مشکل نقدینگی پگاه برای خرید تجهیزات جدید
راه اندازی وزنه برداری شهرستان شوش
چغندرقند کشاورزان شوشی مشتری ندارد
نماینده شوش: هدف اصلی تروریستها صحن مجلس بود
اسامی هیئت مدیره جدید منطقه ویژه اقتصای شوش
هشدار مسئول حراست شبکه بهداشت شوش
جزئیات جدید از قتل هولناک پدر و پسر در شوش
بازدید میرشکاک از پروژه های بیمارستان شوش
تکمیل ساخت دو پروژه مهم بیمارستان شوش
جزئیات کشف محموله برنج قاچاق در شهر الوان
چاپ کتاب آموزش و پرورش شوش در گذر تاریخ
نگاهی به جاذبههای گردشگری شهرستان شوش
اداره آموزش و پرورش شوش در احتضار
دستگیری رمال و فالگیر کلاهبردار در شوش
ویژه نامه سالروز شهادت فرمانده شهید صفر احمدی
انتصاب سرپرست اداره صنعت، معدن و تجارت شوش
شهرستان شوش در مسیر توسعه ی سیاسی
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 2
معارفه سرپرست جدید اداره آموزش و پرورش شوش
دستگیری عوامل ناامنی در منطقه ابراهیم آباد
تغییر در راس آموزش و پرورش شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد فرماندار شهرستان شوش - 1
اعلام اسامی پرستاران نمونه شهرستان شوش
وضعیت تعاونی ها در شهرستان شوش
گفت و گو با عبدالحسین چعب رزمنده دوران جنگ
دکتر میرشکاک: برای جوانان شوش افسوس می خورم
اشراف کامل دستگاه قضایی به فضای مجازی شوش
ایجاد 226 فرصت شغلی در شهرستان شوش
نگاهی به عملکرد شورا و شهرداری شوش
اعتراضات پنهانی علیه شاه در کاغذ پارس
ماجرای دبیر ریاضی در شوش که ضد شاه بود
توضیحاتی درباره حضور دکتر میرشکاک در یک جلسه
وجود 20 دور برگردان خطرساز در جاده شوش - اهواز
بیکاری در شوش؛ چالشی بزرگ و فاجعه انگیز
تقدیر ویژه استاندار خوزستان از فرماندار شوش
آغار بازرسی سرزده از ادارات شهرستان شوش
کد خبر: 1599
ارسال شده در مورخه : پنجشنبه، 9 شهريور ماه، 1391 -
03:30
متن كامل بیانات ایشان بدین شرح است : بسماللهالرّحمنالرّحیم الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علي الرّسول الأعظم الأمین و علي ءاله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و علي جمیع الأنبیاء و المرسلین. به شما میهمانان گرامي، سران و هیئتهاي نمایندگي كشورهاي جنبش عدم تعهد و نیز دیگر شركتكنندگان در این اجلاس بزرگ بینالمللي خوشامد میگویم. ما در اینجا گرد آمدهایم تا به هدایت و كمك پروردگار، حركت و جریاني را كه در شش دههي قبل با هوشمندي و موقعیتشناسي و شجاعت چند تن از رهبران سیاسيِ دلسوز و مسئولیتپذیر پایهگذاري شد، به اقتضاي موقعیتها و نیازهاي امروز جهان ادامه دهیم و بلكه به آن جاني تازه و تحركي دوباره ببخشیم. میهمانان ما از مناطق جغرافیائي دور و نزدیك در اینجا گرد آمده و متعلق به ملیتها و نژادهاي گوناگون و داراي تعلقات اعتقادي و فرهنگي و تاریخي و وراثتيِ متنوعند؛ ولي همان طور كه «احمد سوكارنو» یكي از بنیانگذاران این جنبش در كنفرانس معروفِ باندونگ در سال 1955 گفت، مبناي تشكیل عدم تعهد، نه وحدت جغرافیائي یا نژادي و دیني، بلكه وحدت