فردی به اندازه ی حاج احمد یار ویاور پدر نبود.او چنان در انقلاب و امام ذوب شده بود که شخصیتی تازه یافت.با فوت پدر نیز همان روحیه را حفظ کرد و هرگز خود را طلبکار ندانست و مسئولیت دولتی نیز قبول نکرد.باید او را یاوری راستین از میان یاوران تلقی نمود.
از اشخاص دیگری که می توان به وضوح نام برد رهبر امروز انقلاب است.وی در تمام مبارزات قبل از پیروزی انقلاب به عنوان شاگرد در کنار انقلاب ماند و بارها تهدید و مورد حمله قرار گرفت.دشمن او را فردی یاور می دانست که نبود او را در نقشه ها طراحی می کردند.بمب گذاری در ضبط صوت وی در مسجد از جمله ی این اقدامات کور بود.حضور وی در تمام زمان ها در جنگ موید دلسوزی و همراهی او بود.باید یاری راستین از میان یاران انقلاب را به وی انتقال داد.
روحانیت مبارزی که شهید شدند و یا در حبس ماندند و نیز افرادی که با آزادی از کنار امام فاصله نگرفتند و علی رغم تبلیغات دشمن آن ها را منصرف ننمودند را نباید فراموش کرد.آیت الله طالقانی، هاشمی رفسنجانی، شهید مطهری، ایت الله سعیدی، ایت الله دکتر مفتح، شهید باهنر، شهید رجایی،شهدای هفتم تیرخصوصا شهید بهشتی که مظلومیت او خاص بود .
ما در این نامگذاری ادعای تکمیل را نداریم و تنها برای جرقه ی اقدامات بعدی مطرح می کنیم.به نظر ما ذکر یاوران انقلاب بسیار مهم و حیاتی است.باید این نوشته ها را برای نسل های بعد به ارمغان گذاشت.دنیا در حال تغییر است و یکی از ویژگی های تغییر فراموشی است.تاریخ نویسی گرچه امر درستی است اما یاور نویسی حقیقتی ناب و قابل قبول است.اگر تلاش ها صورت نگیرندوضربات سختی را در آینده می توان پیش بینی کرد که بدیهی ترین آن جابجایی نیروهاست.
یاور شناسی راهی برای تشخیص حق از باطل است.آینده ی انقلاب برای همه ی نسل ها مهم و قابل قبول است.آسیب هایی که ممکن است در آینده بر پیکره ی انقلاب وارد گردد و آن را از مسیر اصلی خارج کند کم نیست.یاور شناسی یکی از بهترین شیوه ها در این رابطه است.اینکه دشمن می خواهد ستون انقلاب را هدف قرار دهد تا سریع تر از راه منحرف گردد را باید مهم بدانیم . بدون شک یکی از این راه ها معرفی دیگران به جای یاوران در انقلاب اسلامی است.باید مواظب آینده ی انقلاب بود.معرفی یاران انقلاب را باید جدی گرفت و بر آن اساس از اصل انقلاب دفاع نمود.