اعظم هر شب، خاطرات تلخ 21 روز شکنجه را در ذهنش مرور میکند، مرور میکند که چگونه شوهر معتادش توانست او را با چاقو آزار دهد، مرور میکند آن زمان که آب را به زور در دهانش میریخته و دیگر نمیتوانسته نفس بکشد. |
مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 9961
ارسال شده در مورخه : شنبه، 4 ارديبهشت ماه، 1395 -
03:30
اعظم زنده است. اعظم پس از 21 روز شکنجه توسط شوهرش، هنوز زنده است؛ او و دخترانش 21 روز غذا نخوردند اما هنوز زندهاند. هدیه و هانیه دختران پنج و هفت ساله او هنوز زندهاند اما دیگر هیچ وقت از صدای زنگ خانه خوشحال نمیشوند. اعظم هر شب، خاطرات تلخ 21 روز شکنجه را در ذهنش مرور میکند، مرور میکند که چگونه شوهر معتادش توانست او را با چاقو آزار دهد، مرور میکند آن زمان که آب را به زور در دهانش میریخته و دیگر نمیتوانسته نفس بکشد. او هر شب که میخوابد به یاد شبهایی میافتد که درون یک صندوق فلزی دربسته و بدون اکسیژن میخوابید و پاهایش میسوخته چون شوهرش زیر صندوق آتش روشن میکرد. اعظم میخواهد بخوابد اما خیال دخترانش نمیگذارد. او هنگام نفس کشیدن به یاد لحظهای میافتد که شوهرش در حال خفه کردن دخترش بود. به یاد شکسته شدن فک هانیه با ضربات وحشیانه شوهرش میافتد. در مجموع، این 21 روز میگذرد و یک شب شوهر شیشهای اعظم، مردی غریبه را به خانه میآورد، او که توهم خیانت داشته به مرد غریبه میگوید که تو همسرم را میشناسی و با هم رابطه داشتهاید، مرد که اوضاع زن و بچهها را میبیند به بیرون رفته و به پلیس مشهد زنگ میزند؛ به هر حال بعد از پنهان شدن و فرار کردن شوهر اعظم، پلیس او را دستگیر میکندو به بازداشتگاه میبرد، اعظم و دو دختر نیز توسط اورژانس اجتماعی به بهزیستی واگذار میشوند.
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : چرا در حوادث به گروه خونی O منفی نیاز است [ سه شنبه، 23 آبان ماه، 1396 ] 531 مشاهده
باید پشت پرده رشد فساد را دنبال كنیم [ يكشنبه، 15 دي ماه، 1392 ] 916 مشاهده
جزئیات استخدام در پزشكی قانونی [ پنجشنبه، 24 دي ماه، 1394 ] 1432 مشاهده
پیشنهاد افزایش۵۰۰ هزارتومانی حقوق کارمندان [ يكشنبه، 7 بهمن ماه، 1397 ] 373 مشاهده
ساختار جدید سازمانی ایران اُنا ابلاغ شد [ پنجشنبه، 22 اسفند ماه، 1392 ] 1547 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|