نیاز است. آن روز كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد، به پیوندي كه بتواند آنها را از سیطرهي شبكههاي اقتدارگرا و مستكبر و سیريناپذیر مصون بدارد، نیازمند بودهاند؛ امروز با پیشرفت و گسترش ابزارهاي سلطهگري، این نیاز همچنان پابرجا است. من میخواهم حقیقت دیگري را مطرح كنم: اسلام به ما آموخته است كه انسانها با وجود ناهمگونیهاي نژادي و زباني و فرهنگي، فطرت همساني دارند كه آنها را به پاكي و عدالت و نیكوكاري و همدردي و همكاري فرا میخواند و همین سرشت همگاني است كه اگر از انگیزههاي گمراهكننده به سلامت عبور كند، انسانها را به توحید و معرفت ذات متعالي خداوند رهنمون میگردد. این حقیقت تابناك داراي چنان ظرفیتي است كه قادر است پایه و پشتوانهي تشكیل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پیشرفت و عدالت - توأماً - گردد و شعاع معنویت را بر همهي فعالیتهاي مادّي و دنیائي انسانها نفوذ دهد و بهشتي دنیائي - پیش از بهشت اخرويِ موعود ادیان الهي - براي آنان فراهم آورد. و نیز همین حقیقت مشترك و همگاني است كه میتواند شالودهریز همكاریهاي برادرانهي ملتهائي باشد كه از نظر شكل ظاهري و سابقهي تاریخي و منطقهي جغرافیائي، شباهتي به یكدیگر ندارند. همكاریهاي بینالمللي هرگاه بر چنین شالودهاي استوار باشد، دولتها ارتباطات میان خود را نه بر اساس ترس و تهدید یا افزونطلبي و منافع یكجانبه یا واسطهگريِ افراد خائن و خودفروش، بلكه بر پایهي منافع سالم و مشترك، و برتر از آن، منافع انسانیت بنا میكنند و وجدان بیدار خود و خاطر ملتهاي خود را از دغدغهها آسوده میسازند. این نظم آرماني در نقطهي مقابل نظام سلطه قرار دارد، كه در قرنهاي اخیر قدرتهاي سلطهگر غربي، و امروز دولت زورگو و متجاوز آمریكا، مدعي و مبلّغ و پیشقراول آن بوده و هستند. میهمانان عزیز! امروز آرمانهاي اصلي جنبش عدم تعهد با گذشت شش دهه همچنان زنده و پابرجاست؛ آرمانهائي مانند استعمارزدائي ، استقلال سیاسي و اقتصادي و فرهنگي، عدم تعهد به قطبهاي قدرت و ارتقاء همبستگي و همكاري میان كشورهاي عضو. واقعیتهاي امروز جهان با آن آرمانها داراي فاصله است؛ ولي ارادهي جمعي و تلاش همهجانبه براي عبور از واقعیتها و دست یافتن به آرمانها، هرچند پُر چالش، لیك امیدآفرین و ثمربخش است. ما در گذشتهي نزدیك، شاهد شكست سیاستهاي دوران جنگ سرد و نیز یكجانبهگرائيِ پس از آن بودهایم. جهان با عبرتآموزي از این تجربهي تاریخي، در حال گذار به نظام بینالمللي جدیدي است و جنبش عدم تعهد میتواند و باید نقش نویني ایفاء نماید. این نظام باید بر پایهي مشاركت همگاني و برابري حقوق ملتها استوار باشد؛ و همبستگي ما كشورهاي عضو این جنبش براي شكلگیري این نظم نوین، از ضرورتهاي بارز عصر كنوني است. خوشبختانه چشمانداز تحولات جهاني، نویدبخش یك نظام چند وجهي است كه در آن، قطبهاي سنتي قدرت جاي خود را به مجموعهاي از كشورها و فرهنگها و تمدنهاي متنوع و با خاستگاههاي گوناگون اقتصادي و اجتماعي و سیاسي میدهند. اتفاقات شگرفي كه در سه دههي اخیر شاهد آن بودهایم، آشكارا نشان میدهد كه برآمدن قدرتهاي جدید با بروز ضعف در قدرتهاي قدیمي همراه بوده است. این جابهجائي تدریجي قدرت، به كشورهاي عدم تعهد فرصت میدهد تا نقش مؤثر و شایستهاي را در عرصهي جهاني بر عهده بگیرند و زمینهي یك مدیریت عادلانه و واقعاً مشاركتي را در پهنهي گیتي فراهم آورند. ما كشورهاي عضو این جنبش توانستهایم در یك دوران طولاني، با وجود تنوع دیدگاهها و گرایشها، همبستگي و پیوند خود را در چهارچوب آرمانهاي مشترك حفظ كنیم؛ و این دستاورد ساده و كوچكي نیست. این پیوند میتواند دستمایهي گذار به نظمي عادلانه و انساني قرار گیرد. شرائط كنوني جهان فرصتي شاید تكرارنشدني براي جنبش عدم تعهد است. سخن ما آن است كه اتاق فرمان جهان نباید با دیكتاتوري چند كشور غربي اداره شود. باید بتوان یك مشاركت دموكراتیك جهاني را در عرصهي مدیریت بینالمللي شكل داد و تضمین كرد. این است نیاز همهي كشورهائي كه مستقیم یا غیرمستقیم از دستاندازي چند كشور زورگو و سلطهطلب زیان دیدهاند و ميبینند. شوراي امنیت سازمان ملل داراي ساختار و سازوكاري غیرمنطقي، ناعادلانه و كاملاً غیر دموكراتیك است؛ این یك دیكتاتوريِ آشكار و یك وضعیت كهنه و منسوخ و تاریخ مصرف گذشته است. با سوء استفاده از همین سازوكار غلط است كه آمریكا و همدستانش توانستهاند زورگوئیهاي خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل كنند. آنها میگویند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده میكنند؛ میگویند «دموكراسي»، و دخالت نظامي در كشورها را به جاي آن مينشانند؛ میگویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بيدفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهاي خود میسازند. در نگاه آنها، بشریت به شهروندان درجهي یك و دو و سه تقسیم میشوند. جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریكاي لاتین ارزان، و در آمریكا و غرب اروپا گران قیمتگذاري میشود. امنیت آمریكا و اروپا مهم، و امنیت بقیهي بشریت بياهمیت دانسته میشود. شكنجه و ترور اگر به دست آمریكائي و صهیونیست و دستنشاندگان آنها صورت گیرد، مُجاز و كاملاً قابل چشمپوشي است. زندانهاي مخفي آنها كه در نقاط متعددي در قارههاي گوناگون شاهد زشتترین و نفرتانگیزترین رفتارها با زندانیان بيدفاع و بيوكیل و بيمحاكمه است، وجدان آنان را نميآزارد. بد و خوب، كاملاً گزینشي و یكطرفه تعریف میشود. منافع خود را به نام «قوانین بینالمللي»، و سخنان تحكمآمیز و غیرقانوني خود را به نام «جامعهي جهاني» بر ملتها تحمیل میكنند و با شبكهي رسانهايِ انحصاريِ سازمانیافته، دروغهاي خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبي وانمود میكنند و در مقابل، هر سخن حقي را كه افشاگر فریب آنها است، دروغ، و هر مطالبهي برحقّي را یاغیگري مینامند. دوستان! این وضعیت معیوب و پر زیان، غیرقابل ادامه است. همه از این هندسهي غلط بینالمللي خسته شدهاند. جنبش 99 درصدي مردم در آمریكا بر ضدّ كانونهاي ثروت و قدرت در آن كشور، و اعتراض عمومي در كشورهاي اروپاي غربي به سیاستهاي اقتصادي دولتهاشان نیز نشان لبریز شدن پیمانهي صبر و تحمل ملتها از این وضعیت است. باید این وضعیت نامعقول را علاج كرد. پیوند مستحكم و منطقي و همهجانبهي كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد میتواند در یافتن و پیمودن راه علاج، تأثیرات عمیقي بر جاي بگذارد. حضار محترم! صلح و امنیت بینالمللي از جملهي مسائل حادّ جهان امروز ما است و خلع سلاحهاي كشتار جمعي و فاجعهبار، یك ضرورت فوري و یك مطالبهي همگاني است. در دنیاي امروز، امنیت، پدیدهاي مشترك و غیرقابل تبعیض است. آنها كه سلاحهاي ضد بشریت را در زرادخانههاي خود انبار میكنند، حق ندارند خود را پرچمدار امنیت جهاني قلمداد كنند. این - بيشك - نخواهد توانست نیز امنیت را براي خود آنها به ارمغان آورد. امروز با تأسفِ فراوان دیده میشود كه كشورهاي دارندهي بیشترین تسلیحات هستهاي، ارادهاي جدّي و واقعي براي حذف این ابزارهاي مرگبار از دكترین نظامي خود ندارند و آن را همچنان عامل رفع تهدید و شاخصي مهم در تعریف جایگاه سیاسي و بینالمللي خود میدانند. این تصور، به كلّي مردود و مطرود است. سلاح هستهاي نه تأمینكنندهي امنیت و نه مایهي تحكیم قدرت سیاسي است، بلكه تهدیدي براي این هر دو است. حوادث دههي 90 قرن بیستم نشان داد كه داشتن این تسلیحات نمیتواند رژیمي همانند شوروي سابق را هم حفظ كند. امروز نیز كشورهائي را میشناسیم كه با داشتن بمب اتم، در معرض امواج ناامنيهاي مهلكند. جمهوري اسلامي ایران استفاده از سلاح هستهاي و شیمیائي و نظائر آن را گناهي بزرگ و نابخشودني میداند. ما شعار «خاورمیانهي عاري از سلاح هستهاي» را مطرح كردهایم و به آن پایبندیم. این به معني چشمپوشي از حق بهرهبرداري صلحآمیز از انرژي هستهاي و تولید سوخت هستهاي نیست. استفادهي صلحآمیز از این انرژي، بر اساس قوانین بینالمللي، حق همهي كشورها است. همه باید بتوانند از این انرژي سالم در مصارف گوناگونِ حیاتي كشور و ملتشان استفاده كنند و در اِعمال این حق، وابسته به دیگران نباشند. چند كشور غربي كه خود دارندهي سلاح هستهاي و مرتكب این كار غیرقانونياند، مایلند توان تولید سوخت هستهاي را نیز در انحصار خود نگه دارند. حركتي مرموز در حال شكلگیري است تا انحصار تولید و فروش سوخت هستهاي را در مراكزي با نام بینالمللي ولي در واقع در پنجهي چند كشور معدود غربي، تثبیت و دائمي كنند. طنز تلخ روزگار ما آن است كه دولت آمریكا كه دارندهي بیشترین و مرگبارترین سلاحهاي هستهاي و دیگر سلاحهاي كشتار جمعي و تنها مرتكبِ بهكارگیري آن است، امروز میخواهد پرچم مخالفت با اشاعهي هستهاي را به دوش بگیرد! آنها و شركاي غربيشان رژیم صهیونیستيِ غاصب را به سلاحهاي هستهاي مجهز كرده و براي این منطقهي حساس، تهدیدي بزرگ فراهم كردهاند؛ اما همین مجموعهي فریبگر، استفادهي صلحآمیز از انرژي هستهاي را براي كشورهاي مستقل برنمیتابند و حتّي با تولید سوخت هستهاي براي رادیوداروها و دیگر مصارف صلحآمیز انساني، با هرچه در توان دارند، ستیزهگري میكنند. بهانهي دروغین آنان، بیم از تولید سلاح هستهاي است. در مورد جمهوري اسلامي ایران، آنان خود میدانند كه دروغ میگویند؛ اما سیاستورزي، آنگاه كه كمترین اثري از معنویت در آن نباشد، دروغ را هم مجاز میشمرد. آیا آن كه در قرن بیستویكم زبان به تهدید اتمي میگشاید و شرم نمیكند، از دروغگوئي پرهیز و شرم خواهد كرد؟! من تأكید میكنم كه جمهوري اسلامي هرگز در پي تسلیحات هستهاي نیست، و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفادهي صلحآمیز از انرژي هستهاي چشمپوشي نخواهد كرد. شعار ما «انرژي هستهاي براي همه، و سلاح هستهاي براي هیچكس» است. ما بر این هر دو سخن پاي خواهیم فشرد و میدانیم كه شكستن انحصار چند كشور غربي در تولید انرژي هستهاي در چهارچوب معاهدهي عدم اشاعه، به سود همهي كشورهاي مستقل و از جمله كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد است. تجربهي سه دهه ایستادگيِ موفقیتآمیز در برابر زورگوئيها و فشارهاي همهجانبهي آمریكا و متحدانش، جمهوري اسلامي را به این باور قطعي رسانده است كه مقاومت یك ملت متحد و داراي عزم راسخ، قادر است بر همهي خصومتها و عنادها فائق آید و راه افتخارآمیز به سوي هدفهاي بلند خود را بگشاید. پیشرفتهاي همهجانبهي كشور ما در دو دههي اخیر واقعیتي است كه در برابر چشم همگان قرار دارد و رصدكنندگان رسمي بینالمللي مكرراً بدان اذعان كردهاند؛ و این همه در شرائط تحریمها و فشارهاي اقتصادي و تهاجم تبلیغاتي شبكههاي وابسته به آمریكا و صهیونیسم اتفاق افتاده است. تحریمهائي كه یاوهگویان، آن را فلجكننده نامیدند، نه تنها ما را فلج نكرده است و نخواهد كرد، بلكه گامهاي ما را محكمتر، و همت ما را بلندتر، و اطمینان ما را به درستي تحلیلهاي خود و نیز به توانائي درونزاي ملتمان راسختر كرده است. ما یاري خداوند را در این چالشها بارها و بارها به چشم دیدهایم. میهمانان گرامي! لازم میدانم در اینجا از یك مسئلهي بسیار مهم سخن بگویم؛ كه اگرچه مربوط به منطقهي ما است، ولي ابعاد گستردهي آن از این منطقه فراتر رفته و سیاستهاي جهاني را در طول چندین دهه تحت تأثیر قرار داده است و آن، مسئلهي دردآور فلسطین است. خلاصهي این ماجرا آن است كه یك كشور مستقل و داراي شناسنامهي روشنِ تاریخي به نام «فلسطین»، بر اساس یك توطئهي وحشتناك غربي با سردمداري انگلیس در دههي 40 قرن بیستم، از ملت آن، غصب و به زور سلاح و كشتار و فریب، به جماعتي كه عمدتاً از كشورهاي اروپائي مهاجرت داده شدهاند، واگذار گردیده است. این غصب بزرگ كه در آغاز با كشتارهاي جمعيِ مردم بيدفاع در شهرها و روستاها و راندن مردم از خانه و كاشانهي خود به كشورهاي هممرز همراه بود، در طول بیش از شش دهه همچنان با همین جنایتها ادامه یافته است و امروز هم ادامه دارد. این، یكي از مهمترین مسائل جامعهي بشریت است. سران سیاسي و نظامي رژیم غاصب صهیونیست، در این مدت از هیچ جنایتي پرهیز نكردهاند؛ از كشتار مردم و ویران كردن خانهها و مزارع آنان و دستگیري و شكنجهي مردان و زنان و حتّي كودكان آنان، تا تحقیر و توهین به كرامت این ملت و سعي در نابودي و هضم آن در معدهي حرامخوار رژیم صهیونیستي، و تا حمله به اردوگاههاي آنان در خود فلسطین و در كشورهاي همسایه كه میلیونها آواره را در خود جاي میداده است. نامهاي «صبرا» و «شتیلا» و «قانا» و «دیر یاسین» و امثال اینها با خون مردم مظلوم فلسطین در تاریخ منطقهي ما ثبت شده است. اكنون نیز پس از شصت و پنج سال، هنوز همچنان همین جنایتها در رفتار گرگان درندهي صهیونیست با باقيماندگان در سرزمینهاي اشغالي ادامه دارد. آنها پيدرپي جنایتهاي جدیدي ميآفرینند و منطقه را با بحران تازهاي روبهرو میكنند. كمتر روزي است كه خبري از قتل و جرح و زنداني كردن جوانهائي مخابره نشود كه به دفاع از وطن و كرامت خود برخاسته و به ویرانگري مزارع و خانههاي خود اعتراض كردهاند. رژیم صهیونیستي كه با به راه انداختن جنگهاي فاجعهبار و كشتار مردم و اشغال سرزمینهاي عربي و سازماندهي تروریسم دولتي در منطقه و جهان، دهها سال ترور و جنگ و شرارت به راه انداخته، ملت فلسطین را كه براي احقاق حق خود به پا خاسته و مبارزه میكنند، تروریست مینامد و شبكهي رسانههاي متعلق به صهیونیزم و بسیاري از رسانههاي غربي و مزدور نیز با زیر پا گذاشتن تعهّد اخلاقي و رسانهاي، این دروغ بزرگ را تكرار میكنند. سردمداران سیاسيِ مدعي حقوق بشر نیز چشم بر این همه جنایت بسته و بدون شرم و پروا، از آن رژیم فاجعهآفرین حمایت كرده و در نقش وكیلمدافع آن ظاهر میشوند. سخن ما آن است كه فلسطین متعلق به فلسطینيها است و ادامهي اشغال آن، ظلمي بزرگ، تحملناپذیر و خطري عمده براي صلح و امنیت جهاني است. همهي راههائي كه غربیها و وابستگان آنها براي «حل مسئلهي فلسطین» پیشنهاد كرده و پیمودهاند، غلط و ناموفق بوده است و در آینده نیز چنین خواهد بود. ما راهحلي عادلانه و كاملاً دموكراتیك را پیشنهاد كردهایم: همهي فلسطینيها، چه ساكنان كنوني آن، و چه كساني كه به كشورهاي دیگر رانده شده و هویت فلسطیني خود را حفظ كردهاند، اعم از مسلمان و مسیحي و یهودي، در یك همهپرسيِ عمومي، با نظارتي دقیق و اطمینانبخش شركت كنند و ساختار نظام سیاسي این كشور را انتخاب نمایند و همهي فلسطینیاني كه سالها رنج آوارگي را تحمل كردهاند، به كشور خود باز گردند و در این همهپرسي و سپس تدوین قانون اساسي و انتخابات، شركت نمایند. آنگاه صلح برقرار خواهد شد. در اینجا مایلم پندي خیرخواهانه به سیاستمداران آمریكائي كه تاكنون همواره به عنوان مدافع و پشتیبان رژیم صهیونیستي در صحنه حاضر شدهاند، بدهم: این رژیم تاكنون براي شما دردسرهاي بیشمار داشته است؛ چهرهي شما را در میان ملتهاي منطقه، منفور و شما را در چشم آنان شریك جنایات صهیونیستهاي غاصب معرفي كرده است؛ هزینههاي مادي و معنوي كه در طول سالهاي متمادي از این رهگذر به دولت و ملت آمریكا تحمیل شده است، سرسامآور است؛ و احتمالاً در آینده اگر همین روش ادامه یابد، هزینههاي شما سنگینتر هم خواهد شد. بیائید به پیشنهاد جمهوري اسلامي دربارهي همهپرسي بیندیشید و با تصمیمي شجاعانه، خود را از گره ناگشودني كنوني نجات دهید. بيشك مردم منطقه و همهي آزاداندیشان گیتي از این اقدام استقبال خواهند كرد. میهمانان محترم! اكنون به سخن آغازین باز میگردم. شرائط گیتي حساس و جهان در حال گذار از یك پیچ تاریخيِ بسیار مهم است. انتظار میرود كه نظمي نوین در حال تولد یافتن باشد. مجموعهي غیرمتعهدها حدود دو سوم اعضاء جامعهي جهاني را در خود جاي داده است و میتواند در شكلدهي آینده نقشي بزرگ ایفاء كند. تشكیل این اجلاس بزرگ در تهران نیز خود حادثهاي پرمعنا است كه باید در محاسبات به كار آید. ما اعضاء این جنبش با همافزائي امكانات و ظرفیتهاي گستردهي خود میتوانیم براي نجات جهان از ناامني و جنگ و سلطهگري، نقشي تاریخي و ماندگار بیافرینیم. این مقصود فقط با همكاریهاي همهجانبهي ما با یكدیگر امكانپذیر است. در میان ما، كشورهاي بسیار ثروتمند و نیز كشورهاي داراي نفوذ بینالمللي كم نیستند. علاج مشكلات با همكاریهاي اقتصادي و رسانهاي و انتقال تجربههاي پیشبرنده و تعاليبخش، كاملاً امكانپذیر است. باید عزمهامان را راسخ كنیم؛ به هدفها وفادار بمانیم؛ از اخم قدرتهاي زورگو نترسیم و به لبخند آنان دل خوش نكنیم؛ ارادهي الهي و قوانین آفرینش را پشتیبان خود بدانیم؛ به شكست تجربهي اردوگاه كمونیستي در دو دهه پیش، و شكست سیاستهاي به اصطلاح لیبرال دموكراسي غربي در حال حاضر - كه نشانههاي آن را در خیابانهاي كشورهاي اروپائي و آمریكایی و گرههاي ناگشودني اقتصاد این كشورها همه ميبینند - با چشم عبرت بنگریم. و بالاخره سقوط دیكتاتورهاي وابسته به آمریكا و همدست رژیم صهیونیستي در شمال آفریقا و بیداري اسلامي در كشورهاي منطقه را فرصتي بزرگ بشماریم. ما میتوانیم به ارتقاء «بهرهوري سیاسي جنبش عدم تعهد» در مدیریت جهاني بیندیشیم؛ میتوانیم براي تحول در این مدیریت، سندي تاریخي تهیه كنیم و ابزارهاي اجرائي آن را فراهم نمائیم؛ میتوانیم حركت به سمت همكاریهاي مؤثر اقتصادي را طراحي و الگوهاي ارتباط فرهنگي میان خود را تعریف كنیم. بيشك تشكیل دبیرخانهي فعال و پرانگیزهاي براي این تشكیلات، خواهد توانست به حصول این مقاصد كمكي بزرگ و پر تأثیر تقدیم كند. متشكرم گروه سیاسی/ حوزه رهبر فرزانه انقلاب انتهای خبر / پایگاه خبری ایران آنلاین (ایران انا) / کد خبر 1570 - 91
کاربرانی که به این خبر امتیاز داده اند.(قرمز رأی منفی و آبی رأی مثبت):
مرتبط باموضوع : پایان مهلت استعفا براي انتخابات مجلس [ چهارشنبه، 8 تير ماه، 1390 ] 5051 مشاهده
تنفس شیعه در تونس، سرزمین دوستداران اهل بیت [ پنجشنبه، 1 تير ماه، 1391 ] 5565 مشاهده
مسجد، پناهگاه اجتماعی و فرهنگی مردم [ چهارشنبه، 21 تير ماه، 1391 ] 4979 مشاهده
چه خودروهایی فک پلاک میشوند؟ [ دوشنبه، 7 اسفند ماه، 1391 ] 1099 مشاهده
وهابیت به همه ادیان خیانت میكند [ دوشنبه، 22 خرداد ماه، 1391 ] 5860 مشاهده
|
امتیاز دهی به مطلب
|